معنی infrared homing

مهندسی برق

infrared homing

هدف نهایی زیر قرمز هدف یابی براساس ردگیری اهدافی که از خود تابش زیر قرمز گسیل می کنند

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی infrared homing

acoustic homing

دنبالگری آکوستیکی ردیابی و رهگیری یک هدف یا شئ ، معمولاّ در زیر آب ، با انرژی صوتی برای این کار می توان از یک فرستنده-گیرندهآکوستیکی که روی سکوی جستجوی هدف نصب شسده است استفاده کرد ، یا اینکه ردیابی هدف را فقط از طریق شنود انجام داد جهت هدف را می توان به کمک هیدروفون آموزش پذیر (غیر فعال ) تعیین کرد ، اما برای تعیین فاصله تا هدف یک فرستنده صوتی فعال لازم است

active homing

هدایت فعال فرایند یافتن محل و برخورد با هدق یا شی ء به منظور آسیب رساندن یا تخریب آن ، به کمک رادار ، سونار ، یا لادار (لدار)فعال که داخل موشک یا اسلحه ی دیگری نصب شده است در هدایت غیر فعال گسیل انرژی توسط یک گیرنده مناسب کشف و سپس هدایت اسلحه ی حساس انجام می گیرد

collision - course homing

هدایت در مسیر اصابت روش برای هدفگیری موشک تدافعی در مسیری که بر اساس مسیر پرتاب ، سرعت و مسیر حرکت موشک دشمن و به منظور برخورد با آن توسط کامپیوتر محاسبه شده است داده های ورودی که از رادار یا لیزر ردگیر به دست می آیند موشک تدافعی را قبل از پرتاب برنامه ریزی می کنند برنامه ی پرتاب را می توان توسط سیگنالهای لیزر یا ( آر اف ) اصلاح کرد

fully active homing

هدف یابی کاملاً فعال نوعی هدف یابی که در آن خود موشک سیگنالهای رادار را تولید می کند و به کمک رایانه ی درونی خود سیگنالهای لازم برای قفل روی مسیر برخورد تا هدف را فراهم می کند

homing

هدف یابی؛ هدایت 1 فرایند نزدیک شدن به نقطه ی مورد نظر از طریق ثابت نگه داشتن یک پارامتر ناوبری غیر از ارتفاع 2 استفاده از تابشهای گسیل شده از هدف برای تعریف مسیر برخورد و هدایت موشک در این مسیر سه نوع هدایت عبارت اند از فعال ، نیمه فعال و غیر فعال 3 پرواز به طرف یک فرستنده ی رادیویی یاراداری با استفاده از امواج ارسالی از فرستنده 4 برگشت به موقعیت شروع نظیر آنچه در یک رله ی مرحله ای روی می دهد

infrared

مادون قرمز

infrared absorption spectrum

طیف جذب زیر قرمز طیف تولید شده به وسیله ی جذب مولکولی تابش زیر قرمز

infrared beacon

راهنمای زیر قرمز نوعی منبع تابش زیر قرمز که به عنوان نقطه ی مرجع جغرافیایی رفتار می کند سمت را می توان با توجه به آن تعیین کرد

infrared camera

دوربین زیر قرمز نوعی دوربین که با استفاده از روشهای پویش دقیق و آشکار سازهای زیر قرمز گرمانگارهایی تهیه می کند که تصاویر مربوط به تابشهای طبیعی انرزی زیر قرمز توسط اجسام در دمای بالای صفر مطلق را نشان می دهد

infrared communication set

تجهیزات ارتباطی زیر قرمز مجموعه عناصر لازم برای عملکرد یک سیستم الکترونیکی دو طرفه با استفاده از تابش زیر قرمز به عنوان محیط حمل اطلاعات

infrared detector

آشکار ساز زیر قرمز وسیله ای که حضور و یا سمت یک جسم را از طریق آندازه گیری تابش های زیر قرمز از سطوح آن تعیین می کند آشکار سازهای زیر قرمز فوتونی اگرچه حساسیت بالا و ثابت زمانی سریعی دارند اما حساسیت آنها تنها در گستره ی باریکی از طول موجهای در منطقه ی زیر قرمز نزدیک است و نیز باید در دماهای زمزاییک کار کنند اشکار سازهای زیر قرمز گرمایی با جذب انرزی زیر قرمز موجب افزایش دما و تغییر یک ویژگی الکتریکی نظیر مقاومت می شوند

infrared dome

irdome-ایردم ، گنبدی زیر قرمز محافظ گنبدی یک آشکار ساز زیر قرمز و اجزای نوری آن از جنس کوارتز ، سیلیسیم ، ژرمانیم ، یاقوت کبود آلومینات کلسیم ، یا هر ماده یدیگری که شفافیت بالایی در برابر انرژِ زیر قرمز داشته باشد

infrared- emitting diode

دیود زیر قرمز - گسیل نوعی دیود گسیلنده ی نور زیر قرمز که بیشترین گسیل آن در منطقه ی زیر قرمز نزدیک ، نوعاً 0/9 میکرومتر برای دیود PN گالیم آرسنیدی ، روی می دهد مدوله سازهای نور ، مدارهای منطقی ، کلید زنی نوری ، رمز گذارهای موقعیت ، و نوارخوانها از این دیود استفاده می شود

infrared guidance system

سیستم هدایت زیر قرمز نوعی سیستم هدایت موشک که دارای اشکار ساز زیر قرمز به همراه مدارهای تقویت و کنترل جهت کشف و دنبال کردن هدفهایی است که از خود گرما گسیل می کنند

infrared image converter

مبدل تصویر زیر قرمز نوعی لامپ الکترونی که صفحه ی نامرئی و تابیده شده با زیر قرمز را به یک تصویر مرئی روی صفحه ی فلورسان تبدیل می کند به کمک یک عدسی زیر قرمز نمای مورد نظر به روی یک کاتد نوری واقع در سر ورودی لامپ متمرکز می شود جریان الکترونهای گسیل شده از پشت کاتد نوری متناسب با برتابندگی هر نقطه خواهد بود این جریان الکترونی با عبور از یک عدسی به روی صفحه ی فلئورسان واقع در انتهای دیگر لامپ متمرکز می شود و تصویر قابل رویت را تولید می کند

infrared imagery

صفر زیر قرمز تصاویری که به صورت الکترونیکی و با آشکارسازی تابشهای الکترومغناطیسی زیر قرمزی که از سطح هدف گسیل یا بازتاب می شود ، به دست می آیند

infrared light

نور مادون قرمز

infrared optics

اپتیک زیر قرمز؛ نورشناسی زیر قرمز مجموعه ی عدسیها ، منشورها و سایر عناصر نوری که در تابش زیر قرمز استفاده می شوند

infrared polarizer

قطبشگر زیر قرمز نوعی قطبشگر که از لایه ی نازکی از گرافیک پیرولیتی تشکیل شده است و نور تابشی را در طول موجهای 4 میکرو متر به بالا از ناحیه ی زیر قرمز به میزان 98% قطبیده می کند

infrared radiation

تابش زیر قرمز تابش الکترومغناطیسی در طیف زیر قرمز در گستره ی طول موجهای تقریباً 0/75 تا 1000 میکرومتر

infrared receiver

گیرنده ی زیر قرمز وسیله ای برای دریافت و / یا مدوله سازی تابشهای زیر قرمزی که اطلاعات را با خود حمل می کنند

infrared scanner

پویشگر زیر قرمز نوعی پویشگر که بر اساس روشهای مکانیکی یا الکتریکی و به کمک یک یا چند آشکار ساز زیر قرمز پولیش خط به خط میدان دید خود را انجام می دهد در برخی نمونه ها امکان پویش همزمان افقی وعمودی وجود دارد

infrared spectrum

طیف زیر قرمز انرزی گسیل شده در طول موجهای بین 0/75 تا 1000 میکرومتر که به عنوان تابش زیر قرمز (infrared radiation) شناخته می شود (طول موجهای بین 100 تا 1000 میکرومتر را امواج میلیمتری می نامند ) زیر قرمز نوعی تابش الکترومغناطیسی که بر اثر ارتعاش و چرخش اتمها و مولکولهای ماده در دماهای بیشتر از صفر مطلق ( ok یا 273 - درجه سانتی گراد ) تولید م یشود اگر دمای منبع تابش کننده بیش از1000k باشد انرژی گسیل شده به صورت نور قرمز با طول موج حدود 0/75 میگرو فاراد قابل رویت است طیف زیر قرمز به چهار بخش تقسیم می شود زیر قرمز نزدیک میانی ( 3-6 میکرو فاراد ) زیر قرمز دور (6-15 میکرو فاراد ) و زیر قرمز جوی ( ATMOSPHERIC INFRARED WINDOWS ) هستند که برای آنها جو زمین نسبتاً شفاف عمل می کند مناسبترین باند برای تصویر برداری گرمایی در مسافتهای بیش از 900 متر ، باند 8 تا 12 میکرومتر است اما برای فواصل کوتاهتر بهتر است از طول موجهای کوتاهتر 3 تا 5 میکرومتر استفاده شود

infrared transmitter

فرستنده یزیر قرمز فرستنده ای که انرژی را در طیف زیر قرمز گسیل می کند و می توان آن را با سیگنالهای اطلاعات مدوله کرد

infrared- transparent material

ماده ی زیر قرمز تاب یک ماده ی نوری که تابش زیر قرمز گسیل می کند نمونه های آن عبارتند از کلرید سدیم ( 0/25 تا 16میکرو فاراد ) یدید سزیم ( 1 تا 50 میکرو فاراد ) و پلی اتیلن چگالی ( 16 تا 300 میکرو فاراد )

infrared wave

موج مادون قرمز

passive homing

هدایت غیر فعال هدایت بر اساس انرژی تابشی که به طور طبیعی از هداف ، به صورت تابش مادون قرمز ، نور ، صدا ، تاتش الکترومغناطیس ، یونیده سازی هوا یا آلوده سازی هوا با گازهای خروجی صادر می شود

radar homing

هدایت راداری 1 هدایت بر اساس منبع باریکه رادار 2 هدایتی که در آن رادار موشکی روی هدف قفل می شود و موشک را به سوی هدف می راند

semicactive homing

هدایت شبه فعال هدایت موشکی که دارای فرستنده روشن کننده هدف نسبت موشک فقط دارای گیرنده ای برای دریافت انرژی بازتابیده از هدف است

track homing

هدایت ردیابی فریاند دنبال کردن خط موقعیت شناخته شده ای برای عبور از شیء

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

معنی infrared homing

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی infrared homing

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما