معنی Bio computation

مهندسی كامپيوتر و IT
Bio computation
محاسبات زیستی
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی Bio computation
biochip
تلاش صنعت کامپیوتر برای تبدیل ارگانیزم زنده به ریزه تراشه ها ، تلاش صنعت کامپیوتر برای تبدیل ارگانیزم زنده به ریزه تراشه ها ، زیست ‌تراشه
biochip platforms
بسترهای نرم افزاری زیست تراشه
biock move
انتقال بلوک - عمل انتقال بخشی از یک فایل از یک محل به محلی دیگر در درون همان فایل
biocoke
زغال کُک زيستي
biohazard
برنامه برای زیبا سازی و تغییر آیکونهای و عکس پس زمینه شما در ویندوز XP
Bio-Inspired
الهام گرفته از فرآیند زیستی
bio-inspired algorithm
الگوریتم زیست الهام
biological analytes
آنالیت های بیولوژیکی
bio-materials
مواد زیستی، بیومتریال
biomedical domain
دامنه ی زیست پزشکی
biomedical engineering
مهندسی پزشکی
Biomedical information extraction
استخراج اطلاعات زیست پزشکی
biomedical ontology
هستی شناسی زیست پزشکی، هستی شناسی پزشکی
Biomedical Question
پرسش زیست پزشکی
Biomedical Question Answering
پرسش و پاسخ زیست پزشکی
biomedical question classification
طبقه بندی پرسش های زیست پزشکی
biomedical relation extraction
استخراج ارتباط پزشکی
biomedical text
متن زیست پزشکی
biomedical text mining
متن‌کاوری داده‌های زیست‌پزشکی
biometric
بیومتریک
biometrics
بیومتریک ها ، بیومتریک ، علم اندازه گیری و تحلیل مشخصات بیولوژیکی انسان ، زیست سنجی بیومتری - اندازه گیری های بدن انسان برخی از سیستمهای کامپیوتری از این علم برای اندازه گیری انگشتان اثرات انگشت و اسکن چشم انسان با اهداف امنیتی استفاده می کنند ، زیست ‌سنجه ، زیست ‌سنجشی ، زیست ‌سنجی
biometrics-based approach
رویکرد مبتنی بر بیومتریک
bionics
مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی ها و اعمال آنها به توسعه سخت افزار مکانیکی والکترونیکی کاربرد علم بیولوژی در مهندسی الکترونیکپ و سایر علوم مهندسی ، مطالعه علمی اعمال حیاتی و کیفیات و پدیده هائی که در دنیای زنده مشاهده میشود و انطباق و بکار بستن دانشی که از این راه بدست میاید در دنیای ماشینها ، (زیست شناسی ماشینی)
bios
بایوس ؛ سیستم اساسی ورودی و خروجی ، بیوس مجموعه ای از رویه ها یا برنامه های ذخیره شده در تراشه رام در کامپیوتر های سازگار با ای بی ام است این برنامه ها تمام عملکردهای ورودی خروجی را اداره می کنند وجود این برنامه ها در کامپیوتر موجب می شود که برنامه های کاربردی به طور مستقیم برای کنترل سخت افزار برنامه نداشته باشند و از سرویسهای کامپیوتر استفاده کنند مثلا" اگر آداپتور ویدیو تغییر کند لزومی به تغییر برنامه های کاربردی نیست بیوس می تواند تغییر کند و سرویسهای لازم را ارائه دهد -basic input output system ، مخفف Basic input output system واسط سخت افزار و نرم افزار ، وقتی کامپیوترتان را روشن می‌کنید سیستم ورودی خروجی بسیک اولین چیزی است که می‌بینید, یعنی ریز پردازشگر کامپیوتر توسط سیستم ورودی خروجی بسیک , اولین دستورات را اجرا می‌کند ، تراشه‌های دیگر خود را روی کارتهای نصب شده در کامپیوتر فعال می‌کند ، اطلاعات ذخیره شده موجود را چک می‌کند و سیستم پردازشگر را بوت می‌کند یک نقش مهم دیگر نرم‌افزار سیستم ورودی خروجی بسیک , بارگذاری کردن سیستم پردازشگر است ، با تلفظ ((بایوس)) سرنام عبارت ‎Basic Input/Output ‎ System و به مفهوم مجموعه روالهایی است که جهت پشتیبانی از انتقال اطلاعات بین عناصر سیستم مانند حافظه ، دیسکها و مونیتور در ارتباط نزدیکی با سخت افزار کار میکنند در آیبیام و کامپیوترهای سازگار ، ‎ BIOS یا ‎ ROM-BIOS در حافظه فقط خواندنی (‎ROM) دستگاه تعبیه میگردد گرچه حضور ‎ BIOS در عملکرد کامپیوتر نقش حیاتی دارد اما معمولا از دید کاربران پنهان است البته برنامه نویسان میتوانند به ‎ BIOS دستیابی داشته باشند نیز نگاه کنید به ‎ AMI BIOS ، ‎ Phoenix BIOS
bios enumerator
فهرست گر بیوس - یکی از روالهای بیوس که به سیستم پلاگ اند پلی می گوید که چه سخت افزاری نصب شده است
bios test
آزمایشی برای اطمینان از صحت عملکرد یک کامپیوتر شخصی
biosignal
سیگنال زیستی
computation
محاسبه ؛ نتیجه محاسبه
dna computation
رایانش DNA
model of computation
مدل محاسبه
Offload computation
ارجاع محاسبات به ابر
quantum computation
محاسبه کوانتومی ، محاسبه‌ کوانتمی
valid computation
محاسبه معتبر

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن