معنی critical temperature

مهندسی برق
critical temperature
دمای بحرانی دمایی که در کمتر از آن ماده ابر رسانا ، در غیاب جریان و میدانهای مغناطیسی خارجی ، به حالت ابر رسانایی می رود و برای دماهای بیشتر از آن در حالت عادی خود قرار خواهد داشت
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی critical temperature
absolute temperature
دمای مطلق
air temperature
درجه حرارت هوا
ambient temperature
دمای مجیط دمای هوای ساکن در اطراف مدار یا قطهعه که در حدود نیم اینچی از بدنه شی ء اندازه گیری می شود
annealing temperature
درجه حرارت سرخ شدن [تاباندن]
antenna temperature
درجه حرارت آنتن
arc temperature
درجه حرارت قوس نورانی
average temperature
متوسط درجه حرارت ، حرارت متوسط
case temperature
دمای بدنه دمای بدنه بیرونی یک قطعه ، که معمولاً ترانزیستور یکسوساز یا توان است ، به منظور بررسی وضعیت گرمایی آن
color temperature
دمای رنگ دمای یک تابشگر جسم- سیاه که همان رنگ نور مورد مطالعه را تولید می کند
condensed-mercurytemperature
دمای جیوه متراکم
critical
بحرانی
critical absorption wavelength
طول موج جذب بحرانی طول موج مربوط به سطح معینی از انرژی الکترون در اتم یک عنصر مشخص که در آن نا پیوستگی جذب رخ می دهد
critical angle
زاویه بحرانی ، زاویه بحرانی 1 کوچک ترین زاویه نسبت به خط قائم که در آن موج رادیو یی توسط یون سپهر بازتاب می شود در زوایای کوچک تر از آن امواج رادیو یی از یون سپهر عبور می کنند و به طرفل زمین بازتاب نخواهند شد 2 کوچکترین زاویه نسبت به خط عمود یک تار نوری که به آزادی آن نور برخوردی به هسته ی تار در امتدار آن انتشار خواهد یافت در زوایای کوچک تر از آن ، نور توسط پوشش جانبی تار جذب شده و به طرف رسانای تار بر نمی گردد
critical care patients
بیماران بخش مراقبت‌های ویژه
critical coupling , optimum coupling
تزویج بخرانی درجه ای از تزویج بین دو مدار تنظیم شده که در آن جریان تشدید در مدار ثانویه به حد اکثر خود می رسد اگر تزویج کمتر از حالت بحرانی باشد ، جریان ثانویه مقدار کمتری دارد و پهنای باند مدار باریک تر خواهد بود چنانچه تزویج بیشتر از حالت بحرانی باشد منحنی پاسخ پهن تر می شود و پهنای باند نیز بیشتر می شود در عین حال منحنی پاسخ داری دو قله خواهخد بود
critical current
جریان بحرانی ، جریان بحرانی جریانی در ماده ی ابر رسانا که دذ دمای مشخص و در غیاب میدانهای مغناطیسی خارجی مرز بین حالت عادی و حالت ابر رسانایی ماده را مشخص می کند در حالت ابر رسانایی جریان ماده کمتر از مقدار بخرانی خواهد بود ، شدت بحرانی
critical damping
میرایی بحرانی ، میرایی بحرانی درجه ای از میرایی که سریع ترین پاس گذار را بدون فراجست یا نوسان می دهد ، خفیدگی بحرانی
critical field , cutoff field
میدان بحرانی ، میدان قطع کوچک ترین مقدار نظری برای چگالی شار مغناطیسی پایداری که بتواند از رسیدن الکترون گسیل شده با سرعت صفر از کاتد مگنترون به آند آن جلو گیری کند
critical flicker frequncy
بسامد لرزش بحرانی بسامد ی که در آن حس می شود منبع نور از حالت پالسی به حالت پیوسته تغییر کدره است کوچک ترین بسامدی که در آن تصویر تلویزیونی لرزش نخواهد داشت در حدود 60 هرتز است
critical flicker frequency
بسامدی که درآن حس می شود منبع نور زا حالت پالسی به حالت پیوسه تغییر کرده است کوجکترین بسامدی که در آن تصویر تلویزیونی لرزش نخواهد داشت در حدود 60 هرتز است
critical frequency
فرکانس بحرانی
critical frequency , cutoff frequency
بسامد بحرانی ، بسامد قطع بیشترین بسامدی که در آن موج رادیویی عمودی توسط یون سپهر بازتاب می شود سیگنالهای رادیویی با بسامد بیشتر از بسامد بحرانی بدون بازتاب از یون سپهر عبور خواهند کرد
critical frequency ,cutoff frequency
بسامد بحرانی ، بسامد قطع بیشترین بسامدی که در آن موج رادیویی عمودی توسط یون سپهر بازتاب می شود سیگنالهای رادیویی با بسامد بیشتر از بسامد بحران بدون بازتاب از یون سپهر عبور خواهند کرد
critical grid current
شدت بحرانی شبکه
critical grid voltage
ولتاژ بحرانی شبکه
critical inductance
القا کتایی بحرانی کمترین القا کنایی لازم برای چوک ورودی در یکسو ساز تمام موج که مانع از صفر شدن جریان آن در تمام زمانها می شود ، القا کنایی بحرانی کمترین القاکنایی لازم برای چوک ورودی در یکسو ساز تمام موج که مانع از صفر شدن جریان آن در تمام زمانها می شود
critical magnetic field
میدان مغناطیسی بحرانی میدانی که کمتر از آن ماده ی ابر رسانا در دمای مشخص و در غیاب جریان ، به حالت ابر رسانایی می رود و برای میدانهای بیشتر از آن در حالت عادی خود قرار خواهد داشت ، میدان مغناطیسی بحرانی میدانی که در کمتر از آن ماده ی ابر رسانا ، در دمای مشخص و در غیاب جریان ، به حالت ابر رسانایی می رود و برای میدانهای بپشتر از آن در حالت عادی خود قر ار خواهد داشت
critical path
مسیر بحرانی در مدارهای کامپیوتری ، نوعاً به طولانی ترین مسیر رسانای مدار گفته می شود که آهنگ پالس ساعت کل مدار را تعیین می کند
critical points
نقاط بحراني
critical price
قیمت بحرانی
critical race
رقابت بحرانی
critical region
ناحیه بحرانی
critical resistance
مقدار مقاومت بحرانی
critical speed
سرعت بحرانی
critical wavelength
طول موج بحرانی طول موج فضای آزاد که متناظر با بسامد بحرانی است
critically damped
میرای بحرانی
critical-voltage parabola
شلجمی مقدار ولت قطع
cryogenic temperature
دمای زمزاییک دمای واقغ در محدوده ی چند درجه ی صفر مطلق (273/16 درجه ی سانتی گراد )
diffusion temperature
دمای نفوذ
equivalent noise temperature
دمای نویز معادل دمای مطلقی که در آن یک مقاومت کامل همان مقدار نویز تولید میکند که یک مقاومت واقعی با مقاومت مشابه در شرایط متعارفی ایجاد می کند
firing temperature
درجه حرارت احتراق
fusing temperature
درجه حرارت ذوب
high temperature
حرارت بالا
hot spot temperature
دمای نقطه داغ ، (گرم ترین نقطه درون ترانسفورماتور)
ignition temperature
درجه حرارت اشتعال
junction temperature
دمای اتصال
minimum resolvable temperature
حد اقل دمای تفکیک پذیری حد اقل اختلاف دمای لازم برای تفکیک اجسام قابل دیدن در سیستمهای تصویری - حرارتی
noise equivalent differential temperature
دمای تفاضلی معادل نویز اختلاف دمای لازم در ورودی آشکار ساز برای تولید بیشترین مقدار سیگنال به نویز ( RMS) برابر با واحد در خروجی پیش تقویت کننده آشکارساز
noise equivalent temperature
دمای معادل نویز
noise temperature
دمای نویز دمایی که در آن نویز حرارتی یک سیستم غیر فعال بر پهنای باند واحد برابر با نویز در پایه های واقعی باشد دمای مرجع استاندارد برای اندازه گیری نویز 290 K است
operating temperature
دمای کار
reference temperature
دمای مرجع منبع دمای استانداردی که به عنوان مرجع برای درجه بندی قطعات اندازه گیری دمای بالا به کار می رود
standard noise temperature
دمای نویز استاندارد دمای 270 درجه کلوین ( 27 درجه سلسیوس) برای ارزیابی ضریب نویز سیستم ارسال سیگنال
temperature
درجه ، حرارت ، دما

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن