معنی orthogonal mode

مهندسی برق

orthogonal mode

حالت متعامد در قطعه مغناطیسی ، به حالت عملکرد مشخص شده با دو جهت تحریک عمود بر هم متقابل گفته می شود

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی orthogonal mode

acoustic mode

مد آکوستیکی نوعی ارتعاش گرمایی در شبکه بلوری که در آن نقط مجاور شبکه تقریباً با یک آهنگ حرکت می کنند

active mode

حالت اکتیو

addressing mode

روش یا حالت آدرس دهی

asynchronous transfer mode

مد انتقال نا همزمان ( ای تی ام ) در ارتباطات راه دور ، به روش تسهیم بسته های پیام با امکان کار در سرعت های مختلف ارسال بیت روی یک تار نوری گفته می شود ، حالت انتقال غیر همزمان

batch mode

حالت مرحله ای

body bending mode

مود خمشی بدنه

cavity mode

مد حفره

cipher feedback mode

حالت پسخورد رمز

common mode

وجه مشترک

common-mode

مد- مشترک سیگنالهایی که دامنه وفاز آنها در هر دو ورودی مشترک است ، نظیر سیگنالهای مد ، مشترک در تقویت کننده تفاضلی

continuous conduction mode

مود هدایت پیوسته

conversational mode

مد محاوره ای حالتی از کار کامپیوتر که امکان پاسخهای متقابل بین کاربر و کامپیوتر را از طریق صفحه کلید فراهم می کند

cross mode

مود عرضی

depletion mode

مد تخلیه ای

differential mode

وجه تفاضلی

Discontinuous conduction mode

مود هدایت ناپیوسته

enhance mode

حالت افزایشی

evanescent mode

مد گذار نوعی مد نوسانی که در آن دامنه ی موج در طول یک موجبر بدون تغییر فاز کاهش می یابد

fault mode

مد خطا

faulty mode

مد خطا

focus-defocus mode

مد کانونی- ناکانونی نوعی مد ذخیره ارقام دودویی که در آن باریکه ی نویسنده در لامپ ذخیره ای پرتو - کاتدی در ابتدا کانونی است برای یک نوع رقم دودویی باریکه در وضعیت کانونی می ماند اما برای نوع دیگر ، باریکه ماگهان در ناحیه ای دایره ای کوچک و در فاصله ی زمانی قبل از قطع و رفتن به موقیت بعدی ، ناکانونی می شود

fundamental mode

مد بنیادی 1 مدی از موجبر که پایین ترین بسامد بحرانی رادارد مد غالب یا مد اصلی نیز نام دارد 2 fu Fre

healthy mode

مد سالم

inhibit mode

مد بازدارنده

interarea mode

مود بین ناحیه ای

inverse mode

وجه معکوس

islanded mode

حالت جزیره ای

is-landing mode

حالت جزیره ای

lsa mode

مد LSA یکی از سه مد کاری دیود الکترون انتقالی ، که در آن کل ساختار در طول قسمتی از هر سیکل کار به مقاومت منفی تبدیل می شود بسامد نوسان را مدار شامل دیود تعیین میکند و مستقل از زمان گذار حاملهای بار است دو مد دیگر دامه ی فرونشانده و زمان گذار هستند

mode

وجه ، روش ، نوع ، مود ، حالت 1 وضعیت سیستم ارتعاش کننده که متناظر با الگوی میدان و یکی از بسامد های تشدید ممکن سیستم است سه حالت معمول ارتعاش در یک صفحه کوارتزی عبارت اند از کششی ، پیچشی و حالتهای اشتراکی 2 شکلی از انتشار امواج هدایت شده که با یک الگوی میدان خاص در صفحه ای عمود بر جهت انتشار مشخص می شود الکوی میدان مستقل در طول محور موجبر مستقل از موقعیت مکانی است در موجبرهای تک رسانایی الگوی میدان یک حالت انتشار خاص نیز مستقل از بسامد است حالت TE الکتریکی عرضی و حالت TM مغناطیسی عرضی است 3 یکی از چندین روش مختلف عملکرد سیستم یا قطعه

multimode

چندمدی ، چند حالتی قابلیت کابل تار نوری خط انتقال یا موجبر در انتشار سیگنالهای در دو یا چند حالت

natural mode

مود طبیعی

No Write Recovery Test Mode

حالت آزمایش بدون بازیابی نوشتن

normal mode

حا لت عادی توزیع مشخصه ای دامنه های ارتعاش در بخشی از سیستم هر بخشش آزادانه با بسامد طبیعی و فاز مشابه ارتعاش می کند

orthogonal

متعامد

orthogonal frequency division modulation

مدولاسیون تقسیم فرکانسی متعامد

Orthogonal frequency division multiplexing

مدولاسیون تقسیم فرکانس عمود برهم

Orthogonal least squares algorithm

الگوریتم حداقل مربعات متعامد

Orthogonal Matching Pursuit

پیگیری تطبیق متعامد

orthogonal matrix

ماتریس متعامد

orthogonal transformation

تبدیل متعامد

orthogonality

تعامد

output feedback mode

مود پسخورد خروجی

pi mode

حالت پی حالت عملکرد دمگنترون که در آن فاز میدانهای روزانه ها ی متوالی آند در برای فضای واکنشی با لاندا رایان اختلاف قرار می گیرند ، روش پی

planar mode

حالت صفحه ای

Programmable Weak Write Test Mode

حالت آزمایش نوشتن ضعیف برنامه‌پذیر

promiscuous mode

حالت بی قاعده

pulse mode

حلت پالسی توالی متناهی از پالسها با الگوی از پیش آرایش یافته برای انتخاب و جدا سازی کانال مخابراتی

quenched - domain mode

مد حوزه - خاموش یکی از سه مدکاری دیود الکترون- انتقالی که تشکیل واز بین رفتن حوزه های فضا- با مدار اطراف ان کنترل می شود مدLSA و مدزمانگذر دو مدکاری دیگر هستند

resonator mode

مد تشدید گر مد کاری که در آن جریان الکترونی ، رسانایی منفی را در مدار تزویج شده نوسان ساز به وجود می آورد

return - beam mode

مدبرگشت - باریکه مد عملکرد لامپ دوربین که در آنجریان خروجی از بخشی از باریکه پویش گرفته می شود که در هدف جذب نشده است

saturation mode

حالت معکوس

Short Write Test Mode

حالت آزمایش نوشتن کوتاه

single mode

تک مدی

single-mode

تک مدی

sliding mode

مود لغزشی

sliding-mode

مد لغزشی

te m,n mode

مد TE m,n مد انتشار موج الکتریکی عرضی در موجبر آن را مد H m,n نیز می نامند

te m,n,p mode

مد TE m,n,p مد انتشار موج در کاواکی که از یک استوانه تو خالی فلزی با دو انتهای بسته تشکیل شده است الگوی میدان عرضی آن شبیه مد TE m,n در موجبر استوانه ای متناظر است حرف p تعداد تغییرات میدان نیم تناوب در طول محور است این مد در کاواکهای مستطیلی بسته نیز وجود دارد

time interval mode

حالت بازده زمانی

tmm,n mode

مد TMm,n p مد انتشار موج در کاواک تشکیل شده از سوراخی در استوانه فلزی یا دو سر بسته الگوی میدان عرضی آن شبیه به الگوی میدان عرضی TMm,n در موجبر استوانه ای متناظر با کاواک است که P در آن تعداد تغییرات میدان نیم تناوب در طول محور است این مد در کاواکهای مستطیلی بسته نیز وجود دارد

transit - time mode

مد زمان گذر یکی از سه مدکاری دیود الکترون - انتقالی حوزه های بار -فضا در کاتد شکل می گیرند و در طول ناحیه رانش تا آند حرکت می کنند بسامد نوسان تحت تأثیر ابعاد ناحیه رانش است این مد در دیودهای گان به کار می رود دو مد دیگر LSA و مد حوزه ی -خاموش است

transverse mode

وجه عرضی

trapped mode

مد به دام افتاده شکلی از انتشار که در آن انرژی تابیده در تروسفر تقریباً به طور کامل داخل مسیر هدایت مشخص می شود

two-phase excitation mode

حالت تحریک دوفاز

vibration mode

مود ارتعاشی

wave guide mode

نوع حالت کاری موج بر

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

ارزان و با کیفیت

می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن

همراه با ضمانت و گارانتی

ارزان، با کیفیت، با مجوز رسمی و گارانتی، با بیش از 7 سال تجربه

معنی orthogonal mode

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی orthogonal mode

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما