معنی absorption circulit

مهندسی برق
absorption circulit
مدار جذب مدار تشدید سری که توان را در بسامد سیگنال ناخواسته جذب میکند در این بسامد مدار امپدانس کمی نسبت به زمین نشان میدهد ، مدار جذب \n مدار تشدید سری که توان را در بسامد سیگنال ناخواسته جذب میکند در این بسامد مدار امپدانس کمی نسبت به زمین نشان میدهد
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی absorption circulit
absorption
جذب
absorption band
نوار جذب ناحیه ای از طیف جذب ماده کهدر آن مقدرا جذب به بیشینه خود رسیده است ، نوار جذب \n ناحیه ای از طیف جذب ماده کهدر آن مقدرا جذب به بیشینه خود رسیده است
absorption coefficient
ضریب جذب ، ناپیوستگی حذب نوعی ناپیوستگی در ضریب جذب ماده در برابر نوع خاصی از تابش ، ناپیوستگی حذب \n نوعی ناپیوستگی در ضریب جذب ماده در برابر نوع خاصی از تابش
absorption dip
عمق جذب
absorption dynamometer
توان سنج جذبی
absorption edge
لبه جذب طول موج متناظر با ناپیوستگی جذب ، لبه جذب ، طول موج متناظر با ناپیوستگی جذب
absorption fading
محو شدگی جذبی تغییرات تدریجی در قدرت سیگنال رادیویی در یافتی عمدتا به دلیل تغییرات آهسته جذب جوی در مسیر سیگنال ، محو شدگی جذبی ، تغییرات تدریجی در قدرت سیگنال رادیویی در یافتی عمدتا به دلیل تغییرات آهسته جذب جوی در مسیر سیگنال
absorption line
خط جذب خط تیره متانظر با اوج در سیف جذب گاز یا بخار ، خط جذب ، خط تیره متانظر با اوج در سیف جذب گاز یا بخار
absorption loss
اتلاف جذب 1- بخشی از تلفات ارسالی کهدر موقع ارسال یا بازتاب انرژی تابیده شده از سوی ماده بهگرما تبدیل میشود 2- اتلاف توان در یک مدار فرستنده به دلیل تزویج با مدار مجاور ، اتلاف جذب ، بخشی از تلفات ارسالی که در موقع ارسال یا بازتاب انرژی تابیده شده از سوی ماده به گرما تبدیل میشود \n اتلاف توان در یک مدار فرستنده به دلیل تزویج با مدار مجاور
absorption marker
عقربه جذب
absorption modulation ;loss modulation
مدوله سازی جذب کمدوله سازی اتلاف سیستم مدوله سازی دامنه کهدر آن وسیله ای با امپدانس متغییر در مدار خروجی فرستنده کار گذاشته یا با آن جفت میشود تا توان حامل را مطابق با اطلاعات ارسالی جذب کند در نمونه ای از این سیستمها ، لامپها یاترانزیستور های مدوله ساز با استفاده از میله های تطبیق مستقیما جذب خط انتقال راکنترل میکنند تانتیجه مشابهی به دست آید ، مدوله سازی جذب کمدوله سازی اتلاف سیستم مدوله سازی دامنه کهدر آن وسیله ای با امپدانس متغییر در مدار خروجی فرستنده کار گذاشته یا با آن جفت میشود تا توان حامل را مطابق با اطلاعات ارسالی جذب کند در نمونه ای از این سیستمها
absorption of charged particles
جذب ذرات باردار
absorption of condenser charge
جذب بار
absorption peak
اوج جذب تضفیف به طور غیر عادی بالا در بسامد ویژه در نتیجه اتلاف جذب ، اوج جذب ، تضفیف به طور غیر عادی بالا در بسامد ویژه در نتیجه اتلاف جذب
absorption phenomena
پدیده های جذب
absorption spectroscopy
طیف نگاری جذب نوعی طیف نگاری که شامل اندازه گیری انرژی ها و طول موج های تابشی است که در شرایط مختلف توسط ماده جذب میشوند ، طیف جذب طیف به دست آمده در موقع عبور تابش پیوسته از محیط جاذب و قبل از ورود آن به طیف نما طیف ثبت شده خطوط تیره ای را در طول موج های متناظر با جذب بیشینه نشان میدهد ، طیف نگاری جذب ، نوعی طیف نگاری که شامل اندازه گیری انرژی ها و طول موج های تابشی است که در شرایط مختلف توسط ماده جذب میشوند ، طیف جذب ، طیف به دست آمده در موقع عبور تابش پیوسته از محیط جاذب و قبل از ورود آن به طیف نما طیف ثبت شده خطوط تیره ای را در طول موج های متناظر با جذب بیشینه نشان میدهد
absorption trap
تلفه جذب نوعی مدار تنظیم شده موازی که سیگنال های تداخلی را جذب و تضعیف میکند ، تلفه جذب ، نوعی مدار تنظیم شده موازی که سیگنال های تداخلی را جذب و تضعیف میکند
absorption wavemeter t absorption freauency meter
موج سنج جذبی ، بسامد سنج جذبی ، نوعی موج سنج که شامل مدار تنظیم شده مدرج و نشانگر تشدیداست با تزویج نوری موج سنج به منبع سیگنال و تنظیم آن به حالت تشدید بیشینه انرژی از منبع جذب میشود طول موج ناشناخته بسامد را میتوان روی صفحه تنظیم مدرج شده خواند در موج برها از مدار تشدید کاواکی استفاده میشود موج سنج جذبی یک لامپ و ضعیت تشدیدرا نشان میدهد ، موج سنج جذبی ک بسامد سنج جذبی نوعی موج سنج که شامل مدار تنظیم شده مدرج و نشانگر تشدیداست با تزویج نوری موج سنج به منبع سیگنال و تنظیم آن به حالت تشدید بیشینه انرژی از منبع جذب میشود طول موج ناشناخته بسامد را میتوان روی صفحه تنظیم مدرج شده خواند در موج برها از مدار تشدید کاواکی استفاده میشود موج سنج جذبی یک لامپ و ضعیت تشدیدرا نشان میدهد

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن