معنی gimbal lock

مهندسی برق
gimbal lock
قفل دو قابه ؛ قفل ژیمبال همترازی و قفل ژیمبال هایی که در حالت عادی در یک ژیروسکوپ دو محوری بر هم عمودند این عیب اساسی هنگامی رخ می دهد که به دلیل حرکت زاویه ای بیش از حد هواپیما یا موشک حامل ژیروسکوپ ، زاویه ی حرکت تقویمی به 90 درجه برسد
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی gimbal lock
alarm clock
ناقوس خطر ، بیدارکننده یا ساعت زنگ دار
atomic clock
ساعت اتمی مرجع بسیار دقیقی برای بسامد یازمان که از تشدید هسته ای و نامتغیر اتم های عاصری نظیر سزیم در حضور میدان الکترو مغناطیسی آر اف حاصل می شود دقت 1 جزء در 10 میلیون قابل دسترسی است
block
بلوک دسته ای از بایتها که به عنوان واحد داده ی منطقی و مانند رکورد یک پرونده ، پردازش ، ذخیره و دستیابی می شوند
cesium clock
ساعت سزیمی نوعی ساعت اتمی که توسط بسامد ارتعاش طبیعی اتمهای سزیم در مشدد باریکه - اتمی تنظیم می شود
clock
ساعت منبع پالسهای زمانی دقیق برای همزمانسازی در کامپیوتر رقمی یا به عنوان مبنای زمان در سیستمهای فرستنده
comment block
بلوک توضیح
deadlock
بن بست
digital clock
ساعت رقمی نوعی ساعت که زمان را به صورت مستقیم و به شکل 12:15 دقیقه یا 12:15:55 و گاهی همراه با تاریخ سال - ماه- روز نمایش می دهد ساعت رقمی همچنین می تواند سیگتنال زمان را به شکلهای مختلف نظیر دهدهی به رمز دودویی سری یا موازی ، انتقال سطح ، یا حامل مدوله شده رمز گذاری کند
direct current block
سد کننده جریان مستقیم
electronic clock
ساعت الکترونیکی ساعتی که زمان را به جای استفاده از قطعات مکانیکی یا موتر الکترونیکی به کمک مدارهای الکترونیکی با کنترل بلوری استخراج می کند نمایشگر آن می تواند دارای عقربه های ساعت ، دقیقه ، و ثانیه شمار یا به صورت رقمی و به شکل چرخش مکانیکی اعداد ، با یک نمایشگر الکترونیکی رقمی با استفاده از ( ال سی دی ) یا ( ال ای دی ) باشد
electronic lock
قفل الکترونیکی قفلی که دارای کلید رمز مغناطیسی به شکل و ابعاد تقریبی کارتهای اعتباری است در متلها و هتلها و در هنگام تحویل اتاق به میهمان جدید می توان رمز کلید را به صورت الکترونیکی و توسط سیستم فرمان مرکزی تعویض کرد
fluck lock
قفل شار
Flux-lock
قفل شار
free running clock
ساعت آزاد گرد
frequency lock
قفل بسامدی روشی برای بازیابی بسامد دقیق مدوله سازی و فرستنده های تک کنار- باندی ، که در گیرنده های تک کنار -باندی با حامل حذف شده و در سیستمهای مخابره ی حامل از طریق خطوط نیرو به کار می رود
fuse block
چینی فیوز
gimbal
دوقابه ژیروسکوپی ؛ ژیمبال نوعی پایه ی نصب که دارای دو محور چرخش متعامد و متقاطع است جسم نصب شده روی آن می تواند به هر طرف متمایل شود
Gimbal system
سیستم نگهدارنده گردان
ignition lock
قفل موتور
input block
بلوک ورودی بخشی از حافظه ی داخلی رایانه که عموماً برای دریافت و پردازش اطلاعات ورودی اختصاص یافته است
interlock
قفل داخلی ، شرط درونی بازدارنده
main action block
بخش عملیاتی اصلی
master clock
ساعت اصلی منبع الکترونیکی یا الکتریکی سیگنالهای زمان بندی استاندارد که اغلب پالسهای ساعت نامیده می شوند و برای ترتیب دهی به عملکرد کامپیوتر مورد نیاز است
microlock
ریز قفل سیستم قفل حلقه فاز برای ارسال و دریافت اطلاعات به طریق رادیویی با پهنای باند کاهش یافته از آن در ردپایی ماهواره ها و سنجش از راه دور داده ها به ایستگاههای زمینی در فاصله هایی در خط دید یکدیگر به مسافت 4800 km استفاده می شود
output block
بلوک خروجی بخشی از حافظه داخلی کامپیوتری که برای دریافت ، پردازش و ارسال داده هایی که باید به خارج منتقل شوند ، پیش بینی شده است
phase lock
قفل فاز روشی برای وادار کردن فاز سیگنال نوسان ساز به پیروی دقیق از فاز یک سیگنال مرجع ، با مقایسه فاز بین دو سیگنال و استفاده از سیگنال اختلاف به دست آمده برای تنظیم بسامد نوسان ساز مرجع
radio clock
ساعت رادیویی ساعتی که زمان و تاریخ دقیق را نگه می دارد زیرا حرکت ان با سیگنالهای رادیویی ارسال از ساعت اتمی اداره بازرگانی ایالات متحده در بلودرکلورادو ، کنترل می شود زیرا کنترل کننده ای در داخل ساعت ، سیگنالهای زمان را پردازش و عقربه های ساعت را تنظیم می کند بعضی از این ساعتها می تواند به طور خودکار ساعت را در هنگام تغییر فصل از حالت استادنارد به ساعت جدید ان فصل تغییر دهد این ساعتها به عنوان محصولی تجاری برای استفاده عموم فروخته می شوند
real-time clock
ساعت زمان - حقیقی مداری که زمان را با سرعتی که از عملکرد در حال انجام تشکیل می شود ، اندازه می گیرد
serial clock
پالس ساعت سری
synchronous clock
ساعت همزمان ساعت الکتریکی راه اندازی شوندهبا موتور سنکرون ، برای عمل کردن از خط توان AC که بسامد ان به طور دقیق کنترل شده است
timer clock
پالس ساعت

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن