معنی spot

مهندسی كامپيوتر و IT
spot
خال ، [موضع ، نقطه] نقطه مرکبی که در روند سایه نقطه ای چاپگر پست اسکریپت شکل میگیرد موضع از گروهی نقطه تشکیل میشود که الگویی از سطوح خاکستری پیکسل قابل نمایش در یک مکان خاص هستند تراکم موضعها در حالت سایه نقطه (‎halftone) به تعداد موضعها در هر اینچ سنجیده میشود که معادل تعداد سلولهای سایه نقطه در هر اینچ یا (در چاپ و طراحی) تعداد خطوط در هر اینچ میباشد مقایسه کنید با ‎ dot ، ‎ ; line نیز نگاه کنید به ‎ halftone
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی spot
spot color
[رنگ موضعی] یک روش به کارگیری رنگها در اسناد که در آن ، تمام عناصری که از یک رنگ خاص هستند ، به شکل لایه جداگانه ای چاپ میشوند سپس چاپگر به تعداد مواضع رنگی مختلف موجود در سند ، عمل چاپ را انجام میدهد مقایسه کنید با ‎ ; process color نیز نگاه کنید به ‎ color model ، ‎color ‎ separation ، ‎ Pantone Matching System
spot colour
رنگ لکه ای - استفاده از رنگ مشخصی از جوهر در یک کار چاپی رنگهای لکه ای را می توان برای تأکید یا ایجاد جذابیت در مستندات به کاربرد برخلاف process colour
spot light
نور لکه ای یک نورلکه ای هم دارای موقعیت و هم دارای جهت میباشد و همچون یک پروژکتور ، نور را تنها در یک مخروط ساطع میکند این نور بیشترین میزان بار محاسباتی را دارا میباشد
spot function
یک رویه پست اسکریپت که برای تهیه نوع خاصی از صفحه در حالت نقطه سایه (‎halftone) مورد استفاده قرار میگیرد نیز نگاه کنید به ‎ halftone ، ‎ spot
blogspot
سایتی برای وبلاگ http://www blogspot com/
hot spot
1 نقطه ی دقیق اشاره گر ( یا هر مکان نمای ماوس ) که برای انتخاب یکی شیء لازم است تا با آن تماس داشته باشد نوک نشانگر ، فلشی ( پیکان ) دارد که بیانگر چنین نقطه ای است 2 محلی در نوشته ای فوق متن که کاربر می تواند با اتخاب آن توسط ماوس اطلاعات بیشتری را فرا بخواند ، تمرکز در یک ناحیه ، نقطه ای از نشانگر ماوس که محل دقیق صفحه نمایش که تحت تاثیر فشرده شدن دکمه ماوس قرار میگیرد را مشخص میکند این نقطه به اندازه یک پیکسل و تنها بخش کوچکی از نشانگر گرافیکی ماوس میباشد‎ ; به عنوان مثال ، نوک نشانگری که شبیه یک فلش است ، محل برخورد خطوط متقاطع ، یا نوک انگشت نشانگری که شبیه به دست است
write hotspot
کانون نوشتن

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن