معنی open subroutine

مهندسی برق
open subroutine
زبر روال باز زیر روال کامپیوتری که به طور مستقیم در مراحل عملیاتی خطی وارد می شود در مقابل زیر روال بسته که باید با پرش داخل آن شد زبر روال باز باید در هر نقطه از برنامه که لازم است تکرار شود
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی open subroutine
closed subroutine
زیر روال بسته برنامه ای فرعی در کامپیوتر که فاصله ای دورتر از برنامه اصلی (روال)در حافظه ذخیره شده است ورود به این زیرروال توسط پرش انجام می شود و در انتهای مجددآ به نقطه ی مناسب از روال اصلی برگشت صورت می گیرد
open
باز قطع شدگحی در مسیر جریان الکتریکی
open - architecture
معماری باز سیستمی که مشخصات آن با استانداردهای صنعتی سازکار است و امکان سازگاری و برقراری ارتباط با سیتمهای دیگر را که منطبق بر همان استاندارد هستند فراهم می آورد مانند کامپیوترهای شخصی که دارای سیستمهای عامل مشابه مانند MS-DOS یا unix هستند
open - circuit jack
فیش مدار باز فیش مادگی که اتصالهای کوتاه کننده مدار ندارد مدار فقط با برقرار شدن اتصال از طریق وارد شدن فیش نری به فیش مادگی بسته می شود
open - circuit parameter
پارامتر مدار باز یکی از چهار مجموعه ی پارامترهای مدار معادل ترانزیستور که عملکرد آن را با انتخاب جریانهای ورودی و خروجی به عنوان متغیر های مستقل تعریف می کند در هنگام اندازه گیری این پارامتر باید ورودی یا خروجی به ازای جریان متناوب باز باشد
open - circuit voltage
ولتاژ مدار باز ولتاژ بین پایه های منبع وقتی که جریان قابل توجهی از آنها نمی گذارد
Open – circuit voltage
ولتاژ مدار باز
open - loop control system
سیستم کنترل حلقه باز سیستم کنترلی که هیچ ابزاری برای مقایسه خروجی با ورودی برای اهداف کنترلی ندارد
open - loop gain
بهره ی حلقه باز بهره تقویت کننده که بدون پسخورد اندازه گیری می شود
open - wire transmission line , open -wire feeder
خط انتقال سیم - باز خط انتقالی که از دو سیم موازی با فاصله تشکیل می شود که با عایقهایی در فاصله مناسب نگهداشته شده اند تا مقدار امپدانس فراجهش مناسب ایجاد شود اگر این خط به طور مناسب ختم شده باشد مانند مقاومت خالص عمل می کند
open access
دسترسی باز
open aperture waveguide
موجبر دهانه باز
open circuit
مدار باز ، مدار باز مدار الکتریکی که باز شده است و در نتیجه مسیر جریان آن کامل نیست
open circuit fault
عیب مدار باز
open circuit loss
تلف بی باری
open circuit test
آزمون بی باری
open circuit voltage
ولتاژ مدار باز
open circuit voltage gain
بهره ولتاژ مدار باز
open cllector
کلکتور - باز ساختار خروجی در خانواده های منطقی معین در این نوع قطعات برای رسیدن به ولتاژ سطح پایین می توان خروجی تزانزیستور فعال را بدون استفاده از مقاومت بالا کشنده ( بین خروجی و منبع تغذیه ) پایین کشید مقاومتهای بالاکشنده معمولاً برای بدست آوردن ولتاز خروجی سطح بالا به مدار افزوده می شوند قطعات کلکتور - باز در مواردی که تعداد زیادی قطعه همراه با یکدیگر روی یک باس I/O مانند IEEE-488 قرار می گیرند مقید هستند
open delta connection
اتصال مثلث باز
open drain driver
راه انداز درین باز
open -ended
ته باز مدار یا سیتمی که قابل بسط دادن یا گسترش باشد
open half-wave line
خط نیم موج باز
open line
خط باز
open link fuse
فیوز باز
open loop
حلقه باز مسیر سیگنال که پسخوردی ندارد
open loop control
کنترل حلقه باز
open loop gain
بهره حلقه باز
open loop stable
پایدار حلقه باز
open machine
ماشین باز
open quarter-wave line
خط ربع موج باز
open switch
کلید باز
open system interface
رابط سیستم باز
open wire
سیم باز
open wiring
سیمکشی باز
open-circuit
مدار-باز
open-circuit battery
پیل مدار باز
open-circuit voltmeter
ولتسنج با مدار باز
open-coil armature
آرمیچر با پیچک باز
open-loop
حلقه باز
open-loop control
کنترل حلقه باز
static subroutine
زیر روال استاتیک زیر روال کامپیوتری که شامل هیچ پارامتری بجز نشانیهای عملوندها نیست
subroutine
زیر روال ، زیرروال قسمتی از روالی که کامپیوت را واردار به انجام عملیات ریاضی یا منطقی تعریف شده ای می کند در انتهای آن ، کنترل به روال اصلی برگردانده می شود

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن