معنی control computer

مهندسی كامپيوتر و IT

control computer

کامپیوتر کنترل

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی control computer

analog computer

کامپیوتر سنجشی ؛ کامپیوتر قیاسی ؛ کامپیوتر آنالوگ ، کامپیوتر سنجشی (قیاسی) کامپیوتر قیاسی یا آنالوگ کامپیوتری است که بجای اطلاعات کد دهی شده رقمی مانند اعداد در مبنای دو داده های دائمی در حال تغییر و پیوسته مانند تغییرات ولتاژ را مورد پردازش قرار میدهد کامپیوترهای دیجیتالی ( رقمی ) مقادیر را با سیگنالهای گسسته بیان میکند ریز پردازنده ، دیجیتالی ( رقمی ) است اما میتواند با کمک یک مبدل قیاسی به رقمی از اطلاعات قیاسی استفاده کند و همچنین با کمک یک مبدل رقمی به قیاسی ، اطلاعات رقمی را به قیاسی تبدیل کند ، [کامپیوتر قیاسی] کامپیوتری که به جای اطلاعات کد دهی شده رقمی مانند اعداد در مبنای دو ، داده های دائما در حال تغییر مانند تغییرات ولتاژ را مورد پردازش قرار میدهد کامپیوترهای قیاسی معمولا برای موارد علمی و صنعتی مورد استفاده قرار میگیرند ریز پردازنده ، خود دیجیتالی (رقمی) است اما میتواند با کمک یک مبدل قیاسی به رقمی از اطلاعات قیاسی استفاده کند و همچنین با کمک یک مبدل رقمی به قیاسی ، اطلاعات رقمی را به قیاسی تبدیل کند نیز نگاه کنید به ‎ alanog data ، ‎ analog-to-digital converter ، ‎ digital-to-analog converter

analogue computer

کامپیوتر انالوگ

apple computer

کامپیوتر اپل ، کامپیوتر اپل سازنده عمده کامپیوترهای شخصی واقع در ایالت کالیفرنیای آمریکا که کامپیوترهای غیر سازگار با IBM تولید می کند

asynchronous computer

کامپیوتر غیر همزمان ، کامپیوتر ناهمگام ، نوعی از کامپیوتر که در آن هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل می شود و یا در اثر اعلام آمادگی وسیله لازم برای عمل بعدی آغاز می شود ، نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل می شود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز می شود کامپیوتر ناهمگام ، کامپیوتر ناهنگامR> ، نوعی از کامپیوتر که در آن هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل می شود و یا در اثر اعلام آمادگی وسیله لازم برای عمل بعدی آغاز می شود کامپیوتر ناهمگام کامپیوتر غیر همزمان

automatic computer

کامپیوتر خودکار

blue chip personal computer

کامپیوترهای شخصی ارزان سازگار با IBM که در کشور کره توسط شرکت HYUNDAI ساخته می شود ، کامپیوترهای شخصی ارزان سازگار با ‎IBM که در کشور کره توسط شرکت ‎ HYUNDAI ساخته می شود

board computer

یک کامپیوتر که تمام مولفه های الکترونیکی آن روی یک برد قرار گرفته است ، کامپیوتر الکترونیکی یک کامپیوتر که تمام مولفه های الکترونیکی ان روی یک برد قرار گرفته است ، نگاه کنید به ‎ single-board computer

briefcase computer

کامپیوتر چمدانی

buffered computer

کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه می دهد ، کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه می دهد

clipboard computer

کامپیوتر تخته برشی ، اصطلاحی برای کامپیوترهای قابل حمل که شکل ظاهری آنها ، تخته رسمهای معمول را تداعی میسازد این نوع کامپیوترها یک ‎ LCD یا صفحه نمایش تخت مشابه و یک قلم به جای صفحه کلید ، ماوس یا ابزارهای ورودی دیگر دارند‎ ; کاربر برای کار با آن ، قلم را به روی صفحه نمایش حرکت و تماس میدهد داده هایی که به این نوع کامپیوتر وارد میشوند ، عموما از طریق کامل یا مودم به کامپیوتر دیگری انتقال مییابند کاربرد معمول این کامپیوترها در جمع آوری اطلاعات و جلسات میباشد نیز نگاه کنید به ‎ pen computer ، ‎ portable computer

complex instruction set computer

کامپیوتر مجموعه دستورالعمل های پیچیده

computer

رایانه ؛ کامپیوتر ، کامپیوتر ، رایانه ماشینی که می تواند اطلاعات را به کمک دستورالعمل های اجرایی پردازش کند وژگی بارز یک کامپیوتر ، توانایی ذخیره سازی دستورالعمل های کامپیوتر توسط خود کامپیوتر است و با این توانایی ، بی نیاز از انسان برای نوشتن دستورالعمل جدید در هر نوبت ، عملیات بسیاری را انجام می دهد ، رایانه ، کامپیوتر ماشینی قادر به پیروی از دستورالعمل هایی برای تغییر داده ها به یک روش مطلوب و حداقل اجرای برخی از عملیات بدون دخالت انسان چنین فکر نکنید که کامپیوترها دستگاههایی تنها برای انجام عملیات حساب هستند ، اگر چه این عمل نیز یکی از وظایف کامپیوتر می باشد کامپیوترها کار ارائه و دستکاری متون ، نگاره سازی ، علایم و موسیقی ، همچنین اعداد را به عهده دارند ، تاریخچه استفاده از کامپیوتر بشر از دیر باز سرگرم اموری نظیر شمارش ‌ ، اندازه گیری و ظبط کردن اشیاء و نیز گزارش دادن اطلاعات در مورد اشیاء به همنوعان خود بوده است واژه ( اشیاء ) می تواند دلالت بر تعداد گوسفندان یک گله ، وزن یک کودک ، ابعاد یک زمین ، مدت زمان طی شده از آخرین خشکسالی یا شدت یک زمین لرزه را داشته باشد در مقابل کلمه ی Computer در دائره المعارفها نوشته شده است : محاسبه کردن ، تخمین زدن ، حساب کردن و ما Computer را به نام ماشین محاسبه گر می خوانیم کامپیوتر آخرین زنجیر از حلقه ماشین های محاسبه گر و ذخیره کننده اطلاعات می باشد البته چیزی که کامپیوتر را از دیگر ماشینهای محاسبه گر جدا کرده است ، در واقع سرعت ، دقت و اطمینان بالا در انجام کارهاست کامپیوترهای امروزی در مقیاس میلیونها عملیات در ثانیه اندازه گیری می شود هر چند ممکن است این عملیات ساده باشد ، اما ترکیب آنها به روشهای مختلف ، منجر به ظهور آرایش عظیمی از عملکردهای مفید می گردد این موضوع تقریبا تمام اتفاقی است که طی سه چهار دهه اخیر ( که معادل است با کل تاریخ کامپیوترهای تجاری ) به وقوع پیوسته است کامپیوترهای امروزی بسیار کوچکتر طراحی شده اند به طوری که به راحتی بر روی یک میز جا می گیرند چیزی که قبلا یک اتاق بزرگ را به طور کامل اشغال می کرد ، امروزه در یک جعبه کوچک جا می شود در عین حال که کامپیوترهای امروزی توانایی ذخیره اطلاعات بیشتر و سرعت بیشتر در محاسبه را دارند کامپیوتر ماشینی است که سه کار انجام میدهد : ورودی ساخت یافته را میپذیرد ، آن را بر طبق قوانین از پیش تعریف شده ای پردازش میکند ، و نتایج را به عنوان خروجی نمایش میدهد ، حسابگر الکترونی ، رایانه (کامپیوتر)

control

کنترل - مؤلفه ای نرم افزاری در Activex ، Visual Basic یا سیستمی مشابه آن اکثر کنترل های اولیه ، مؤلفه های رابط کاربر مانند کادرهای کنترل ، نوارهای لغزنده و نظایر آن هستند ، [کنترل] مدیریت و سرپرستی کامپیوتر و تواناییهای پردازشی آن جهت حفظ نظم حین انجام کارها و فعالیتها کنترل در هر دو جنبه نرم افزاری و سخت افزاری مطرح میشود به عنوان مثال ، در رابطه با سخت افزار ، کنترل عملیات سیستم میتواند در یک مسیر داده ای بنام گذرگاه کنترلی صورت گیرد از سوی دیگر ، در مورد نرم افزار ، کنترل به دستورالعملهای برنامه ای اطلاق میگردد که مدیرت کار با داده ها را برعهده دارد کنترل ، در تمام شکلها و کاربردهایش ، به سنجشهایی اطلاق میگردد که برای حول اطمینان از انجام بدون اشکال امور در زمان مناسب و به ترتیب مطلوب ، در نظر گرفته میشوند در رابطه گرافیکی کاربر ، این اصطلاح به بخشی از صفحه نمایش اطلاق میگردد که کاربر با استفاده از آن میتواند کاری را انجام دهد شاید متداولترین این بخشها ، دکمه ها (برای انتخاب گزینه ها) و نوارهای مرور (برای جابجا کردن اسناد در پنجره) باشند ، (کلید) مهار

control (key)

مهار (کلید)

control block

بلوک کنترل

control box

کادر کنترل - کادر کوچکی در سمت چپ خط عنوان یک پنجره فشار کادرکنترل ، منویی را برای کنترل اندازه ی پنجره ظاهر می کند ؛ با دوبار فشار دادن کادر کنترل ، پنجره و برنامه ی در حال اجرای درون آن بسته می شود

control break

فرمان - ControlBreak ، قطع کنترل ؛ نقطه ای در طول پردازش برنامه که در آن وقوع یک پردازش خاص تحقق می یابد ، کلیدی برای متوقف کردن برنامه در داس ، فرمان ‎Control-Break

control bus

مسیر کنترل ؛ گذرگاه کنترل ، گذرگاه کنترل مسیر کنترل

control cards

کارتهای کنترل

control character

کاراکتر کنترلی ؛ دخشه کنترلی ؛ علامت کنترلی ، [کاراکتر کنترلی] ‎ 32 کاراکتر اول (صفر تا ‎31) مجموعه کاراکترهای اسکی که هر یک وظیفه کنترلی مانند بازگشت خطی ، خط جلوبر ، یا برگشت ، برعهده دارند این اصطلاح گاهی اوقات فقط برای ‎ 26 کاراکتر (‎ Ctrl-A تا ‎Ctrl-Z) به کار میرود ، که برای تایپ آنها در صفحه کلید ، باید کلید ‎ Ctrl را نگهداشته و سپس حروف مورد نظر را فشرد شش کاراکتر باقی مانده که وظایف کنترلی دارند ، مانند ‎ Escape (کد اسکی ‎27) ، به وسیله کلید ‎ Ctrl قابل تایپ نیستند کاراکتر کنترلی را نباید با ترکیب کلیدی ‎ Ctrl اشتباه بگیرید ترکیب کلیدی ‎ Ctrl ، اغلب فرمانی در یک برنامه کاربردی است که با نگهداشتن کلید ‎ Ctrl و فشردن یک کلید دیگر صادر میشود همچنین بین کاراکتر کنترلی و کد کنترلی تفاوتی وجود دارد‎ ; بدین ترتیب که کاراکتر کنترلی به یک کاراکتر مثل بازگشت خطی ، خط جلوبر یا برگشت اطلاق میگردد ، در حالی که کد کنترلی ، فرمانی است که مثلا به چاپگر میگوید به صفحه بعدی برود یا حالت خط را عوض کند کد کنترلی معمولا از دو یا چند کاراکتر کنترلی تشکیل میشود که با کاراکتر کنترلی ‎ Escape آغاز میگردد

control circuits

مدارهای کنترل

control code

رمز کنترل ؛ کد کنترل ، کد کنترل یک یا چند کاراکتر قابل غیر قابل چاپ که برنامه های کامپیوتری از آنها برای کنترل عملیات وسیله ها استفاده می کنند کدهای کنترل معمولا با یک کاراکتر Escape آغاز شده و برخی نیز با یک کاراکتر انتهایی به پایان می رسند این کاراکترها مشخص می کند که کاراکترهای بینابین فرمان هستند نه اطلاعات کدهای کنترلی چاپگرها معمولا مشابه نبوده و در کتابچه راهنمای آنها ذکر می شوند در بخش ویدیویی ، کدهای منترلی برای تغییر ظاهر متن با مکان نما در صفحه نمایش ، از کامپیوتر به بخش نمایشی ارسال می گردند ، [کد کنترلی] یک یا چند کاراکتر غیرقابل چاپ که برنامه های کامپیوتری از آنها برای کنترل عملیات وسیله ها استفاده میکنند کدهای کنترلی معمولا با یک کاراکتر ‎ Escape آغاز شده و برخی نیز با یک کاراکتر انتهایی به پایان میرسند این کاراکترها مشخص میکند که کاراکترهای بینابین فرمان هستند نه اطلاعات کدهای کنترلی چاپگرها معمولا مشابه نبوده و در کتابچه راهنمای آنها ذکر میشوند در بخش ویدئویی ، کدهای کنترلی برای تغییر ظاهر متن یا مکان نما در صفحه نمایش ، از کامپیوتر به بخش نمایشی ارسال میگردند مجموعه کدهای کنترلی متداول بخش نمایشی ، ‎ ANSI و ‎ VT-100 هستند نیز نگاه کنید به ‎control ‎ character

control console

کنسول کنترل ، [کنسول کنترلی] نگاه کنید به ‎ console

control counter

شماره کنترلی

control data

داده کنترلی ، [داده های کنترلی] داده هایی که اطلاعات مربوط به زمان بندی و راه یابی مورد استفاده در همگام سازی و هدایت داده های دیگر یا مدیریت عملیات ابزاری چون گذرگاه یا در گاه را در خود جای میدهند

control data corporation

یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber ، یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری ‎ رجوع کنید به: cyber

control field

میدان کنترلی ؛ فیلد کنترل ، فیلد کنترل میدان کنترلی

control flow

جریان کنترل

control function

تابع کنترلی

control key

کلید کنترل ، کلید کنترل یا ctrl - کلید مخصوصی در بسیاری از صفحه کلیدهای کامپیوتری وقتی این کلید به همراه کلید دیگری فشار داده می شود ، معنای جدیدی به این کلید می دهد که به نرم افزار در حال استفاده بستگی دارد برای آگاهی از اینکه چگونه کلید کنترل به کار می رود تا کاراکترهای کنترلی غیر چاپی نوشته شوند

control law

قانون کنترل

control logic

منطق کنترل ، [منطق کنترل] یک مدار الکترونیکی که داده های کنترلی را ایجاد ، تفسیر و استفاده میکند

control memory

حافظه کنترلی

control menu

منوی کنترل - منویی در ویندوز و OS/2 که هنگام انتخاب کادر کنترل control-box ظاهر می شود منوی کنترل در هر پنجره به شما امکان می دهد تا عملیات حداقل سازی ، حداکثر سازی ، ذخیره مجدد ، تغییر اندازه و یا بستن را بر روی پنجره مورد نظر انجام دهید در OS/2 ، منوی کنترل به شما امکان می دهد تا به کادرهای گفتگوی پیکر بندی و اطلاعات مربوط به کاربر مورد نظر دسترسی داشته باشد

control message

پیام کنترلی

control palne

بخش کنترل

control panel

تابلوی کنترل ؛ صفحه کنترل؛ قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترل های دستی است ، صفحه ی کنترل - برنامه ای که به شما امکان می دهد تا ویژگیهای مشخصی از محیط کامپیوتر خود ، مانند صدای بلندگو ، پیگیری ماوس ، نرخ چشمک زنی مکان نما را تنظیم کنید در واقع ، این برنامه امکاناتی را برا شخصی سازی محیط کامپیوتر ارائه می دهد برنامه ی control panel در کامپیوترهای مک اینتاش در منوی Apple یا Main progrun Group ویندوز وجود دارد ، فولدری که در آن می توان سخت افزار و تنظیمات دیگری را انجام داد و در My computer قرار دارد ، در اپل مکینتاش ، ابزاری است که برای کنترل پارامترهای سیستمی خاصی مثل رنگهای صفحه نمایش ، صدای بلندگو ، سرعت چشمک زنی مکان نما و تاریخ و ساعت سیستم ، مورد استفاده قرار میگیرد در میکروسافت ویندوز ، برنامه ای است که برای کنترل پارامترهایی مثل رنگهای صفحه نمایش ، مجموعه حروف (فونتها) ، اتصالات درگاهها ، پیکربندی چاپگر و تاریخ و ساعت سیستم مورد استفاده قرار میگیرد

control panel device

ابزار تابلوی کنترل

Control Path Migration Protocol

پروتکل مهاجرت مسیر کنترل

control point

نقطه کنترل - نگاه کنید به node ، کنترل نقطه

control procedure

رویه کنترل

control program

برنامه کنترل

control programs

برنامه های کنترلی

control punch

پانچ کنترلی ؛ منگنه کنترلی ، منگنه کنترلی پانچ کنترلی

control read only memory

حافظه فقط خواندنی کنترلی

control register

ثبات کنترل

control section

قسمت کنترل ؛ بخش کنترل ، بخش کنترل قسمت کنترل

control sequence

ترتیب کنترل ، [رشته کنترلی ، توالی کنترلی] نگاه کنید به ‎ control code

control signal

علامت کنترل ، [سیگنال کنترلی ، علامت کنترلی] یک سیگنال الکترونیکی که برای کنترل ابزارها یا پردازشهای داخلی و خارجی مورد استفاده قرار میگیرد

control signals

علائم کنترلی ؛ سیگنالهای کنترلی ، سیگنالهای کنترلی علائم کنترلی

control statement

دستور کنترل ؛حکم کنترل ؛ جمله کنترلی ، جمله کنترلی حکم کنترل دستور کنترل

control strip

نوار کنترل

control structure

ساختار کنترل ؛ ساختار کنترلی ، ساختار کنترلی ، ساخت کنترل ، ساختار کنترلی ساختار کنترل

control theory framework

چارچوب نظریه کنترل

control total

جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی ، جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی

control unit

واحد کنترل ، واحد کنترل قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند ، [واحد کنترل] ابزار یا مداری که عمل نظارت یا منظم سازی را انجام میدهد به عنوان مثال ، تراشه کنترل کننده حافظه ، دستیابی به حافظه کامپیوتر را کنترل کرده و واحد کنترل حافظه میباشد

control variable

متغیر کنترل شده ، [متغیر کنترلی] در برنامه نویسی ، متغیری در یک عبارت کنترلی است که جریان اجرایی را مشخص میسازد به عنوان مثال ، متغیر موجود در حلقه ‎ FOR ، تعداد دفعات اجرای گروهی از عبارتها را کنترل میکند نیز نگاه کنید به ‎ control statement

control word

کلمه کنترل ، کلمه کنترلی

control words

کلمات کنترلی

control4

سامانه ی خانه ی هوشمند

control-break

نگاه کنید به ‎ break key

Controlled Swap NOT gate

گیت NOT مبادله‌ی کنترل‌شده

controlled variable

متغیر کنترل شده

controller

کنترل کننده ؛ کنترل شده ، کنترل کننده ابزاری که ابزارهای دیگر برای دستیابی به سیستم های فرعی کامپیوتر به تکیه می کنند به عنوان مثال کنترل کننده دیسک ، دستابی فیزیکی و منطقی به دیسک گردان(ها) را تحت نظارت قرار می دهند ، [کنترل کننده] ابزاری که ابزارهای دیگر برای دستیابی به سیستمهای فرعی کامپیوتر به آن تکیه میکنند به عنوان مثال ، کنترل کننده دیسک ، دستیابی فیزیکی و منطقی به دیسک گردان(ها) را تحت نظارت قرار میدهد ، کنترل‌کننده

controller architecture

معماری کنترلر

controller card

کارت کنترل کننده

controller design

طراحی کنترل کننده

dedicated computer

کامپیوتر اختصاصی

desktop computer

کامپیوتر رومیزی ، کامپیوتر رومیزی کامپیوتری که روی سطح یک میز اداری جای می گیرد بیشتر کامپیوترهای شخصی و برخی از ایستگاههای کاری را می توان کامپیوتر رومیزی دانست ، [کامپیوتر رومیزی] کامپیوتری که روی سطح یک میز اداری جای میگیرد بیشتر کامپیوترهای شخصی و برخی از ایستگاههای کاری را میتوان کامپیوتر رومیزی دانست مقایسه کنید با ‎protable ‎ computer ، رایانه رومیزی

digital computer

duplex computer

کامپیوتر مضاعف

electronic computer

کامپیوتر الکترونیکی

electronic numerical integrator and computer

ماشین حساب الکترونی یکی از بزرگترین کامپیوترهای الکترونیکی

fifth-generation computer

[کامپیوتر نسل پنجم] نگاه کنید به ‎ computer

film optical sensing device for input to computer

دستگاه ورودی که توسط اداره امار بکار برده می شود تا اطلاعات پرسشنامه های اماری تکمیل شده را به درون کامپیوتر بخواند

first-generation computer

[کامپیوتر نسل اول] نگاه کنید به ‎ computer

fiths generation computer

کامپیوتر نسل پنجم

fixed program computer

‎ رجوع کنید به: wired program computer

fixed word length computer

کامپیوتر با طول کلمه ثابت

fixed-word-length computer

[کامپیوتر با طول کلمه ثابت] شرحی که تقریبا در مورد تمام کامپیوترها صادق بوده و به اندازه ثابت واحدهای داده ای (کلمه ها) اطلاق میگردد که توسط پردازنده تحت پردازش قرار گرفته و در بین خطوط سخت افزاری تشکیل دهنده گذرگاه داده ای اصلی جابجا میشوند این نوع کامپیوترها ، از جمله کامپیوترهای شخصی آیبیام و مکینتاش ، معمولا در هر لحظه با ‎ 2 یا ‎ 4 بایت کار میکنند در بعضی از موارد ، طول کلمات در داده ها ، دستورالعملها و انتقالات گذرگاهی یک دستگاه فرق میکند البته این تفاوتها معمولا برای کاربر قابل توجه نیستند

flight computer

کامپیوتر پرواز

four address computer

کامپیوتر چهار نشانی

fourth generation computer

کامپیوتر نسل چهارم ریزکامپیوترهایی که بوسیله تراشه های الکتریکی ساخته می شود و در دهه 1980 عرضه شد

fourth-generation computer

[کامپیوتر نسل چهارم] نگاه کنید به ‎ computer

functional units of a computer

واحدهای عملیاتی یک کامپیوتر

genaral purpose computer

کامپیوتر چند منظوره ؛ کامپیوتر هم منظوره

general purpose computer

کامپیوتر همه منظوره ، کامپیوتر همه منظوره کامپیوتر چند منظوره

general-purpose computer

[کامپیوتر همه منظوره] کامپیوتری که میتواند هر کار کامپیوتری (محاسباتی) را با نرم افزارها انجام دهد برای تغییر کار این دستگاه کافیست نرم افزار دیگری در آن به اجرا درآید

guest computer

کامپیوتر مهمان

hand – held computer

کامپیوتر دستی

hand held computer

کامپیوتر دستی کامپیوتر کوچکی که بهوسیله یک دست نگه داشته شده و با دست دیگر روی آن کار می شود کامپیوتر دستی که نسبتاً باریک و کشیده است

hand help computer

کامپیوتر دستی

handheld computer

کامپیوتر دستس

hand-held computer

کامپیوتر دستی - نوعی کامپیوتر قابل حمل ، باتری دار ودستی که می توان آن را به زبان بیسیک برنامه ریزی کرد و کارهای گوناگونی را انجام می دهد نام دیگر آن pocket computer است ، [کامپیوتر دستی] کامپیوتر کوچکی که به وسیله یک دست نگه داشته شده و با دست دیگر روی آن کار میشود کامپیوتر دستی که نسبتا باریک و کشیده است معمولا در حمل و نقل و امور مشابه مورد استفاده قرارمیگیرد این نوع کامپیوترها گاهی اوقات صفحه های نمایش کوچکی دارند زیرا به دلیل طبیعت کاری که برای آن مورد استفاده قرار میگیرند احتمالا به نمایش همزمان اطلاعات زیادی نیاز ندارند بسیاری از کامپیوترهای دستی با نرم افزار مختص به یک امر کار میکنند که معمولا در ‎ ROM ذخیره میشود کامپیوترهای دستی معمولا تجهیزات ارتباطاتی نیز دارند که امکان برقراری ارتباط آنها با یک کامپیوتر مرکزی را فراهم میسازند ، و همچنین بسیاری از آنها به ابزار دیگری برای دریافت ورودی (مثل کد میله ای) نیز مجهز هستند گرچه این نوع کامپیوترها تقریبا همیشه صفحه کلید دارند (که البته به دلیل ابعاد کوچک آنها با ترکیب استاندارد ‎ QWERTY تطبیق ندارد) اما به ندرت از رسانه های قابل جابجایی مانند دیسک فلاپی استفاده میکنند مقایسه کنید با ‎ ; palmtop نیز نگاه کنید به ‎ QWERTY keyboard ، ‎ ROM

headless computer

کامپیوتر بی سر

home computer

کامپیوتر خانگی ، [کامپیوتر خانگی] کامپیوتر شخصی که برای استفاده در منزل طراحی و قیمت گذاری میشود کامپیوتر شخصی گران قیمت ، اگر هم در منزل به کار گرفته شود ، اما در گروه کامپیوترهای خانگی قرار نمیگیرد ، رایانه خانگی

host computer

کامپیوتر میزبان ، کامپیوتر اصلی ، میزبان کامپیوتری که به کامپیوترذهای متصل به آن ، سرویس می دهد از میان دو یا چند کامپیوتری که کاربر در یک لحظه استفاده می کند دورترین کامپیوتر ، میزبان است مثلاً وقتی کاربری در فلوریدا به یک کامپیوتر در نیویورک دسترسی پیدا می کند کامپیوتر نیویورک به عنوان میزبان تلقی می شود

hybrid computer

کامپیوتر ترکیبی ، کامپیوتر دو رگه ، کامپیوتر ترکیبی دارای مدارهای دیجیتال ، [کامپیوتر جفتی] مداری که مدارهای رقمی (دیجیتال) و قیاسی (آنالوگ) را در خود جای میدهد مدارهای رقمی با استفاده از سیگنالهای روشن‎/ خاموش جداگانه ، صفرها و یکهای اعداد دودویی را مشخص میکنند این مدارها تقریبا در تمام کامپیوترها از جمله کامپیوترهای شخصی مورد استفاده قرار میگیرند مدارهای قیاسی برای نشان دادن مقادیر از کمیتهای فیزیکی متغیر (مانند ولتاژ جریان) استفاده میکنند این مدارها در بعضی از کامپیوترهای تخصصی مهندسی و رشته های دیگر به کار گرفته میشوند

ibm computer

کامپیوتر ای بی ام

ibm pc-compatible computer

کامپیوتر شخصی سازگار با ای بی ام ، کامپیوتر شخصی سازگار با آی بی ام

ibm personal computer

کامپیوتر شخصی IBM / ، کامپیوتر شخصی ‎IBM

independent computer

سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که در ساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند ، peripheral equipment manufacturers سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که در ساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند ، ‎peripheral equipment manufacturers سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که در ساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند

industrial electronic computer

ماشین حساب الکترونیکی صنعتی

laptop computer

کامپیوتر دستی (سامسونت - کیفی) و قابل حمل کامپیوتر کوچک و قابل حمل که برای حمل آسان به اندازه کافی سبک می باشد دارای صفحه تصویر مسطح و صفحه کلیدی است که بر روی هم تا می شوند کامپیوترهای laptopبا باطری کار می کنند پیشرفتهای تکنولوژی باطری به کامپیوترهای laptopاجازه می دهند تا برای چندین ساعت بین دو شارژ باطری کار کنند ، کامپیوتر دستی یا کیفی ، رایانه کیفی

loptop computer

کامپیوتر دستی یا کیفی

luggable computer

[کامپیوتر مسافرتی] اصطلاحی در مورد اولین کامپیوترهای قابل حمل که در نیمه اول دهه ‎ 1980 تولید شدند مانند ‎ Osborn I ، کامپیوتر قابل حمل ‎ Kaypro و ‎ Compaq این دستگاهها که همگی یک نمایشگر بر پایه ‎ CRT داشتند ، حدود ‎ 5 کیلوگرم وزن داشته و به اندازه یک چمدان متوسط بوده اند نیز نگاه کنید به ‎ portable computer

magnetic-card computer

کامپیوتر با کارت مغناطیسی

mainframe computer

کامپیوتر بزرگ سیستم کامپیوتری بزرگ ، سریع و چند کاربره که برای اداره حجم بالایی از داده ها ووظایف پیچیده طراحی می شود کامپیوترهای بزرگ معمولا در شرکتهای بزرگ ، دانشگاهها ، یا پروژه های نظامی کاربرد دارند ومی توانند به صدها یا حتی هزارها کاربر سرویس بدهند رجوع به Main Frame ، کامپیوتر بزرگ - کامپیوتر بزرگی که فضای نسبتاً بزرگی را با تهویه هوای مخصوص اشغال می کند این نوع کامپیوترها هر لحظه می توانند 100 تا 150 کاربر را پشتیبانی کنند IBM 370 و IBM 3090 نمونه هایی از کامپیوترهای بزرگ هستند ، بزرگ رایانه ، [کامپیوتر بزرگ] یک کامپیوتر سطح بالا که برای امور محاسباتی بسیار سنگین طراحی شده است کامپیوترهای بزرگ اغلب توسط کاربرانی که از طریق پایانه های کامپیوتری با آن ارتباط دارند ، بطور مشترک مورد استفاده قرار میگیرند قویترین کامپیوترهای بزرگ که سوپر کامپیوتر نامیده میشوند ، عملیات بسیار پیچیده و وقت گیری انجام میدهند و در تحقیقات محض و کاربردی تجاری ، علمی و نظامی به کار گرفته میشوند نیز نگاه کنید به ‎ computer

micro computer

رجوع به Microcomputer

microcomputer

میکرو کامپیوتر ، ریز کامپیوتر ، ریزکامپیوتر ، میکروکامپیوتر - کامپیوتری که CPU آن یک مدار مجتمع منفرد به نام ریزپردازنده دارد معمولاً هر کامپیوتری در هر لحظه فقط توسط یک فرد مورد استفاده قرار می گیرد تمام کامپیوترهای خانگی از نوع ریزکامپیوتر هستند نگاه کنید به microprocessor ; integrated circuit ، میکروکامپیوتر ، ریز کامپیوتر کامپیوتری که بر اساس یک ریزپردازنده ساخته می شود میکروکامپیوترها قدرت کمتر نسبت به مینی کامپیوترها و کامپیوترهای بزرگ دارند ، اما تکنولوژی آنقدر سریع پیش می رود که میکروکامپیوترهای پیشرفته از نظر قدرت با کام1یوترهای بزرگ جند سال پیش برابری کرده و از نظر قیمت نیز بسیار پایین تر از آنها هستند مطالب مرتبط: Computer ، [میکرو کامپیوتر ، ریزکامپیوتر] کامپیوتری که براساس یک ریز پردازنده ساخته میشود میکرو کامپیوترها قدرت کمتری نسبت به مینی کامپیوترها و کامپیوترهای بزرگ دارند ، اما تکنولوژی آنقدر سریع پیش میرود که میکرو کامپیوترهای پیشرفته از نظر قدرت با کامپیوترهای بزرگ چند سال پیش برابری کرده و از نظر قیمت نیز بسیار پایینتر از آنها هستند نیز نگاه کنید به ‎ computer ، ریز رایانه

microprogrammable computer

کامپیوتر ریز برنامه پذیر

micro-programmable computer

کامپیوتر ریزبرنامه‌پذیر

mini computer

رجوع به minicomputer

minicomputer

کامپیوتر کوچک ، مینی کامپیوتر ، کامپیوتر کوچک - کامپیوتری که از مظر اندازه بین کامیپوتر بزرگ و ریزکامپیوتر قرار دارد IBM AS/400 , DEC VAX نمونه هایی از کامیپوترهای کوچک هستند کامپیوتر کوچک ، معمولاً قسمت بزرگی از اتاق را اشغال کرده و در هر لحظه می تواند 10 تا 100 کاربر را پشتیبانی کند این نوع کامپیوترها توسط شرکتهای نسبتاً بزرگ و مؤسستات دانشگاهی به کار می روند امروزه کامپیوترهای کوچک به سرعت جای خود را به شبکه ای از ریز کامپیوترها داده اند ، مینی کامپیوتر کامپیوتری با اندازه متوسط که سیستم عاملی چند وظیفه ای با توانایی مدیریت همزمان بیش از 100 کاربر را اجرا می کند و مناسب استفاده در یک شرکت کوچک یا بخش دولتی می باشد ، [مینی کامپیوتر] کامپیوتری در حد متوسط که برای انجام عملیات پیچیده ضمن حفظ کارایی مطلوب در پردازش حجم بالای ورودی و خروجی کاربران از طریق اتصالات پایانه ها ، ساخته شده است مینی کامپیوترها در بعضی از موارد به مینی کامپیوترهای دیگر متصل شده و عملیات پردازش را بطور مشترک انجام میدهند این کامپیوترها در اغلب اوقات به عنوان رابطی بین کامپیوترهای بزرگ و شبکه های وسیع مورد استفاده قرار میگیرند نیز نگاه کنید به ‎ computer ، ‎ wide area network ، خُرد رایانه

multiaccess computer

کامپیوتر با دسترسی چند گانه

multi-access computer

کامپیوتر با دسترسی چندگانه

multicomputer

چند کامپیوتری ، کامپیوتر چندگانه

my computer

My Computer (کامپیوتر من) ، نوعی ابزار مدیریت‌ پرونده است‌ که اجازه‌ی مدیریت‌ دیسک ‌سخت‌ ، دیسک‌ گردان‌های شبکه ، دیسک‌ گردان‌های جانبی ، پرونده‌ها و پوشه‌ها را به شما می‌دهد My Computer (کامپیوترمن) بسیار‌ متنوع است‌ و شما را قادر می‌سازد که محتویات‌ مرکزکنترل ، پوشه‌های چاپگر و حتی صفحات‌ جستجو روی وب‌ را ببینید ، کامپیوتر من پوشه ای در windows که حاوی تمامی دیک گردان ها ف صفحه کنترل و اطلاعات دیگری در باره ی سیستم است معمولاً پوشه ها همان دایرکتوریها هستند دایرکتوری ریشه ی ( اصلی ) یک دیسک گردان نیز یک پوشه است پوشه ی mu computer پوشه ی خاصی است که امکان دسترسی به تمام ماشین را می دهد

nanocomputer

کامپیوتر ی که توانایی پردازش داده ها را در بیلونیم های یک ثانیه دارد می باشد ، کامپیوترهایی که توانایی پردازش در یک میلیاردم ثانیه را دارند ، کامپیوتری که توانایی پردازش داده ها را در بیلیونیم های یک ثانیه دارا می باشد

network computer

کامپیوتر شبکه نگاه کنید به nc ، رایانه شبکه‌ای

nonesequential computer

کامپیوتر غیر ترتیبی

non-sequential computer

کامپیوتر غیرترتیبی

notebllk computer

کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستان مایع و مسطح استفاده می کند

notebook computer

کامپیوتر کتابی کامپوتری کوچک و قابل حمل به اندازه ای حدود یک کتاب کامپیوتری ، با صفحه تصویری مسطح وصفحه کلیدی که بر روی هم تا می خورند یک کامپیوتر کتابی از کامپیوتر laptop سبک تر و کوچک تر است پیشرفتهای اخیر در تکنولوژی باطری اجازه می دهد تا باطریها به مدت نه ساعت بین دو شارژ کار کنند بعضی از مدلها برای ذخیره سازی برنامه و داده ها به جای دیسک های سخت متعارف از حافظه پایدار (flash memory) استفاده می کنند; سایر مدلهای دیگر محدوده ای از برنامه های کاربردی تجاری را در ROM(حافظه فقط خواندنی) عرضه می کنند بسیاری از کامپیوترهای کتابی اتصالهای گسترش PCMCIA برای ابزارهای جانبی اضافی ، مانند مودمها ، فکس مودمها و اتصالهای شبکه ای ارائه می دهند ، [کامپیوتر کتابی] نگاه کنید به ‎ portable computer ، رایانه کتابی

object computer

کامپیوتری که برای اجرای یک برنامه OBJECT بکار می رود ، کامپیوتر مقصود کامپیوتری که برای اجرای یک برنامه OBJECT بکار می رود ، [کامپیوتر مقصود] کامپیوتری که هدف یک عملیات ارتباطاتی خاص میباشد

office computer

کامپیوتر اداری

on board computer

کامپیوتری که دریک وسیله نقلیه جا گرفته است ، کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است

on-board computer

کامپیوتری که در داخل دستگاه دیگری قرار دارد

one address computer

کامپیوتر یک نشانی کامپیوتر یک ادرسه ، کامپیوتر یک آدرس ، کامپیوتر یک نشانی ، کامپیوتر یک نشانی کامپیوتر یک آدرسه

one chip computer

کامپیوتر یک تراشه ای

parallel computer

کامپیوتر موازی ، [کامپیوترموازی] کامپیوتری که از چند پردازنده با اتصال موازی استفاده میکند نرم افزارهایی که برای کامپیوترهای موازی نوشته میشوند ، با تقسیم محاسبات بین چند پردازنده ای که بطور همزمان عمل میکنند ، میتوانند مقدار کار در واحد زمان را افزایش دهند نیز نگاه کنید به ‎ parallel processing

pen computer

کامپیوترقلمی کامپیوتر که دستنوشته ها را به عنوان ورودی خود می پذیرد کاربران با استفاده از نوعی قلم به شکل مرتبی بر روی صفحه تصویر چاپ می کنند کامپیوتر این ورودی را با استفاده از تکنیکهای تشخیص الگو ترجمه می کند کاربران می توانند با استفاده از قلم گزینه هایی رااز منوهای صفحه تصویر انتخاب کنند

personal computer

کامپیوتر شخصی ، کامپیوتری که برای استفاده اشخاص طراحی شده است کامپیوترهای شخصی نیازی به اشتراک گذاری منابع پردازشی ، دیسک و چاپگر با کامپیوترهای دیگر ندارند اگر چه این عبارت در آنها وجود دارد این عبارت وقتی با حروف بزرگ شروه شود (personal computer)به کامپیوتر ساخته شده توسط شرکت IBM اطلاق می گردد رجوع به PC ، کامپیوتر شخصی کامپیوتری که برای استفاده یک فرد طراحی شده است ( در خانه یا محل کار ) یکی از نخستین کامپیوترهای شخصی PDP-8 بود این سیستم یک مینی کامپیوتر ( کامپیوتر کوچک ) بود که در آغاز دهه ی 70 عمدتاً در آزمایشگاه های علمی به کار می رفت ، [کامپیوتر شخصی] کامپیوتری که برای استفاده اشخاص طراحی شده است کامپیوترهای شخصی نیازی به اشتراک گذاری منابع پردازشی ، دیسک و چاپگر با کامپیوترهای دیگر ندارند اگر چه این قابلیت در آنها وجود دارد این عبارت وقتی با حروف بزرگ شروع شود (‎Personal Computer) به کامپیوتر ساخته شده توسط شرکت آی بی ام اطلاق میگردد ، رایانه شخصی

personal microcomputer

‎ رجوع کنید به: personal computer

pertable computer

کامپیوتر قابل حمل

picocomputer

کامپیوتری که قابلیت پردازش داده را در تریلیونیم های ثانیه دارد ، کامپیوتری که قابلیت پردازش داده را در تریلیونیمهای ثانیه دارد

pocket computer

کامپیوتر جیبی

pocket computer, hand-held computer, palmtop computer

رایانه جیبی

portable computer

کامپیوتر قابل حمل

process control computer

کامپیوتر کنترل فرآیند ، کامپیوتر کنترل فرایند

programmed computer

کامپیوتر برنامه ریزی شده

quantum computer

کامپیوترهای کوانتوم کامپیوترهای کوانتوم توانایی اجرای محاسبات معین را دارند که بیلیون‌ها بار سریعتر از کامپیوتر سیلیکونی می‌باشند کامپیوتر کوانتوم اطلاعات را به عنوان بیت‌های کوانتوم که به «کوبیتس» معروف هستند ، رمزدار می‌کنند که این «کوبیت‌ها» نمایانگر ذره‌هایی می‌باشند که با یکدیگر کار کرده تا بعنوان یک حافظه و پردازشگر کامپیوتر عمل کنند

reduced instruction set computer

کامپیوتر مجموعه دستورالعمل های کاسته شده

ruggedized computer

کامپیوتر بادوام

satellite computer

کامپیوتر ماهواره ای ، [کامپیوتر ماهواره ای] کامپیوتری که به یک کامپیوتر دیگر متصل بوده و با آن ارتباط برقرار میسازد کامپیوتر ماهواره ای استقلال کمتری از کامپیوتر اصلی یا میزبان دارد‎ ; به عبارت دیگر ، میزبان کامپیوتر ماهواره ای و عملیات آن را کنترل میکند نیز نگاه کنید به ‎ remote communications ، کامپیوتر ماهواره‌ای

second generation computer

کامپیوتر نسل دوم کامپیوتری که به وسیله ترانزیستور کار می کند و در دهه 1960 عرضه شد

self adapting computer

کامپیوتر خود وفق

sequential computer

کامپیوتر ترتیبی

serial computer

کامپیوتر نوبتی ؛ کامپیوتر سری ، کامپیوتر سری ، کامپیوتر نوبتیR> ، کامپیوتر سری کامپیوتر نوبتی

simultaneous computer

رایانه همزمان ، رایانه همپا

single board computer

کامپیوتر تک بردی

single-board computer

کامپیوتر تک بردی - نوعی کامپیوتر کامل روی یک تخته مدار چاپی کوچک قرار دارد این نوع کامپیوترها بیشتر در درون تجهیزات صنعتی تعبیه می شوند نگاه کنید به embedded system ، کامپیوتر تک‌بُردی ، [کامپیوتر تک بردی] کامپیوتری که فقط یک برد مدار داشته و معمولا امکاناتی برای نصب بردهای مدار اضافی ندارد برای کنترل عملیات دستگاههای صنعتی اغلب از کامپیوتر ویژه ای استفاده میشود که معمولا تک بردی است

single-user computer

[کامپیوترتک کاربره] کامپیوتری که برای استفاده یک کاربر طراحی شده است ، و معمولا کامپیوتر شخصی نامیده میشود مقایسه کنید با ‎ multiuser system

slave computer

کامپیوتر برده

small business computer

کامپیوتر کوچک تجاری

small-business computer

کامپیوتر کوچک تجاری

source computer

کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود ، کامپیوتر منبع کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود ، [کامپیوتر منبع] کامپیوتری که برنامه در آن کامپایل میشود این اصطلاح گاهی اوقات به کامپیوتری اطلاق میگردد که داده ها از آن به کامپیوتر دیگر ارسال میشوند

special – purpose computer

کامپیوتر تک منظوره

special purpose computer

کامپیوتر با منظور خاص ، کامپیوتر تک منظوره ، کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص ، کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص

stand alone computer

کامپیوتر مستقل

stored program computer

کامپیوتر با برنامه ذخیره شده ، کامپیوتر با برنامه انباشته ، کامپیوتری که می تواند دستورالعمل ها و داده ها را ذخیره کند بسیاری از کامپیوترهای امروزی از این نوع هستند این مفهوم را آقای بابیچ در قرن 19 مطرح کردو بعدها آقای وم نیومن آن را توسعه داد توانایی کامپیوتر برای ذخیره ی دستورالعمل ها به کامپیوتر امکان می دهد تا بسیاری از کارها را بدون دخالت انسان انجام دهد دستورالعمل ها معمولاً به یک زبان برنامه نویسی نوشته می شوند نگاه کنید به computer ، کامپیوتر با برنامه انباشته کامپیوتر با برنامه ذخیره شده ، کامپیوتر با برنامه انباشته کامپیوتر با برنامه ذخیره شده

super computer

رجوع به Supercomputer ، فوق کامپیوتر ، ابر کامپیوتر کامپیو تری که از کامپیو تر های بزرگ (Mainframe ) بسیار قدرتمند تر است و بیشتر از پردازش موازی استفاده می کند پردازنده های برداری Cra پردازنده های موازی lnte ipsc ، نمونه هایی از این نوع سیستمها هستند

supercomputer

ابر کامپیوتر سریع ترین و گران ترین ماشینهای محاسباتی که به دست بشر ساخته شده است و می تواند بیش از چندین تریلیون دستورالعمل در ثانیه انجام دهد ، ابر کامپیوتر ، فوق کامپیوتر ، یک کامپیوتر بزرگ فوق العاده سریع و گران قیمت که برای انجام محاسبات پیچیده و پیشرفته مورد استفاده قرار میگیرد به عنوان مثال این نوع کامپیوتر میتواند تعداد محاسبات بی شماری را برای کشیدن و حرکت دادن یک سفینه فضایی در یک تصویر متحرک انجام دهد ابرکامپیوترها در مواردی چون پیش بینی وضع هوا ، مدل سازی علمی با مقیاس بالا ، و کشف منابع نفتی مورد استفاده قرار میگیرند ، اَبرَ رایانه ، مافوق کامپیوتر ، سوپر کامپیوتر ، ابر رایانه

super-mini computer

اَبَر خُرد رایانه

superminicomputer

نگاه کنید به ‎ computer

synchronous computer

کامپیوتر همزمان ، کامپیوتر همگام ، کامپیوتر همگام کامپیوتر همزمان ، کامپیوتر همگام کامپیوتر همزمان

talking computer

کامپیوتر سخنگو

target computer

کامپیوتر هدف

third generation computer

کامپیوتری که در دهه 1970 بوسیله تراشه ها ساخته شد

third-generation computer

[کامپیوترنسل سوم] کامپیوترهایی در سالهای بین اواسط دهه ‎- 1960 ا ‎1970 ساخته شده و به جای ترانزیستورهای جداگانه سیم کشی شده ، براساس مدارهای مجتمع بوده اند نیز نگاه کنید به ‎ computer

three address computer

کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه ، کامپیوتر سه آدرسه ، کامپیوتر با سه نشانی ، کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه آدرسه

transportable computer

پس و پیش کردن ، [کامپیوتر قابل حمل] نگاه کنید به ‎ portable computer

trs-80 tm microcomputer

ریز کامپیوتر TRS-80

trs-80tm microcomputer

ریزکامپیوتر ‎TRS-80

two address computer

کامپیوتر دو ادرسه کامپیوتر با دو نشانی ، کامپیوتر با دو نشانی ، کامپیوتر دو آدرسه ، کامپیوتر دو آدرسه کامپیوتر با دو نشانی

ultralight computer

[کامپیوتر بسیارسبک] نگاه کنید به ‎ portable computer

upgradeble computer

کامپیوتر ترفیع پذیر ، کامپیوتر قابل ارتقاء یک سیستم کامپیوتری که با بالارفتن سطح تکنولوژیک قابلیت پیشرفت دارد کتمپیوترهای ترفیع پذیر در مقداری از مدار کامپیوتری که در هنگام انجام ارتقاء باید تعویض شود ، و همچنین نحوه انجام عمل ارتقاء با یکدیگر تفاوت دارند

variable word langth computer

کامپیوتر با طول متغیر کلمه

variable word length computer

کامپیوتر با طول متغیر کلمه

virtual computer

کامپیوتر مجازی

word oriented computer

کامپیوتر کلمه گرا

zero wait state computer

کامپیوتر با وضعیت انتظاری صفر

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی control computer

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی control computer

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما