معنی emitter junction

مهندسی برق

emitter junction

پیوند امیتر پیوندی در ترانزیستور که معمولاً در حالت کم- مقاومت بایاس می شود تا باربرهای اقلیت را به داخل بیس تزریق کند

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی emitter junction

abrupt junction

پیوند گاه تیز پیوندگاهی در ماده نیمر سانای تک - بلور که در آن گذار از ماده نوع پی به ان به طور موثری ناپیوسته است ، پیوند تیز ، پیوند گاه تیز ، پیوندگاهی در ماده نیمر سانای تک - بلور که در آن گذار از ماده نوع پی به ان به طور موثری ناپیوسته است

alloy junction

پیوند آلیاژی

alloy junction ,fused junction

پیوند آلیاژی ، پیوند گداخته پیوندی که از آلیاژی کردن یک یا چندناخالصی با نیمرسانا به دست می آید قرص کوچکی از فلز نیمرساناپس از قرار گرفتن در محل مورد نظر روی پولک نیمرسانا ، تا نقطه ی ذوب گرم و سپس به سرعت سرد می شود فلز ناخالص با ماده ی نیمرسانا الیاژ می شود و بسته به نوع ناخالصی ، نواحی پی یا ان را شکل می دهد

alloyed junction

آلیاژ بیش از حد مجاز ، پیوستگی آلیاژ

back junction

پیوند پشتی

cold junction

پیوند سرد ، نقطه ی سرد محل پیوند سیمها ی ترموکوپل با سیمهای رابط دستگاه اندازه گیری این پیوند معمولاً دارای دمای اتاق است

collector junction

پیوند کلکتور پیوندی نیمه رسانا بین الکترودهای بیس و کلکتور یک ترانزیستور معمولاً در جهت معکوس بایاس می شود و جریان گذارنده از آن توسط بارهای اقلیت کنترل می شود

conjunction

ترکیب عطفی ، مقارنه 1 عملق منطقی با استفاده از عملگر ( و ) ( AND ) یا ضرب منطقی 2 وضعیتی که در آن یک سیاره یا فضا پیما ، با در نظر گرفتن مرکز زمین به عنوان مبنا ، در طول سماوی خورشید قرار می گیرد

diffused junction

پیوندی نفوذی پیوندی که بر اثر نفوذ ناخالصی به داخل بلور نیمرسانا تشکیل می شود

disjunction

جدایی ، انفصال

doped junction

پیوند آلاییده پیوندی که از افزودن ناخالصی به بلور مذاب و درحال رشد نیمرسانا به دست می آید

double junction

دو اتصالی

e-h t junction

پیوند ای- اچ تی نوعی پیوند موج بر متشکل از ترکیب پیوندهای تی ، صفحه ای- و صفحه و اچ- که در نقطه ی مشترکی موجبر اصلی را قطع می کنند

emitter

امیتر

emitter area

سطح امیتر

emitter barrier

سد امیتر

emitter base diode

دیود امیتر - بیس

emitter base junction

پیوند امیتر - بیس

emitter base voltage

ولتاژ امیتر - بیس

emitter circuit

مدار امیتر

emitter coupled logic

منطق تزویج امیتری

emitter crowding

تجمع در امیتر

emitter current

جریان امیتر

emitter depth

عمق امیتر

emitter diffusion

نفوذ امیتر

emitter efficiency

بازده امیتر

emitter electrode

الکترود امیتر

emitter follower

امیتر پیرو

emitter region

ناحیه امیتر

emitter resistance

مقاومت امیتر

emitter stabilization

پایدار سازی امیتر استفاده از دیود زنر یا قطعات مشابه برای ثابت نگهداشتن ولتاژ امیتر در یک ترانزیستوری علیرغم تغییرات عادی بایاس بیس

emitter terminal

پایانه امیتر

emitter voltage

ولتاژ امیتر

emitter width

پهنای امیتر

emitter-coupled logic

منطق تزویج امیتری [ ای سی ال] سریعترین خانواده ی منطق « تی تی ال» که ترانزیستورهای دو قطبی آن به منظور قطع و وصل سریع تر و کار در توان های بالاتر ، در ناحیه فعال بایاس می شوند به عنوان مدار منطقی بسیار سریع کاربرد گسترده ای دررایانه ها دارد منطق « ای سی ال» خود از خانواده های متعددی تشکیل شده است

emitter-follower logic

منطق امیتر - پیرو [ ای اف ال] نوعی منطق که در مجتمع سازی مقیاس - وسیع استفاده می شود و در آن ترکیب ترانزیستورهای پی ان پی و ان پی ان ساختارهای با کارایی منطق ترانزیستور - مکمل و در عین حال با کمترین سطح مصرفی پدید می آورند

emitter-function logic

منطق عمل - امیتری [ ای اف ال ] شکلی از مجتمع سازی مقیاس - وسیع که کارایی منطق تزویج - امیتری را به فشردگی ساختارهای چند امیتری ترکیب می کند سادگی دریچه ها در این منطق موجب کاهش تأخیر انتشار ، اتلاف توان وتعداد سطوح منطقی موردنیاز می شود

epitaxial junction

پیوند رونشستی لایه رونشستی ناخالص که روی بستر رونشستی از نوع مخالف رشد داده می شود و یک پیوند PN می سازد

floating junction

پیوند شناور پیوندی در ترانزیستور که میانگین جریان عبوری از آن صفر است

graded junction

پیوند شیب دار

grown junction

پیوندرشدی پیوندی که با تغییر نوع و مقدار ناخالصیهای دهنده و پذیرنده ای که در فاصله ی رشد بلور نیمه رسانا از مذاب به آن افزوده می شوند ، به دست می آید

heterojunction

پیوند ناهمگون ، پیوند ناهمگون پیوند یا گذار تیز بین دو ماده ی نیمرسانای مختلف یا بین دو بخش از یک ماده ی نیمرسانا که به صورت P و N ناخالص شده باشند نمونه های آن عبارت اند از : دیودها و یکسوسازهای معمولی سیلیسیمی ، یا آرسنیدگالیم رشد یافته روی بستر سیلیسیم ، پیوند نامتجانس

illuminant junction

پیوند منور

junction

اتصال، پیوند

junction , wave guide junction

پیوند ، پیوندگاه ، اتصال موجبر 1 ناحیه ی گذار بین دو منطقه ی نیمرسانا نظیر کی پیوند PN و یا بین یک فلز و یک نیمرسانا چهار نوع پیوند عبارت اند از آلیاژِ ، نفوذی ، الکتروشیمیایی و رشدی 2 قطعه ای که موجبر فرعی را با زاویه ی مشخص به موجبر اصلی متصل می کند نظیر پیوند T

ni junction

پیوند NI پیوندی بین ماده نوع N و ماده نیمرسانا ی ذاتی در یک نیمرسانا

planar junction

پیوند سطحی

pn junction

پیوند PN ساختار پایه ای که با پیوند نیمرساناهای نوع P و نوع N ساخته می شود پیوند PN جریان الکتریکی را در یک جهت ولتاژ اعمال شده هدایت می کند ( بایاس مستقیم ) و در جهت مخالف ( بایاس معکوس ) هدایت نمی کند دیودها و یکسوسازها پیوندهای PN هستند و در تمام ترانزیستورهای پیوندی ، پیوند PN وجود دارد

p-n junction

پیوند P-N

rate-grown junction; graded junction

پیوند رشد داده شده تدریجی ؛ پیوند طبقاتی پیوند رشد داده شده ای که با تغییر نرخ رشد بلور نیمرسانا به طور متناوب و با استفاده از ذوب شدن شامل ناخالصی های هر دو نوع N و P ساخته شده است مقدار دو نوع ناخالصی به طور متناوب کم و زیاد می شود

rectifier junction

پیوند یکسو ساز پیوند نیمرسانا یی که رسانایی آن در یک جهت بیشتر از جهت دیگر است ، اتصال یک سو کننده

reference junction

پیوند مرجع

Schottky junction

پیوندگاه شاتکی

series t junction

پیوند T سری پیوندی که در آن امپدانس شاخه موجبر به طور غالب سری با امپدانس موجبر اصلی است

single junction

تک اتصالی

step junction

پیوند پله ای

t junction

پیوند T پیوند موجبر دارای شاخه هدایتی که با رسانای اصلی زاویه عمود می سازد

thermojunction , thermoelectric junction

پیوند حرارتی ، پیوند ترموالکتریک یکی از سطوح اتصال بین دو رسانای ترموکوپل

tunneling junction

پیوند تونل زنی

unijunction

تک پیوندی

y junction

پیوند Y موجبری که محورهای طولی آن شکل Y را می سازند

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

ارزان و با کیفیت

می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن

همراه با ضمانت و گارانتی

ارزان، با کیفیت، با مجوز رسمی و گارانتی، با بیش از 7 سال تجربه

معنی emitter junction

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی emitter junction

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما