معنی instantaneous sound pressure

مهندسی برق
instantaneous sound pressure
فشار صدای لحظه ای فشار لحظه ای کامل در یک نقطه منهای فشار ایثار در همان نقطه در موقع نبودن امواج صدا واحد متداول آن میکروبار است
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی instantaneous sound pressure
acoustic pressure
فشار صوتی
acoustic radiation pressure
فشار تابش آکوستیکی فشار یکسویه ی پایدار که موج صوتی به یک سطح وارد می کند
acoustic.pressure
فشار صوت
air pressure
فشار هوا ، فشار آتمسفر ، فشار اتمسفری
atmospheric pressure
فشار جو
axial pressure
فشار محوری
axle pressure
فشار محوری
back pressure
فشار مقابل
barometric pressure
فشار جو سنج فشار جو که توسط جو سنج انداره گرفته می شود
brush pressure
فشار زغال
constant pressure
فشار ثابت
contact pressure
فشار اتصال مقدار فشار ی که مجموعه ای از اتصالات را به هم نگه می دارد
dynamic pressure
فشار دینامیک
effective sound pressure , root - mean square sound pressure , sound pressure
فشار موثر صدا ، فشار آر ام اس صدا ، فشار صدا مقدار ریشه ی میانگین مربعی فشار لحظه ای صدا در یک نقطه و در یک چرخه کامل که بر حسب دین بر سانتیمتر مربع بیان می شود
filling pressure
فشار پرشدگی
instantaneous
لحظه ای
instantaneous sampling
نمونه برداری لحظه ای ایجاد رشته ای از مقادیر لحظه ای یک موج
instantaneous acceleration
شتاب لحظه ای
instantaneous automatic gain control
کنترل بهره ی خودکار لحظه ای ( آی ای جی سی ) بخشی از سیستم رادار که با تنظیم خودکار بهره ی یک تقویت کننده ی پالس ، دامنه ی اوج پالس خروجی را نسبت به دامنه های مختلف اوج پالس ورودی ثابت نگه می دارد سرعت تنظیم برای اثر گذاشتن بر پالس در موقع عبور آن از تقویت کنده به اندازه ی کافی بالا است
instantaneous companding
فشرده - متراکم سازی لحظه ای تغییرات موثر بهره در پاسخ به مقادیر لحظه ای موج سیگنال
instantaneous current
جریان لحظه ای
instantaneous frequency
فرکانس لحظه ای
instantaneous particle velocity
سرعت لحظه ای ذره سرعت کل ذره در یک نقطه منهای سرعت ثابت آن در همان نقطه
instantaneous peak power
توان اوج لحظه ای یک مقدار نامی برای توان تقویت کننده ی شنیداری که ارزش عملی چندانی ندارد زیرا تصویر کاذبی از توانایی تقویت کننده می دهد
instantaneous power
توان لحظه ای
instantaneous power output
توان خروجی لحظه ای آهنگ تحویل انرژی به بار در لحظه ی مشخص
instantaneous reactive power theory
تئوری توان راکتیو لحظه ای
instantaneous reading
قرائت لحظه ای
instantaneous recording
ضبط لحظه ای عمل ضبط به منظور باز تولید مستقیم بدون پردازشهای بعدی
instantaneous relay
رله لحظه ای
instantaneous speech power
توان صحبت لحظه ای آهنگ تابش انرژِ صدا از یک منبع صحبت در هر لحظه ی خاص
instantaneous value
مقدار لحظه ای
instantaneous values
مقادیر لحظه ای
instantaneous velocity
سرعت لحظه ای
instantaneous voltage
ولتاژ لحظه ای
instantaneous volume velocity
سرعت حجمی لحظه ای سرعت حجمی لحظه ای کل در یک نقطه منهای سرعت حجمی ایستا همان نقطه
maximum sound pressure
فشار صدای بیشینه بیشینه مقدار مطلق فشار صدای لحظه ای در یک نقطه در طول هر چرخه ی معین که بر حسب میکرو بار بیان می شود
peak sound pressure
فشار صدای قله بیشینه مقدار مطلق فشار صدای لحظه ای در یک فاصله زمانی معین ، واحد SI فشار صدا نیوتن بر متر مربع است
pressure
فشار نیرو بر واحد سطح یا نیزوی تقسیم شده بر سطحی که روی آن توزیع شده است معمولاً بر حسب نیوتن بر متر مربع یا پوند بر اینچ مربع ( psi ) بیان می شود
pulmonary arterial pressure
فشار شریانی ریوی
radiation pressure
فشار تابش فشار بینهایت کوچکی که با تابش الکترومغناطیس روی سطح اعمال می شود یا فشار بزرگتری که با امواج صدا روی سطح با واسط اعمال می شود
reference pressure
فشار مرجع فشار استاندارد در اتاقک درزگیری شده ی سنجنده ی فشار تفاضلی که معمولاً 1 اتمسفر است
standard temperature and pressure
دما و فشار استاندار دمای 0 درجه و فشار 760 mmhg
static pressure, pydrostatic pressure
فشار استاتیکی ، فشار هیدروستاتیک فشاری که در نقطه ای از محیط بدون حضور امواج صوتی وجود داردواحد مورد استفاده رایج آن در آکوستیک میکرو بار است
vapor pressure
فشار بخار فشار بخار مایع محبوس شده مانند فشار بخار جیوه در لامپ یکسوساز بخار جیوه

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن