معنی circular polarization

مهندسی برق
circular polarization
قطبش دایره ای نوعی قطبش که در آن بردارهای موج با دامنه ثابت به طور پیوسته دور یک نقطه می چرخند
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی circular polarization
battery polarization
قطبش باتری
circular
دایره ای
circular antenna
آنتن دایره ای و آنتن مدور نوعی دو قطبی خمیده و دایره ای شکل به گونه ای که خط انتقال و دو انتهای خم در دوطرف قطر آن قرار میگرند نصب افقی این آنتن ، منجر به تابش آن در همه جهتها می شود و تابش عمودی آن ناچیز است
circular - chart recorder
ثبات نمودار - دایره ای نوعی ثبات که همزمان با چرخش کامل و آهسته یک نمودار دایره ای توسط موتور ، سیگنالهای فرمان به قلم یا قلمهای آن ارسال می شود بعد از تکمیل هر چرخش ، صفحه نمودار جدیدی باید روی ثبات قرار داده شود
circular electric wave
موج الکتریکی دایره ای نوعی موج الکتریکی عرضی که خطوط نیروی الکتریکی آن به شکل دایره های متحد المرکز هستند
circular - polarization duplexer
دوسویه ساز قطبش - دایره ای نوعی دو سویه ساز که با استفاده از دو توری بازتابنده و متشکل از شیارهای فلزی نزدیک به هم ، عمل دریافت و ارسال امواج میلیمتری زا همزمان انجام می دهد موج قطبش - عمودی فرستنده به وسیله این دو توری به یک موج قطبش - دایره ای با دو مولفه عمود بر هم و با 90 درجه اختلاف فاز زمانی تبدیل می شود موج قطبش دایره ای بازتابیده از نوری اول به یک موج قطبش افقی خطی تبدیل شده و پس از بازتاب کامل توسط نوری دوم وارد گیرنده می شود
circular- beam multiplier
ضرب کننده باریکه - دایره ای ضرب کننده ای که باریکه دایره ای الکترونها را در چهار ربع فلزی عایق از هم می تاباند ترکیب جریانهای جمع اوری شده از چهار مربع ، جریانی متناسب با حاصلضرب متغیر های ورودی که باریکه را منحصر کرده اند تولید می کند
circular convolution
کانولوشن دایره ای
circular horn
بوقی دایره ای مقطعی از موجبر دایره ای که ب شکل بوق به سمت بیرون گسترش می یابد به عنوان تغذیه گر باز تابنده ها یا عدسیهای ریز موج به کار می رود
circular loom
نای عایق
circular magnetic wave
موج مغناطیسی دایره ای نوعی موج مغناطیسی عرضی که خطوط نیروی مغناطیسی آن به شکل دایره های متحد المرکز هستند
circular mil
میل مدور ( به اختصار سی میل ) واحد سطح که برابر با سطح دایره ای به قطر 1 میل ( 0/001 اینچ یا 0/00254 سانتیمتر ) است برای تعیین مساحت سطح مقطع رساناهای گرد به کار می رود
circular mil-foot
پا ‎ - میل مدور
circular orbit
مدار دایره ای مدار چرخش کامل به دور زمین در ارتقاع ثابت
circular scanning
پویش دایره ای نوعی روش پویش که در آن چرخش دایره ای آنتن رادار منجر به تولید صفحه یا مخروطی بازاویه راس نزدیک به 180 درجه می شود ، تقطیع مدور
Circular self-test
خودآزمایی حلقوی
circular trace
ردگیری دایره ای مبنای زمان تولید شده بر اثر اعمال موج سینوسی هم دامنه و هم بسامد ، ولی با 90 درجه اختلاف فاز ، به صفحه های انحراف افقی و عمودی لامپ پرتو- کاتدی در نتیجه مسیر ردگیری یک دایره است که دامنه سیگنالها به صورت انحرافهای شعاعی به درون یا بیرون آن ، مشخص می شود
circular waveguide
موجبر دایره ای موجبری با سطح مقطع دایره ای
circularly- polarized wave
موج قطبش - دایره ای موجی الکترومغناطیسی که بردارهای میدان الکتریکی و / یا مغناطیسی آن در هر نقطه یک دایره را تعریف می کنند این اصطلاح معمولاً در مورد امواج عرضی به کار می رود
circularly symmetric complex Gaussian
گوسی مختلط متقارن مدور
cross- polarization
قطبش - متقاطع مولفه ای از میدان الکتریکی که بر مولفه قطبش مورد نظر عمود است
depolarization
قطبیت زدایی ، واقطبیدگی جلو گیری از قطبیدگی در یک پیل یا باتری الکتریکی
dielectric polarization
قطبش دی الکتریکی
direction of polarization
جهت قطبیدگی جهت خطوط نیروی الکتریک یا بردار الکتریکی در یک موج قطبیده
elliptical polarization
قطبش بیضوی نوعی قطبش که در آن اندازه ی بردار موج همزمان با چرخش حول یک نقطه به صورت شعاع بیضی تغییر می کند
horizontal polarization
قطبش افقی ارسال امواج رادیویی به گونه ای که خطوط نیروی الکتریکی در جهت افقی و خطوط نیروی مغناطیسی در جهت عمودی باشند با این قطبش ، آنتنهای گیرنده و فرستنده ی دو قطبی در یک سطح افقی قرار می گیرند در سیستم تلویزیونی NTSC از قطبش افقی و در سیستم تلویزیونی بریتانیا از قطبش عمودی استفاده می شود
linear polarization
قطبی سازی ( پلاریزاسیون ) خطی
plane of polarization
صفحه قطبی سازی صفحه ای که شامل بردار میدان الکتریکی و جهت انتشار موج قطبی شده خطی در موج قطبی شده افقی این صفحه افقی است
polarization
پلاریزاسیون
polarization
قطبش

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن