معنی commutation diode

مهندسی برق

commutation diode

دیود جابجا گر دیودی در مدار تنظیمگر قطع و وصلی که در موقع قطع کلید ترانزیستوری جریان چوک پالایه را فراهم می کند

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی commutation diode

avalanche diode

دیود بهمنی ، دیود بهمنی نوعی دیود شکستنی نیمرسانا ، معمولاً از جنس سیلیسیم ، که شکست بهمنی آن روی تمام پیوند PN روی می دهد ، پس از آن افت ولتاژ اساساً ثابت و مستقل از جریان خواهد بود مهمترین نمونه ها عبارتند از ایمپت ( MPATT) و تراپت ( TRAPATT ) مشخصه ی شکست آنها به شکل قابل ملاحظه ای تیز تر از دیود های زنر است

avalanche photodiode

دیود نوری بهمنی ، دیود نوری بهمنی ( ای پی دی ) نوعی دیود نوری که به منظور تکثیر جریان نوری داخلی و در نتیجه قطع و وصل سریع با کنترل نوری ، در ناحیه ی شکست بهمنی کار می کند برای آشکار سازی نور مدوله شده ی لیزرها و دیودهای نور افشان لازم است که این دیود دارای پاسخ زیر قرمز خوبی باشد

barittdiode

دبود بریت ( دبود زمان گذر تزریق سدی ) نوعی دبود ریز موج که باربرهای گذرنده از ناحیه ی رانش آن به وسیله ی تزریق با برهای اقلیت توسط یک پیوند با یاس مستقیم تامین می شوند این دیود می تواند به عنوان نوسانساز در گستره ی گیگاهرتز عمل کند گونه ای از این دیودها دارای برشی از سلیسیم نوع N بین اتصالهای سد شاتکی سیلیسید پلاتین است

barrier diode

دیود سدی دیودی که از نشاندن یک پوسه ی فلزی بر روی ماده ی نیمرسانا با مقاومت ویژه ی بالا به دست می آید می توان آن را روی یک بستر با ترانزیستور دو قطبی مجتمع ساخت

barrier injection transit- time diode

BARITTdiode-دبود بریت ( دبود زمان گذر تزریق سدی ) نوعی دبود ریز موج که باربرهای گذرنده از ناحیه ی رانش آن به وسیله ی تزریق با برهای اقلیت توسط یک پیوند با یاس مستقیم تامین می شوند این دیود می تواند به عنوان نوسانساز در گستره ی گیگاهرتز عمل کند گونه ای از این دیودها دارای برشی از سلیسیم نوع N بین اتصالهای سد شاتکی سیلیسید پلاتین است

bidirectional diode

دیود دو سویه نوعی دیود پیوندی نیمرسانا که مشخصه های مستقیم ، معکوی ، و / یا شکست آن برای ولتاژ اعمال شده ی مثبت و منفی یکسان است

bidirectional breakdown diode

دیود شکست دو سویه نوعی دیود شکست کهه مشخصه ی معکوس آن برای ولتاژ اعمال شده مثبت یا منفی یکسان است

breakdown diode

دیود شکستی نوعی دیود نیمرسانا کهدر آن مکانیزم شکست ولتاژ معکوس بر اساس اثر زنر یا اثر بهمنی است

bulk diode

دیود حجمی یک دیود نیمرسانای ریز موج بر اساس اثر حجمی مانند دیودهای گان ودیودهایی که در مدهای انباشت بار در فضای محدود کار می کنند

capacitance diode

دیود خازنی

catching diode

دیود گیرشی

centering diode

دیود مرکزگذار

clamping diode

دیود جهش دیودی که ولتاژ مدار را به سطح معینی می بندد

clipper diode

دیود سر چین نوعی دیود شکستی دوسویه که قله های سیگنال ورودی را در هر دوچرخه مثبت و منفی در سطح معینی محدود می کند

coaxial diode

دیود هم محور دیودی که قطرو پایه های آن با کابل هم محور سازگار است و یا اینکه برای قرار گرفتن در درون کابل هم محور طراحی شده است

commutation

کموتاسیون

crystal diode

دیود

diac dlode ac switch; trigger diode

دیاک [ کلید « ای سی » دیودی ] ؛ دیود راه انداز ؛ دیود تلنگر نوعی دیود دو سویه که دارای قطع و وصل متقارن است در صورت تجاوز ولتاژ از حد معین در هر یک از دو جهت ، دیاک به حالت وصل می رود کاربرد اصلی آن در راه اندازی ترایاکها است

dielectric diode

دیود دی الکتریکی خازنی که در آن الکترود منفی می تواند الکترونها را به داخل ناحیه ی عایق بین صفحات گسیل کند در نتیجه بار ذخیره شده در خازن ، پیوسته در حال گذر از الکترودهاست به گونه ای که جریانی یکسویه تولید می شود از بلورهای سولفیدکادیم به عنوان دی الکتریک این خازنها استفاده می شود

diode

دیود

double diode

جفت دیود

dual diode

دیود دوگان

emitter base diode

دیود امیتر - بیس

four- layer diode

دیود چهار - لایه نوعی دیود نیمرسانا که دارای سه پیوند است سرهای اتصال از دولایه ی بیرونی تر گرفته می شوند دیود شاکلی نمونه ی آن است

freewheeling diode

دیود هرزگرد

gas diode

دیود گازی لامپی که از یک کاتد گرم و یک آند در محفظه ای شامل مقدار کمی گاز یا بخار بی اثر تشکیل شده است وقتی که آند به اندازه کافی مثبت شود ، الکترونهای جاری شونده به سوی آن با اتم های گاز برخورد می کنند و آنها را یونیده میکنند در نتیجه ، جریان آند در مقایسه با دیود خلأ بسیار بیشتر خواهد بود

germanium diode

دیود ژرمانیمی دیود نیمه رسانایی که عنصر یکسوساز آن یک قرص بلوری از جنس ژرمانیم است ، دیود ژرمانیوم

gunn diode

دیود گان ، دیودگان قطعه نیمه رسانای دوسری که با استفاده از اثر گان نوسانهای ریزموج ایجاد می کندیا سیگنال ریزموج ورودی را تقویت می کند بسامد نوسان به زمان گذر حرزه ی بار بستگی دارد و می تواند از 50 گیگاهرتز هم فراتر رود عملکرد آن در مد زمان گذر است اسن قطعه یک دیود الکترون - انتقال یافته محسوب می شود

impatt diodeimpact avalanche trans-time diode

دیود ایمپت [دیود زمان گذر بهمنی ضربه ای] نوعی دیود ریز موج حالت جامد که اساس کار آن ترکیب اثر شکست بهمن ضربه ای واثر زمان گذرحامل در تراشه ی نازک گلیم آرسنیدی یا سیلیسیمی و نهایتاً تولید مشخصه ی مقاومت منفی است با قرار دادن صحیح دیود در کاواک یا موجبر تنظیم شده می توان نوسان ساز یا تقویت کننده ای به دست آورد که در گستره ی گیگا هرتز کار می کند

infrared- emitting diode

دیود زیر قرمز - گسیل نوعی دیود گسیلنده ی نور زیر قرمز که بیشترین گسیل آن در منطقه ی زیر قرمز نزدیک ، نوعاً 0/9 میکرومتر برای دیود PN گالیم آرسنیدی ، روی می دهد مدوله سازهای نور ، مدارهای منطقی ، کلید زنی نوری ، رمز گذارهای موقعیت ، و نوارخوانها از این دیود استفاده می شود

inverse diode

دیود معکوس

inverted diode

دیود معکوس شده

isolation diode

لامپ دو قطبی خودکار

junction diode

دیود پیوندی

laser diode

دیود لیزری نوعی دیود نیمه رسانا که باریکه ی زیر قرمز همدوس و با بسامد معین تولید می کند نوعاً از گالیم آرسنید ( GaAs ) یا گالیم آرسنید ناخالص شده با مواد دیگحر نظیر اندیم و آلومینیم ساخته می شود ساختمان این دیودها به گونه ای است که گسیلها را در طول یک مسیر باریک متمرکز می کند

light - emitting diode

دیود نور افشان ؛ دیود گسیل [ال ای دی] نوعی دیود نیمه رسانای پیوند PN ای که دربایاس موافق ، نوری گسیل می کند که طول موج آن تابعی از جنس ماده ی آلاینده های آن است ساختار بلوری گالیم آرسنید ( GaAs) طوری است که نور زیر قرمز نامرئی ( IR) از آن گسیل می شود با افزودن فسفر به GaAs و تشکیل گالیم آرسنید فسفید ( GaAs P) ، طول موج گسیل به ناحیه ی قرمز مرئی کشیده می شود فسفید گالیم ( GaP) در مناطق قرمز ، زرد ، و سبز نور گسیل می کند از قرار دادن آلومینیم گالیم آرسنید ( AlGaAs) روی GaAsp دیودی به دست می آید که نور قرمز و زرد را با شدت بیشتری گسیل می کند همچنین GaP روی GaP نور سبز شدید گسیل می کند

limited space-charge acumulation diode

دیود LSA ( دیود با فضای تجمع بار محدود شده ) دیود ریز موجی که بار فضایی آن در نیمه رسانا با اعمال میدان الکتریکی ایجاد می شود و در طول هر سیکل قبل از رسیدن به مقدار قابل توجهی از بین می رود در نتیجه زمان حالت گذرا محدود می شود و بیشینه ی بسامد نوسان افزایش می یابد

logarithmic diode

دیود لگاریتمی دیودی با رابطه ی شبیه لگاریتمی دقیق بین جریان و ولتاژ در محدوده ی دینامیکی رفت گسترده ، از این دیود در کاربردهای مداری مانند تقسیم ، ضرب ، تبدیل لگاریتمی و فشرده سازی سیگنال استفاده می شود

luminescence diode

دیود پرتو افکن

microwave diode

دیود ریز موج دیودی که در اصل برای عمل کدرن در بسامد های ریز موج به کار برده می شود مثل دیود های باریت ، گان ، ایمپات ، LSA تراپات و ورکتور ، همه این دیودهای ریز موج انرژِ DC را مستقیماً به انرژِ ریز موج تبدیل می کنند

multicurrent - range diode

دیود چند مقدار جریانی دیودی که ضریب تقریباً ثابتی در محدوده گسترده ای از شرایط کاری دارد مانند دیود سلیسیمی رونشانی مسطح

narrow base diode

دیود پایه باریک

noise diode

دیود نویز دیود طراحی شده برای عمل کردن در حالت اشباع در مدار مولد نویز

photodiode

دیود نوری ، دیود نوری دیود نیمرسانایی که در آن جریان معکوس با روشنایی تغییر می کند سلولهای نوری پیوند - الیاژِ و پیوند - رشد داده نمونه هایی از آن هستند

pin diode

دیود پین

planar diode

دیود تخت دیودی که دارای الکترودهای تخت در صفحه های موازی است

planar epitaxial passivated diode

دیود تخت اپیتکسیال غیرفعال شده دیودی که دارای ساختار اکسید غیرفعال شده تختی است که روی لایه اپیتکسیال با مقاومت بالای رشد داده شده روی زیرساخت سیلیسیمی کم مقاومت ساخته می شود این ساختار رسانایی بالا ، زمان بازیابی سریع ، نشتی کم و ظرفیت خازنی پایینی را به وجود می آورد

pn diode; pn- junction diode

دیود PN ؛ دیود PN پیوندی دیودی که معمولاً از سیلیسیم یا گالیم آرسنید ساخته می شود و یک پیوند PN دارد

point-contact diode

دیود اتصال - نقطه ای دیود نیمرسانایی که عمل یکسوسازی را با اتصال نقطه ای انجام می دهد این دیود می تواند در مدارهای RFو ریزموج به صورت آشکارساز عمل کند دیود شاتکی نمونه ای از این نوع است

quenched - domain gunn diode

دیودگان حوزه خاموش دیودگان که بسامد نوسان آن با استفاده از مداری که حوزه را پیش از رسیدن آن به آند خاموش می کند ، افزایش می یابد با این کار سیکل کاری جدید نسبت به دیود گانی که به طور آزاد نوسان میکند ، زودتر آغاز می شود

rectifier diode

دیود یک سو کننده

saturated diode

دیود اشباع شده دیودی که بیشینه جریان ممکن را عبور می دهد در نتیجه افزایش بیشتر در ولتاژ اعمالی اثری بر جریان آن ندارد

schottky barrier diode

دیود سد شاتکی

schottky barrier diode; hot-carrier diode; schottky diode

دیود سد شاتکی ؛ دیود حاملهای داغ؛ دیود شاتکی دیود نیمرسانای ساخته شده از اتصالی بین لایه نیمرسانا و فلز که دارای مشخصه یکسوسازی غیر خطی است حاملهای داغ( الکترونهای ماده نوع N یا حفر های ماده نوعP ) ، از سد شاتکی نیمرسانا گسیل می شوند و به سوی پوشش فلزی که بیس دیود است ، می روند حاملهای اکثریت ، غالب هستند ، اما هیچ گونه ذخیره یا تزریقی از حاملهای اقلیت وجود ندارد تا سرعت سوییچینگ را محدود کند

Schottky diode

دیود شاتکی

schottky power diode

دیود قدرت شاتکی دیود سد شاتکی که اتلاف حرارتی آن در سطح سیلیسیمی بزرگی انجام می شود اما ظرفیت خازنی دیود به دلیل کوچک بودن سطح تماس فلز- نیمرسانا ، کم است

semiconductoe laser;siode laser; laser diode

لیزر نیمرسانا؛ دیود لیزر ؛ لیزر دیودی لیزری که گسیل تحریک شده ای از نور همدوس را به هنگام رانده شدن الکترونها و حفره ها به داخل پیوند با تزریق حامل ، تحریک باریکه ی الکترونی ؛ یونیده سازی ضربه ای ، تحریک نوری با روشهای دیگر ، در پیوند PN تولیدمی کند رایج ترین ماده نیمرسانایی که در ساخت لیزرها ب کار می رود ، گالیم آرسنید است ؛ مواد دیگر عبارت اند از : سولفید کادمیم ، سولفید سرب ، سلنید سرب ، تلورید سرب ، اکسید روی و سولفید روی طول موجهای خروجی در محدوده 0/33 تا 31/2 میکرومتر هستند

semiconductor diode

دیود نیمه هادی ، دیود ، دو قطبی نیم رسانا

shockley diode

دیود شالکی قطعه PNPN که به هنگام رسیدن به ولتاژ بحرانی ، به سرعت به حالت هدایت خود تغییر وضعیت میدهد هدایت تا زمانی که ولتاژ آند به مقداری کمتر از حداقل مقدار معین شده ، به نام ولتاژ خاموشی ، افت کند ، ادامه می یابد امپدانس دیود در حالت نارسانایی آن بسیار زیاد است

Side-contacted Field Effect Diode

دیود اثر میدانی با اتصال جانبی

silicon (crystal) diode

دیود سیلیسیم دار

step - recovery diode

دیود بازسازی - پله ای دیودی که بار را در حال هدایت در جهت مستقیم ذخیرهمی کند وقتی که ولتاژ اعمالی معکوس می شود دیود زمان کوتاهی ف تا حدود 300 ns هدایت می کند تا بارهای ذخیره شده از بین روند و سپس هدایت به طور ناگهانی متوسط شود در مدارهای تولید هماهنگ و شکل دهی پالس از آن استفاده می شود

super diode

ابر دیود

surface - barrier diode

دیود سد سطحی دیودی که لایه های سطحی نازک آن با نشاندن پوسته های فلزی یا نفوذ سطحی ساخته می شوند و به عنوان پیوند یکسو ساز عمل می کند

surface - passivated diode

دیود غیر فعال شده سطحی دیود آب بندی شده با فارند تولید ی که ترکیبی از غیر فعال سازی سطحی با درزبندی سیلیسیم به شیشه است

switching diode

دیود سوییچینگ دیود بلوری که عملکردی همانند یک سوییچ دارد در ولتاژهای کمتر از حد معینی دارای مقاومت بسیار بالا و همانند سوییچ باز است و در ولتاژهای بالاتر از آن حد ناگهان مقاومت آن کم می شود و همانند سوییچ بسته عمل می کند

temperature-compensated zener diode

دیود زینر جبران شده دمایی بسته دیود زینر که شامل یک پیوند PN زینری بایاس معکوس است که ضریب دمایی مثبت دارد این پیوند به طور سری به سک یا چند دیود بایاس مستقیم وصل شده است که ضریب دمایی منفی دارند در نتیجه ولتاژ زینری به دست می آید که در محدوده دمایی وسیعی ثابت است

thermionic diode

دیود گرمایونی لامپ الکترونی دیود دارای کاتد گرم شده است

transferred - electron diode

دیود الکترون - انتقالی قطعه الکترون - انتقالی ، معمولاً ساخته شده از گالیم آرسنید ، که می تواند درصورت ترکیب شدن با کاواک یا مدار مجتمع میکرواستریپ مناسب ، به طور مستقیم از ورودی DC انرژِ ی ریز موج تولید کند

transit- time microwave diode

دیود ریز موج زمان -گذر دیود زیر موج حالت جامد که زمان گذر حاملهای بار آن به اندازه کافی کوتاه است تا امکان عملکرد دیود را در باندهای ریز موج فراهم کند دیودهای توده ای (مانند گان وLSA )و دیودهای پیوندی (مانند باریت ، ایمپات و تراپات ) دو نوع اصلی آن هستند

trapatt diode

trapped plasma avalanche transit - time diode-دیود تراپات دیود ریز موج حالت - جامد که بسامد کار آن به عنوا نوسان ساز تقریباً با ضخامت لایه فعال تعیین می شود این دیود یک قطعه زمان - گذر مانند دیود ایمپارت است ولی در مد متفاوتی عمل می کند ، منطقه شکست بهمنی در داخل ناحیه رانش حرکت می کند و پلاسمای بار - فضای به دام افتاده ای را در داخل ناحیه پیوند pn به وجود می آورد

trapped plasma avalanche transit - time diode

دیود تراپات دیود ریز موج حالت - جامد که بسامد کار آن به عنوا نوسان ساز تقریباً با ضخامت لایه فعال تعیین می شود این دیود یک قطعه زمان - گذر مانند دیود ایمپارت است ولی در مد متفاوتی عمل می کند ، منطقه شکست بهمنی در داخل ناحیه رانش حرکت می کند و پلاسمای بار - فضای به دام افتاده ای را در داخل ناحیه پیوند pn به وجود می آورد

tunnel diode

دیود تونلی

tunnel diode ; esaki diode

دیود تونلی ؛ دیود ازاکی دیود پیوندی با آلایش بسیار زیاد که در بعضی از محدوده های کاری خود در جهت مستقیم ، مقاومت منفی دارد که در نتیجه پدیده تونلی در مکانیک کوانتوم به وجود می آید این دیود می تواند از مواد نیم رسانای مختلفی از قبیل ژرمانیوم ، سیلیکن ، گالیم آرسناید و انیدیوم آنتیموناید ساخته شود و به عنوان نوسان ساز و تقویت کننده ای که می تواند به خوبی تا بسامد های ریزموج عمل کند به کار رود

varactor diode

دیود ورکتور

varactor; varactor diode

ورکتور ؛ دیودورکتور دیودنیمرسانای PN که ظرفیت خازنی آن با اعمال ولتاژ تغییر می کند این قطعه ، عنصر تنظیم کننده ای با رآکتانس متغییر در مدارهای نوسان ساز ، تقویت کننده و تقویت کننده های پارامتری است

voltage-reference diode

دیود مرجع ولتاژ دیود پیوندی PN که داراری ولتاژ شکست پایداری برای ایجاد مرجع ولتاژ است

voltage-regulator diode

دیود رگوله کننده ولتاژ دیودی که ولتاژ مستقیم ثابت را علی رغم تغییرات در ولتاژ خط یا بار ، ثابت نگه می دارد دیود زنر می تواند این رگوله سازی راانجام دهد اما همه دیودهای رگوله کننده ولتاژ بر اساس اثر زمر عمل نمی کنند

Zener diode

دیود زنر

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی commutation diode

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی commutation diode

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما