معنی diffused resistor

مهندسی برق

diffused resistor

مقاومت نفوذی نوعی مقاومت مدار مجتمع که از طریق فرایند نفوذ در بستر نیمرسانا ساخته می شود

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی diffused resistor

adjustable resistor

مقاومت قابل تنظیم

anode decoupling resistor

مقاومت قطع آند

ballast resistor

مقاومت بالاست مقاومتی ک مقدار آن متناسب با جریان افزایش می یابد و د نتیجه جریان را علیرغم تغییر ولتاژ خط در مقدار ثابتی نگه می دارد ، تخته مقاومت

bias resistor

مقاومت بایاس مقاومتی که با قرار گرفتن در مدار امیتر یا بیس یک ترانزیستور دو قطبی ، مدار سورس یا گیت یک ترانزیستور اثر میدان ، یا کاتد یا شبکه ی یک لامپ الکترونی افت ولتاژی تولید می کند به عنوان ولتاژ بایاس ، استفاده می شود

bifilar resistor

مقاومت دورشته ای مقاومتی با سیم پیچی مضاعف برای کاهش القا کنایی آن

bleeder resistor

مقاومت تپ گیر مقاومت بزرگی که دو سر منبع تغذیه یا سایر منابع ولتاژ بسته می شود وبا کشیدن جریان ثابت و پیوسته موجب بهبود تنظیم ولتاژ منبع می شود همچنین در صورت خاموش شدن منبع ، بار باقیمانده در خازنهای پالایه را تلف می کند ، مقاومت فراری

bulk resistor

مقاومت حجمی نوعی مقاومت مدار مجتمع که لایه ی رورونشستی نوع N آن به عنوان یک مقاومت با مقدار بالا ولی نابحرانی عمل می کند فاصله بین سرهای اتصال به همراه مقاومت ویژه ماده مقدار مقاومت را تعیین می کند

carbon resistor

مقاومت کربنی

carbon-film resistor

مقاومت لایه - کربنی مقاومت ثابت یا متغیری که از پوشاندن بستر سرامیکی با لایه ی نازکی از مخلوط کربن و ملاط ساخته می شود با برداشتن لایه کربن اضافی می توان به مقدار دقیقی برای مقاومت دست یافت

cathode resistor

مقاومت کاتد مقاومتی در مدار کاتد یک لامپ خلأ مقدار آن طوری انتخاب می شود که افت ولتاژ دو سر آن در اثر عبور جریان لامپ الکترود شبکه را در بایاس منفی مناسب قرار دهد

cermet resistor

مقاومت سرمتی مقاومتهایی که از مخلوط پودر ریز فلزات گرانبها با مواد عایق و پخت آنها بر روی بستر سرامیکی ساخته می شوند

chip resistor

مقاومت تراشه ای نوعی مقاومت بدون پایه و بسیار ریز که در تخته مدارهای آمیخته یا با نصب سطحی استفاده می شود بای ساخت آن پوسه ی ضخیمی از ماده مقاومتی روی بستر سرامیکی مشانده شده و سپس در کوره پخت قرار می گیرد

collector load resistor

مقاومت بار کلکتور

curent -sensing resistor

مقاومت حس جریان مقاومتی که به صورت سری با بار قرار می گیرد و ولتاژ دو سر آن به عنوان معیاری از جریان بار برای مقاصد تنظیمی استفاده می شود

deposited - carbon resistor

مقاومت لایه - کربنی مقاومتی که در آن لایه ی نازکی از کربن به روی بستر نگهدارنده ی نشانده می شود

diffused junction

پیوندی نفوذی پیوندی که بر اثر نفوذ ناخالصی به داخل بلور نیمرسانا تشکیل می شود

diffused reflection

بازتاب پخشیده بازتاب نور ، صدا ، یا امواج رادیویی از یک سطح در تمام جهات و طبق قانون کسینوس

diffused-junction transistor

ترانزیستور پیوند- نفوذی ترامزیستوری که الکترودهای امیتروکلکتور آن به وسیله ی نفوذ ناخالصی فلز به پولک نیم رسانا و بدون گرمایش آن ساخته می شود

diffused-mesa transistor

ترانزیستور مزا- نفوذی نوعی ترانزیستور پیوند - نفوذی که در آن ناخالصی نوع ان به یک طرف پولک نوع پی نفوذ داده می شود سپس پیوند پی ان مربوط به امیتر از طریق آلیاژ کردن یا نفوذ ناخاصی نوع پی به سطح ان جدید تشکیل می شود بعد از زدن اتصالها ، نواحی نفوذی نامطلوب زدوده می شوند و قله ای سر تخت موسوم به مزا به وجود می آید

dropping resistor

مقاومت افت دهنده مقاومتی که به منظور کاهش ولتاژ دو سر بار به صورت سری با آن قرار می گیرد

feedback resistor

مقاومت پسخوردی مقاومت موازی با یک تقویت کننده ی عملیاتی برای تزویج خروجی به ورودی و کنترل ولتاژ

fetresistor

مقاومت فت ترانزیستور اثر - میدانی که گیت آن به درین وصل شده باشد ؛ این ساختار به عنوان بار مقاومتی برای سایر ترانزیستورها عمل می کند

film resistor

مقاومت پوسه ای مقاومت ثابتی که عنصر مقاومتی آن لایه ی نازکی از ماده ی رسانا بر روی یک عایق است جنس لایه از کربن ، فلز ( اکسید قلع یا نیترید تانتالیم ) یا سرمت است ، مقاومت لایه ای

fixed resistor

مقاومت ثابت مقاومتی با مقدار ثابت

force-sensing resistor

مقاومت حساس به نیرو

fusible resistor

مقاومت گدازپذیر ؛ مقاومت فیوزی مقاومتی که مدار را در برابر اضافه بار حفاظت می کند در موقع وصل مدار به تغذیه ، جهشهای ولتاژ اضافه جریانی را تولید می کنند که توسط این مقاومت مهار می شود همچنین در صورت تجاوز از حد مجاز ، مدار توسط این مقاومت قطع می شود

guard resistor

مقاومت محافظ

integrated-circuit resistor

مقاومت مدار مجتمع مقاومتی که در داخل یا روی یک بستر مدار مجتمع به عنوان بخشی از فرایند تولید ، ساخته می شود مقاومتهای پوسه ای به روی سطح بستر نشانده می شوند مقاومتهای نیمه رسانا بر اساس مقاومت ویژه ی حجمی ماده ی نیمه رسانا عمل می کند و به شکلهای حجمی ، نفوذی یا کاشت - یونی ساخته می شوند

ion- implanted resistor

مقاومت کاشت - یونی نوعی مقاومت مدار مجتمع که از طریق کاشت یونهای ناخالصی در سطح نیمه رسانا ساخته می شود

line-cord resistor

مقاومت کابل خط مقاومت سیمی و عایق که به همراه دو سیم عادی در کابل خط استفاده می شود

loading resistor

مقاومت بار گذاری

magnetoresistor

مغناطو مقاومت مقاومتی که مقدار مقاومتش با شدت میدان مغناطیسی اعمال شده به آن ؛تغییر می کند از آنها به طور معمول به صورت زوج مدار پل استفاده می شود که یک آهنربای دائمی بایاس مغناطیسی آن را تأمین می کند عبور جریان از دو پیچک مخالف که روی قطبهای آهنربا پیچیده شده اند ، شار مغناطیسی را در یک مقاومت کاهش می دهد در حالی که مقدار آن در مقاومت دیگر افزایش می یابد به این ترتیب پل در حالت عدم تعادل قرار می گیرد جریانی در خروجی آن به دست می آید

metal - oxide resistor

مقاومت اکسید - فلزی مقاومت پوسه فلزی که در آن دی اکسید فلزی مانند اکسید قلع همانند پوسه ای بر روی زیر ساخت عایق نشانه می شود

metal- film resistor

مقاومت پوسه - فلزی مقاومتی که به شکل پوسه ای از فلز ، اکسید فلزی ، یا آلیاژ بر روی زیر ساخت عایق برای ساختن مدارهای مجتمع یا مقاومتهای مجزا ، ساخته می شود

metal oxide resistor

مقاومت اکسید فلز

metalized resistor

مقاومت فلز پوشانی شده مقاومت ساخته شده با نشاندن پوسه نازک فلزی با مقاومت زیاد بر روی سطح شیشه ای ف میله سرامیکی یا لوله پلاستیکی

metallized resistor

مقاومت فلزپوش

metgal - glaze resistor

مقاومت فلزی - لعابی مقاومت پوسه ی ضخیم ساخته شده با مخلوط کردن ذرات ریز فلزو شیشه پودر شده و قرار دادن آنها بر روی زیر ساخت سرامیکی با استفاده از غوطه ور کردن ، مالیدن یا پاشیدن پودر پیش از حرارت دادن آن برای ساخت لعاب مقدار مقاومت را می توان ایجاد شیار مارپیچی تنظیم کرد یا افزایش داد ذرات فلزی معمولاً ذرات برابری از پلادیم و نقره هستند مقاومت سرامیکی نمونه ای از این نوع مقاومت است

nulling resistor

مقاومت خنثی ساز

photoresistor

عنصر مقاومت نوری

programmable decade resistor

مقاومت کاهشی قابل برنامه ریزی جعبه کاهش طراحی شده به گونه ای که مقدار مقاومت آن را بتوان از راه دور با منطق برنامه ریز ی لازم برای کنتر ل با ر ، ثابت زمانی ، بهره و پرامترهای دیگر در دستگاه آزمایش خودکار و کنترلهای خودکار ، کنترل کرد

pull up resistor

مقاومت بالا نگه دار

resistor

مقاومت

rheostat; variable resistor

رئوسا؛ مقاومت متغیر مقاومت متغییری که مقدار آن را به آسانی می توان با استفاده از دگمه کنترلی ، برای کنترل جریان در مدار ، تغییر داد رئوستا یک پایه ثابت دارد و پایه دیگر آن به اتصال لغزنده یا غلتنده ای متصل است پتانسیومتر ، رئوستایی است که یک پایه ثابت اضافی درانتهای دیگر عنصر مقاومتی دارد

ribbon resistor

مقاومت نواری

silicide resistor

مقاومت سیلیسیدی مقاومت پوسه نازک ساخته شده از سیلیسید مولیبدون یا کروم نشانده شده با آب فلزکاری DC در مدار مجتمع هنگامی که به سختی تابش و مقادیر مقاومت بالا نیاز است پوسه های سیلیسیدی مورد استفاده عبارت اند از MOSi2 , CrSi 2 , Si-Cr

silicon resistor

مقاومت سیلیسیمی مقاومتی که در آن از مواد نیمرسانا به عنوان عنصر مقاومتی برای به دست آوردن ضریب حرارتی مثبت استفاده می شود که با تغییر قابل توجهی با دما ندارد مقاومت سیلیسیم قطعه حس کننده ی دما است

standard resistor

مقاومت استاندارد

tantalum - nitride resistor

مقاومت نیترید تانتال مقاومت پوسه نازکی که از نیترید تانتال ، نشانده شده روی زیر ساختی مانند یاقوت صنعتی ، تشکیل شده است

temperature - dependent resistor

مقاومت وابسته به دما مقاومت غیر خطی که مقدار مقاومت آن تابعی از دمای محیط یا افزایش دمای داخلی ان در اثر عبور جریان است مانند بولومترها و ترمیستورها

thermal resistor

ترمیستور

thermionic thermal resistor

ترمیستور بلومتری که از تغییر مقاومت نیمرسانا در اثر تغییر دما استفاده می کند ترمیستور ضریب دمایی منفی بالایی در مقاومت دارد ، بنابراین مقاومت آن با افزایش دما ، کاهش می یابد در مدارهای حساس ، از این قطعه برای جبران سازی تغییرات دمایی در قطعات دیگر استفاده می شود ترمیستور همانند بلومتر ، دما و انرژی ریزموج را اندازه می گیرد همچنین می تواند یک عنصر مداری غیر خطی باشد

thick - film resistor

مقاومت پوسه ضخیم مقاومت ثابتی که عنصر مقاومتی آن پوسه ضخیم ساخته شده از ذرات فلزات نجیب ف اکسیدهای فلزی و پودر شیشه است که در حلال با چسب آلی مخلوط شده اند

thick film resistor

مقاومت لایه ضخیم ، مقاومت ضخیم پوسته

thin - film magnetoresistor

مقاومت مغناطیسی پوسه - نازک مقاومت پوسه - نازکی که مقدار آن با اعمال میدان مغناطیسی تغییر می کند

thin film resistor

مقاومت لایه نازک ، مقاومت نازک پوسته

thin-film resistor

مقاومت پوسه - نازک مقاومت ثابتی که عنصر مقاومتی آن فلز ، آلیاژ ، کربن یا مواد پوسه - نازک دیگر است

tin- oxide resistor

مقاومت اکسید قلع مقاومت پوسه - فلزی که از اکسید قلع روی هسته سرامیکی یا شیشه ای ساخته شده است مقدار مقاومت یا بردن یا ایجاد شیار مارپیچی روی سطح پوسه تنظیم شده یاافزایش می یابد

transfer resistor

ترانزیستور

trimer potentiometer, set - and - forget variable resistor

پتانسیومتر تنظیم دقیق ، مقاومت متغیر تنظیم کن و برو مقاومت متغیر سه پایه برای انجام تنظیمهای نهایی مقادیر مقاومت مدار برای تنظیم دقیق یا جبران سازی محدوده ی گسترده ای از انواع ، ابعاد و مقادیر مقاومت آن در دسترس است رایج ترین انواع آن واحد های یک دور هستند که می توان آنها را با استفاده از پیچ قرار گرفته داخل شیار ، که زبانه ای را روی عنصر مقاومتی شبه دایره ای می چرخاند تنظیم کرد مقادیر مقاومت تریمر های چند دور را می توان با استفاده ازپیچ طولی که زبانه را در طول عنصر مقاومتی خطی حرکت می دهد تنظیم کرد

voltage-sensitive resistor

مقاومت حساس به ولتاژ مقاومتی ک مقدار آن به طور مشخصی با ولتاژ اعمال شده به آن ، حداقل در بخشی از محدوده ولتاژ آن تغییر می کند این مقاومت می تواند از یک یا چند بلور معدنی یا دو یا چند دیسک اکسید فلزی تشکیل شده باشد ، اما دارای ویژگی های یکسوسازی نیست

wire resistor

مقاومت سیم

wire-wound resistor

مقاومت پیچکی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی diffused resistor

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی diffused resistor

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما