معنی ind

مهندسی كامپيوتر و IT

ind

مخفف Index ، India دامین کشور هند

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی ind

independent software vendor

[فروشنده مستقل نرم افزار] با حروف اختصاری ‎ ISV ، شخص یا سازمانی است که بطور مستقل نرم افزارهای کامپیوتری تهیه و عرضه میکند

indirect address

آدرس غیر مستقیم ، [آدرس غیرمستقیم] نگاه کنید به ‎ relative address

indexed address

آدرش شاخص دار ، ادرس شاخص دار ، [آدرس شاخص دار] محل یک مورد داده ای خاص در حافظه ، مانند ورودی یک جدول ، که آدرس آن با استفاده از یک مقدار پایه و افزودن مقدار ذخیره شده در یک ثبات شاخص به آن محاسبه میگردد (ثبات ، یک مدار حافظه با سرعت بالاست که به نگهداری بخش افزودنی آدرس اختصاص دارد)

indistinguishable

ادغام پذیر

indexed array

آرایه شاخص دار ، ارایه شاخص دار

inductance

القا - خصوصیتی در یک مدار که مخالف هر گونه تغییر جریان موجود بوده ، و واحد اندازه گیری آن "Henry" است ، القاء ، [اندوکتانس ، قابلیت القایی ، اثر القایی] قابلیت ذخیره سازی انرژی به شکل یک میدان مغناطیسی سیمهای با طولهای مختلف ، اندوکتانسهای متفاوتی دارند پیچیدن سیم دور یک هسته آهنی مغناطیسی ، اندوکتانس را افزایش میدهد واحد سنجش اندوکتانس ، هانری است

induce

القا - تولید بار ، جریان ، یا ولتاژ الکتریکی بوسیله ی القا ، القاء ، تلقین کردن ، سبب شدن

induction

القاء ، استقرا ، استقراء

inductive power transfer

انتقال القایی توان

independent

انجمن مستقل مشاورین کامپیوتر

indexing service

این سرویس سیستم عامل مایکروسافت باعث افزایش سرعت جستجو در محتوای فایلها میشود و امکان ایندکس تمامی فرمتهای Office و فرمتهای بکار گرفته شده در وب مانند html و XML را دارد البته این سرویس محدویتهایی دارد از جمله آنکه نیاز به پارتیشن بندی به شیوه NTFS و همچنین عدم ایندکس برخی فایلها و شاخه ها برگرفته از www itiran net مطالب مرتبط: Google Desktop

indexer

برنامه ای که برای یک سند شاخص تولید کند ، تولید کننده ی شاخص - برنامه ای که برای یک سند ، شاخص تولید می کند

industrial programmer

برنامه نویس صنعتی

inductive proof

برهان با استقرا

inductive basis

پایه استقرا

induction base

پایه استقرا

industry leading backup

پشتیبان گیری صنعت پیشرو

independent component analysis

تجزیه و تحلیل اجزای مستقل

indegree

تعداد لبه های جهت دار که به سمت یک گره اشاره می کند ، درجه ورودی ، تعداد لبه های جهت دار که به سمت یک گره اشاره می کند

indentification

تعیین هویت

indentation

تورفتگی ؛ ایجاد فرورفتگی ؛ توگذاری ؛ کنگره ، کنگره توگذاری ایجاد فرورفتگی تورفتگی

index register

ثبات شاخص

index registor

ثبات شاخص - ثباتی که محتوای آن می تواند همزمان و یا پیش از اجرای یک دستورالعمل ، از یک آدرس کم یا زیاد شود

indexed search

جستجو به کمک شاخص ، [جستجو از روی شاخص] جستجوی داده های موجود در حافظه یا ابزار ذخیره سازی که با استفاده از شاخص (لیست موارد داده ای و مکانهای آنها) صورت میگیرد تا مقدار زمان مورد نیاز برای یافتن یک مورد داده ای خاص کاهش یابد مقایسه کنید با ‎binary ‎ search ، ‎ blind search

induction step

حکم استقرا

indoor

درون اتاق

industrial robot

دستگاه خودکار صنعتی ، دستگاه خودکار صنعتی (روبوت)

industrial data collection device

دستگاه صنعتی جمع آوری داده ها ، دستگاه صنعتی جمع اوری داده ، دستگاه صنعتی جمع‌آوردی داده

indexed sequential access method

روش دستیابی ترتیبی شاخص دار ، روش دستیابی ترتیبی شاخص دار با حروف اختصاری (که "آی سم" تلفظ می شود) روشی است به منظور کاهش لازم برای یافتن رکوردی از داده ها در بین یک پایگاه داده های بزرگ ، در این روش یک کلید منحصر به فرد برای رکوردها تعیین می گردد کلید مزبور فیلدی در رکورد است که برای ارجاع به آن رکورد مورد استفاده قرار می گیرد ، [روش دستیابی ترتیبی شاخص دار] با حروف اختصاری ‎ ISAM (که ((آی سم)) تلفظ میشود) روشی است به منظور کاهش زمان لازم برای یافتن رکوردی از داده ها در بین یک پایگاه داده های بزرگ ، در این روش یک کلید منحصر به فرد برای رکوردها تعیین میگردد کلید مزبور ، فیلدی در رکورد است که برای ارجاع به آن رکورد مورد استفاده قرار میگیرد به عنوان مثال ، داده های مربوط به مالیات افراد را میتوان با استفاده از شماره تامین اجتماعی آنها ذخیره نمود در روش ‎ ISAM ، کلیه رکوردها و نشانگر داده های باقی مانده آنها ، در یک فایل شاخص جداگانه نگهداری میشوند باقی داده ها در فایل داده ای اصلی بزرگی ذخیره میشوند برنامه برای پیدا کردن یک رکورد خاص که شاخصی برای آن تعیین شده ، ابتدا در فایل کوچکتر شاخصها به دنبال یک کلید میگردد و سپس با استفاده از نشانگر آن ، به داده های باقی مانده مربوطه دست مییابد

indexing service query language

زبان پرسشی سرویس نمایه سازی

independent computer

سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که در ساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند ، peripheral equipment manufacturers سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که در ساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند ، ‎peripheral equipment manufacturers سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که در ساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند

inductor

سلف ؛ سیم پیچ القایی ، القاگر

index hole

سوراخ شاخص ، [روزنه شاخص] روزنه کوچک گردی که نزدیک مرکز دیسک فلاپی ‎5/25 اینچی قرار دارد این روزنه ، محل اولین قطاع داده ای را مشخص ساخته و امکان همگام سازی عملیات خواندن‎/ نوشتن سیستم کامپیوتر با چرخش دیسک فلاپی را فراهم میسازد روزنه شاخص ، وسیله ای را نیز جهت یافتن اشکالات دیسک در اختیار کامپیوتر قرار میدهد به عنوان مثال ، وقتی این روزنه بار دوم از مقابل کنترل کننده آن بگذرد ، معلوم میشود که کل محیط شیار از زیر هد خواندن‎/ نوشتن عبور کرده است کامپیوتر با استفاده از این ارتباط میتواند مدت زمانی را که باید صبر کند تا هد ، قطاع خاصی را بیابد ، کنترل نماید حال اگر پس از دو بار عبور روزنه شاخص ، قطاع مورد نظر یافته نشود ، معلوم میشود که قطاع جا افتاده یا اشکال دارد

industrial system

سیستم صنعتی

indexing system

سیستم نمایه سازی

indexing

شاخص گذاری

indent

شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه ؛ تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ ، تورفتگی - ایجاد فضای خالی در ابتدای نخستین خط یک پاراگراف حاشیه های تو رفته برای آرایش نقل قول های طولانی نیز با کار می روند نگاه کنید به hanging indent ، فرورفتگی ، درخواست ، سفارش ، درخواست کردن ، سفارش خرید از کشور بیگانه

industry

صنعت

industry-leader

صنعت پیشرو

industrial

صنعتی

industry standard architecture

طرح غیر رسمی گذرگاه IBM PC/XT (bus)است که افزودن آداپتورهای مختلف را (با جای دادن کارت آنها در شیارهای گسترشی) فراهم می سازد ، نگاه کنید به ‎ ISA

Index terms

عبارت های شاخص

index mark

علامت شاخص

industrial work

عمل صنعتی

indexed sequential file

فایل ترتیبی شاخص دار ؛ پرونده ترتیبی شاخص دار ، پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار

indexed file

فایل شاخص دار - فایلی که در آن ، ترتیب اقلام در فایل جداگانه ای به نام « شاخص » ثبت شده است مثلاً اگر کامپیوتر به دنبال رکوردهای صورتحساب آقای John Smith است ، ابتدا باید " John Smith " را در شاخص جستجو کند ، سپس شاخص اعلام می کند که در چه جای فایل ، ثبت صورتحساب را نگاه کنید فایل شاخص دو امتیاز دارد نخست آنکه شاخص می تواند بدون حرکت دادن محتویات فایل اصلی (به صورت الفبایی ) ذخیره شود این عمل در وقت صرفه جویی می کند ، زیرا شاخص بسیار کوچکتر است دوم آنکه امکان نگهداری چندین شاخص برای یک فایل وجود دارد ، مانند شاخص دهی بوسیله ی نام و همچنین شماره ی حساب ، کد پستی ، یا تاریخ

induction hypothesis

فرض استقرا

induction assumption

فرض استقراء

index

فهرست نمودن ؛ اندکس ؛ فهرست اعلام ؛ فهرست ؛ زیرنویسی ؛ زیرنویس ؛ شاخص ، شاخص ، نمایه - 1- فهرست الفبایی کلمات مهم و مفاهیم موجود در یک کتاب و صفحاتی که ممکن است این واژه ها در آنها باشند اکثر برنامه های کلمه پرداز و صفحه بند ، به طور خودکار توانایی ایجاد نمایه ها را دارند توجه داشته باشید که فرایند مذکور کاملاً خودکار نیست ؛ هر کسی خود باید مشخص کند که چه کلماتی نمایه بندی شوند 2- نشان تصویری از یک دست اشاره گر گاهی آن را fist (مشت ) می نامند 3- عددی که عنصری از یک آرایه را انتخاب می کند مثلاً در {2} A ، 2 یک شاخص ( اندیس ) است نگاه کنید به array ، فهرست اعلام ، فهرست ، اندیکس در برنامه مدیریت پایگاه داده ها یک فایل فشرده شامل اطلاعاتی (موسوم به اشاره گر) درباره محل واقعی رکوردها در فایل پایگاه داده ها می باشد هنگام جستجو یا مرتکب کردن یک پایگاه داده ها ، برنامه باید از فهرست استفاده کند و نه کل پایگاه ، این گونه عملیات سریعتر از تزتیب و جستجوی انجام شده روی پایگاه واقعی داده ها می باشد در برنامه واژه پردازی یک فهرست در واقع پیوستی است که کلمات مهم ، نام ها و مفاهیم اصلی را برحسب الفبای همراه با شماره صفحات مربوط به اقلام ارائه می دهد ، [شاخص ، نمایه ، ایندکس] بطور کلی ، لیستی از کلمات کلیدی و داده های مربوطه است که به محل اطلاعات کاملتر و مفصلتر اشاره میکنند شاخص دایرکتوری ، جای فایلها روی دیسک را ثبت میکند ، و شاخص رکورد ، محل فیلدهای کلیدی مشخص میسازد در برنامه نویسی ، مقدار قابل افزایشی است که امکان دستیابی مستقیم به یک ساختار داده ای چند عنصری مانند آرایه را فراهم میسازد برنامه نویس با استفاده از شاخص میتواند به جای جستجوی ترتیبی مجموعه ای از عناصر ، محل یک عنصر خاص را در آن محاسبه و مشخص کند نیز نگاه کنید به ‎ array ، ‎ element ، ‎ hashing ، ‎ list

indexed list

لیست شاخص دار

industrial electronic computer

ماشین حساب الکترونیکی صنعتی

independent set

مجموعه مستقل ، مجموعه‌ مستقل

independent consultant

مشاور مستقل

industrial engineering

مهندسی صنایع

independence

نابستگی

index addressing

نشان دهی شاخص دار ، آدرس دهی غیر مستقیم - به کارگیری آدرسی که مشخص کننده مکانی از حافظه است ، به طوری که مکان فوق به آدرسی مستقیم یا غیر مستقیم اشاره می کند

indirect addressing

نشان دهی غیر مستقیم

indicator

نماینده ؛ علامت ، [علامت دهنده ، نشان دهنده] شماره یا چراغی که اطلاعاتی را در مورد وضعیت یک دستگاه نشان میدهد به عنوان مثال ، دیسک گردان یک چراغ دارد که فعالیت آن را نشان میدهد ، شاخص

independent task

وظایف مستقل

inductive learning

یادگیری قیاسی

bind

مقید کردن ؛ ملزوم کردن ، چسباندن مقید کردن به هم پیوستن - دادن مقداری به متغیر راه اندازی متغیر راه اندازی و اتصال سطوح گوناگون راه اندازهای دستگاه که برای شبکه ارتباطاتی لازم هستند مثلا" راه انداز یک پروتکل مانند تی سی پی / ای پی باید به راه انداز کارت اینترنت مقید شود تسهیلاتی در کامپیوترهای مک اینتاش برای کدگذاری فایلهای دودویی به طوری که بتوان آن را از طریق سیستمهای پست الکترونیکی به صورت متن ارسال کرد ، Berkeley Internet Name Daemon چسباندن ، وابسته ، [مقید ساختن ، بهم پیوستن ، چسباندن] پیوند دادن دو بخش از اطلاعات با یکدیگر ، که اغلب در مورد پیوند بین یک نماد (مانند نام یک متغیر) با اطلاعات تشریحی (مانند یک آدرس حافظه ، یک نوع داده ای ، یا یک مقدار حقیقی) مورد استفاده قرار میگیرد نیز نگاه کنید به ‎ binding time ، ‎ dynamic binding ، ‎ static binding

blind

کور کردن ، کور http://www windowblinds net ، چراغ چشمک زن ، چراغ اعلام خطر ، چشمک زدن علامت دادن

find

فرمان FIND ، پیدا کردن ، پیداکردن - توانایی کامپیوتر برای جستجوی یک رشته کاراکتری معین که در درون یک نوشته است ، پیدا کردن کلید اجرا F3 ، به دنبال یک کلمه در یک صفحه می گردم ، چه کنم؟ گاهی وارد یک صفحه ای می شویم که پر از مطالب مختلف است می خواهیم ببینیم توی این صفحه راجع به مثلا ایران صحبتی شده یا خیر ، به عبارت دیگر آیا در این صفحه کلمه "ایران" آمده است یا خیر کافیست در مرورگرIE (یعنی Internet explorer) کلید View و سپس گزینه Find را انتخاب کنیم در صفحه ای که باز می شود کلمه IRAN را تایپ کنید ، و کلید Find را فشار دهید اگر این کلمه در صفحه موجودباشد آن کلمه در وسط صفحه آورده شده و های لایت می شود با فشردن مکرر کلید Find دیگر کلمات مورد جستجو در صفحه آورده می شود ، یافتن بوی شکار

netfind

محلی در اینترنت که با رجوع به آن می توان آدرس ‎ email را یافت

rewind

دوباره پیچیدن ، بازپیچی ، بازپیچی ؛ بازپیچیدن ، بازگرداندن نوار مغناطیسی یا کاست به ابتدای آن

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی ind

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی ind

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما