معنی inverse photoelectric effect

مهندسی برق
inverse photoelectric effect
اثر فوتوالکتریک وارون تبدیل انرژی جنبشی یک الکترون متحرک به انرژی تابشی در محل برخورد؛ نظیر آنچه در تولید پرتوهای ایکس روی می دهد
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی inverse photoelectric effect
acoustoelectric effect,electroacoustic effect
اثز آکوستوالکتریکی ، اثر الکتروآکوستیکی تولید ولتاژ(( دی سی)) در یک نیمرسانا یا فلز توسط موج آکوستیکی که موازی با سطح ماده حرکت میکند
after-effect
اثر بعدی ، اثر تأخیری
anode reactive effect
اثر عکس العمل آندی
antenna effect
اثر آنتن ، تأثیر آنتن
aperture effect
اثر روزنه
apparent mass effect
اثر جرم ظاهری
auger effect
اثر اوژه گذار غیر تابنده ی اتم از حالت برانگیخته به حالت انرژی پایین تر همراه با گسیل یک الکترون
avalanche effect
اثر بهمنی 1 فرایند انباشتی که طی آن الکترون یا سایر ذرات باردار بر اثر میدان الکتریکی قوی شتاب می یابد و با بر خورد به مولکولهای گاز و یونش آنها ، الکترون های جدید ی آزاد می شود که به نوبه ی خود برخوردهای جدیدی را ایجاد می کنند یونش آبشاری انباشتی ، بهمن تاون سند ( TOWNSEND) ، و یونش تاون سند نیز نامیده می شود 2 تکثیر انباشتی باربرها در نیمرسانا بر اثر شکست بهمنی
back-porch effect
اثر ایوان پشتی ادامه ی جریان کلکتور در یک ترانزیستور برای زمان کوتاهی بعد از صفر شدن سیگنال ورودی علت آن انباشت باربرهای اقلیت در ناحیه ی بیس است در دیودهای پیوندی نیز رخ می دهد
barkhausen effect
اثر بارکهاوزن تغییرات ناگهانی و پیاپی مغناطیدگی به دلیل تغییرات میدان مغناطیس کننده که به قطه ی آهنی یا سایر مواد مغناطیسی اعمال می شود
barnett effect
اثر بارنت مغناطیدگی اندکی که در یک میله ی آهنی و بر اثر چرخش سریع آن حول محور عمود بر طول آن به وجود می آید
binaural effect
اثر شنود دوسویه توانایی تعیین جهت صدا از طریق تشخیص اختلاف زمان ورود موج صدا به هر گوش
blackout effect
اثر خاموشی افت موقتی حساسیت در لامپ الکترونی بعد از یک پالس قوی لحظه ای
bodyeffect
اثر بدنه
bulk effect
اثر حجمی اثری که در تمام حجم ماده ی نیمرسانا و نه ناحیه یا پیوندگاه معینی از آن روی میدهد
capacitive effect
اثر خازنی
capture effect
اثر گیراندازی حذف یک سیگنال ضعیف و بسامد- مدوله شده ( اف ام) توسط سیگنال اف ام قویتر هنگامی که بسامد هر دو یکسان یا نزدیک به هم باشد
channel effect
اثر کانال جریان نشتی که در سطوح بین امیتر و کلکتور برخی از ترانزیستور ها جاری می شود
collector - follower effect
اثر کلکتور - پیرو اثری که در ساخت فلیپ فلاپ های تک - ترانزیستوری با استفاده از ترانزیستور دو قطبی معمولی به کار می رود با نزدیک شدن سریع بیس یک ترانزیستور اشباع امیتر مشترک به ناحیه قطع ، ولتاژ کلکتور نیز از آن پیروی می کند و تا قبل از رسیدن به ولتاژ تغذیه کلکتور در مقدار حد اکثر باقی می ماند
core effect
اثر هسته
Corona effect
پدیده کرونا
cosine effect
اثر کسینوس اثری در سرعت سنجهای لیزری یا ریز موج که در آن سرعت اندازه گیری شده و سرعت واقعی توسط کسینوس زاویه ی بین خط مرکزی باریکه و خط حرکت وسیله ی متحرک به هم مربوط می شوند
debye effect
اثر دبای جذب انتخابی امواج الکترو مغناطیسی توسی یک دی الکتریک ، به دلیل وجود دو قطبیهای مولکولی
debye- sears effect
اثر دبای - سیرز تولید امواج آکوستیک با نواحی تراکم و شکست یک در میان و به فاصله ی نیم طول موج ، توسط بلور پیزو الکتریکی که در مد طولی خود در یک مایع ارتعاش می کند
dellinger effect
اثر تلنگر نوعی از محو شدگی در امواج رادیویی کوتاه که در اثر جا به جایی سریع لایه های یون سپهر در هنگام توفانهای خورشیدی روی می دهد
doppler effect
اثر دوپلر تغییر بسامد ظاهر موج به دلیل حرکت نسبی منبع و ناظر در صورت نزدیک شدن منبع و ناظر ، بسامد ظاهری بیشتر از بسامد منبع است هر چه فاصله آنها از هم بیشتر شود بسامد ظاهر کمتر خواهد شد این اثر در امواج صوتی و رادیویی دیده می شود
dynatron effect
اثر دیناترون
early effect
اثر ارلی کاهش پهنای موثر بیس ترانزیستور دو قطبی در اثر افزایش پهنای پیوند PN کلکتور - بیس با ولتاژ دو سر آن این اثر توسط ج م ارلی کشف شد
echo effect
اثر پژواک
edge effect
اثر لبه اعوجاج پیچشی و به سمت بیرون خطوط نیرو در محل لبه های دو صفح هی فلزی موازی که یک خازن را به وجود می آورند در هنگام محاسبه ی ظرفیت هر ساختار هندسی باید این اثر تصحیح شود و یا با استفاده از حلقه های محافظ مخصوص اثر آن حذف شود
edison effect , richardson effect
اثر ادیسون ، اثر ریچارد سون گسیل الکترون از اجسام داغ آهنگ گسیل به سرعت با دما افزایش می یابد این ثر در سال 1883 و توسط ادیسون هنگامی کشف شدکه او جریانی را بین فیلامان لامپ التهابی و یک الکترود کمکی در داخل لامپ مشاهده کرد
einstein-de haas effect
اثر اینشتین - دهاس چرخش القا شده در یک جسم فرومغناطیسی آویزان در هنگام وارونه شدن جهت مغناطیس
elastooptical effect
اثر کش ـ نوری ؛ اثر الاستواپتیکی تغییر ضریب شکست یک ماده در اثر تنش داخلی ایجاد شده توسط امواج کشسان ایستا یا رونده
electooptical effect
اثر الکترونوری ؛ اثر الکترواپتیکی تغییر ضریب شکست برخی از مواد تحت تأثیر میدان الکتریکی
electroresistive effect
اثر الکترومقاومتی تغییر مقاومت ویژه ی برخی مواد بر اثر تغییر ولتاژ وارد شده به آنها واریستور بر این اساس کار می کند
electrostriction;electrostrictive effect
الکتروتنگش ؛ اثر الکتروتنگشی تغییر ابعاد برخی مواد دی الکتریک در حضور میدان الکتریکی میزان تغییر مستقل از قطبیت میدان الکتریکی است عکس این حات رخ نمی دهد در حالی که پیزوالکتریسیته انرژی معکوس پذیر است
End effect
اثر انتهایی ، اثر انتها اثر خازنی در سرهای یک آنتن این اثر لازم می دارد که طول واقعی آنتن نیم موج حدود 5 درصد کمتر از نصف طول موج باشد
ettingshausen effect
اثر اتینگشاوزن در صورتی که سطح یک نوار فلزی عمود بر میدان مغناطیسی قرار گیرد و جریانی طولی از آن عبور داده شود ، نقاط مشابه در دو لبه نوار دماهای متفاوتی خواهد داشت
faraday effect
اثر فاراده هنگامی که نور با قطبش صفحه ای از مواد شفاف خاصی در جهت موازی با خطوط میدان مغناطیسی قوی عبور کند ، صفحه ی قطبش به میزان معینی می چرخد عمل چرخشگر فریتی در موجبرها نیز از همین قانون پیروی می کند
fermi effect
اثر فرمی
Ferranti effect
اثر فرانتی
field effect
اثر میدان تغییر ایجاد شده توسط میدان الکتریکی در حالت تعادل الکترونهای آزاد و حفره ها در ماده ی نیمرسانا
flicker effect
اثر لرزش تغییرات تصادفی جریان خروجی لامپ الکترونی به دلیل وقوع گسیلهای اتفاقی در کاتد پوشیده از اکسید آن
floating body effect
اثر بدنۀ شناور
floating-body effect
اثر بدنۀ شناور
flywheel effect
اثر چرخ لنگر توانایی مدار تشدید در حفظ بسامد نوسان خود هنگامی که پالسهای کوتاه انرژی با فاز و بسامد ثابت به آن اعمال می شود ، پدیده چرخ لنگری
fringe effect
اثر بیرون زنی گسترش میدان الکتروستاتیکی یک خازن هوایی به بیرون از فضای بین صفحات آن ، اثر لبه ای
Fringing effect
اثر لبه
gudden-pohl effect
اثر گودن- پوهل روشنایی لحظه ای تولید شده در هنگام اعمال یک میدان الکتریکی به ماده شب تابی که قبلاً توسط تابش فرابنفش برانگیخته شده است
gunn effect
اثر گان ، اثرگان اثری که توسط ج ب گان در سال 1963 کشف شده است ؛ اگر یک ولتاژ ثابت و بیشتر از یک مقدار بحرانی به اتصالهای دو طرف قطعه کوچکی ازگالیم آرسنید نوع N اعمال شود ، نوسان های ریزموج ایجاد خواهند شد بسامدهای تولید شده ، بسته به ابعاد قطعه و سایر عوامل بین 500 مگاهرتز تا بالای 50 گیگاهرتز قرار دارند
gyromagnetic effect
اثر ژیرومغناطیسی چرخش القا شده در جسم در اثر تغییر مغناطیدگی آن ، یا مغناطیدگی حاصل از چرخش
Hall effect
اثر هال
inverse
معکوس
inverse conical-scan jamming
اخلال پویش - مخروطی وارون نوعی روش جنگ الکترونیکی که طی آن بسامد چرخش پویشی رادار ردگیر دشمن شناسایی و سیگنال برخوردی پس از مدوله سازی دامنه ی پالس بابهره ی وارون باز فرستاده می شود و در نتیجه رادار دشمن سمن واقعی را گم خواهد کرد
inverse current
جریان وارون جریان حاصل از ولتاژ وارون یکسوساز تماسی یا قطعه ی نیمه رسانا ، جریان معکوس ، جریان ولتاژ معکوس
inverse diode
دیود معکوس
inverse direction
جهت وارون جهت مربوط به مقاومت بیشتر در یک یکسوساز که از الکترود مثبت به طرف الکترود منفی است این جهت وارون جهت رسانش است ، جهت معکوس
inverse dynamics control
کنترل دینامیک معکوس
inverse electrode current
جریان وارون الکترود جریان جاری شده در الکترود لامپ الکترونی در خلاف جهت واقعی بنابراین برای جریان وارون آند ، الکترونها از آند به طرف کاتد جاری می شوند ، جریان الکتردی معکوس
inverse feedback
واخوراند معکوس
inverse- feedvack filter
پالایه ی پسخورد - وارون پالایه ی تنظیم شده ای که به خروجی یک تقویت کننده با گزینندگی بالا و دارای پسخورد منفی متصل شده است فیلتر طوری تنظیم شده است که برای بسامد تشدید مطلوب خروجی پسخورد - منفی صفر ایت اما با خارج شدن بسامد از این مقدار خروجی به سرعت افزایش می یابد و ضریب تقویت را کاهش می دهد
inverse function
تابع وارون تابعی که از جا به جایی متغیرهای وابسته و مستقل یک تابع معین یه دست می آید ، تابع معکوس
inverse limiter
محدود کننده وارون محدود کننده ای که در گستره ی معینی از مقادیر لحظه ای ورودی ، خروجی ثابتی را تولید و در خارج از آن به صورت خطی یا به شکل تابع تعریف شده ای از ورودی عمل می کند از این مقدار برای حذف بخشهایی از سیگنالهای خروجی مثلاً آثار مزاحم مربوط به همشنوایی استفاده می شود
inverse Mellin transform
تبدیل ملین معکوس
inverse mode
وجه معکوس
inverse peak voltage
ولتاژ اوج وارون 1 مقدار اوج ولتاژی که در مدت زمان صفر بودن جریان در دو سر یک لامپ یکسوساز یا لامپ پرتو - ایکس می تواند در جهت وارون ( آند منفی) تحمل کند بی آنکه دچار شکست یا خرابی شود
inverse photo-electric effect
اثر برق ‎ - نور
inverse piezoelectric effect
اثر پیزوالکتریک وارون انقباض یا انبساط بلور پیزوالکتریک تحت تأثیر میدان الکتریکی نظیر آنچه در هدفونهای بلوری انجام می شود
inverse ratio
نسبت معکوس
inverse saturation current
جریان اشباع معکوس
inverse synthetic aperture radar
رادار دهانه‌ی ترکیبی معکوس
inverse transform
تبدیل معکوس
inverse voltage
ولتاژ وارون مقدار مؤثر ولتاژ دو سر لامپ یکسوساز یا یکسوساز نیمه رسانا در فاصله ی زمانی منفی بودن آند یا قطع جریان ، ولتاژ معکوس
inverse voltage control
کنترل ولتاژ معکوس
inverse-parallel connection
اتصال موازی - وارون اتصال دو عنصر یکسوساز به گونه ای که کاتد اولی به آند دومی و آند اولی به کاتد دومی متصل می شود
inverse-square law
قانون عکس مجذور اگر یک منبع نقطه ای به صورت یکنواخت و در همه ی جهتها امواج الکترومغناطیسی ، گرمایی یاهسته ای گسیل کند ، مقدار دریافت شده ، در واحد سطح و در فاصله ی معین از منبع ، با فرض نبودن هیچگونه جذبی ، تناسب معکوس با مجذور فاصله دارد
island effect
اثر جزیره ای محدود شدن گسیل از کاتد المپ الکترنی به مناطق کوچک خاصی از کاتد در شرایطی که ولتاژ شبکه کمتر از مقدار معینی باشد
josephson effect
اثر جوزفسون عبور الکترونهای زوج شده از یک اتصال ضعیف ( پیوند جوزفسون ) بین ابر رساناها ، نظیر عبور تونلی الکترونهای زوج شده از لایه ی دی الکتریک نازک بین دو ابر رسانا
joule effect
اثر ژول 1 اثر گرمایی مریوط به عبور جریان از یک مقاومت 2 Magnetostriction
kelvin effect
اثر کلوین ، پدیده کلوین ، اثر پوست
kerr effect
اثر کر ، پدیده کر
kerr magnetooptical effect
پدیده کر ، اثر کر
kerr magnetooptical effect; magenetoptical effect
اثر مغناطو - اپتیکی کر ؛ اثر مغناطو - اپتیکی چرخش صفحه ی قطبش نور دارای قطبیدگی خطی در هنگام بازتاب از سطح قطبی - صیقلی یک آهنربای قوی زاویه ی چرخش متناسب با نیروی مغناطیسی کننده است
kink effect
اثر کینک
Latch-up effect
اثر قفل‌شدگی
leakage effect
اثر نشتی
leduc effect
اثر ( لدوک ) اگر میدان الکترومغناطیسی به صورت عمود بر بردار شیب دمای یک رسانا وارد شود ، اختلاف دمایی تولید می شود که بر هر دو جهت شیب دما و مدیان مغناطیسی عمود است
loading effect
اثر بارگذاری
long - line effect
اثر خط طولانی اثری که هنگام تزویج نوسان ساز با تطبیق نادرست به خط انتقال ظاهر می شود امکان دارد که دو یا چند بسامد برای نوسان مناسب باشند و نوسان ساز با تغییر بار از فرکانسی به بسامد دیگر بجهد
lossev effect
اثر نورف تابش حاصل از باز ترکیب حاملهای بار تزریق شده به پیوند PN یا PIN که در جهت مستقیم بایاس شده است
luxemburg effect
اثر لوکزمبورگ مدوله سازی تقاطعی بین دو سیگنال رادیویی در هنگام عبور آنها از یونسفر ، در اثر غیر خطی بودن مشخصه های انتشار بارهای آزاد در فضا به دلیل این اثر ، برنامه های ایستگاههای پر قدرت را می توان در هنگام تنظیم کردن روی ایستگاه ضعیفتری با بسامد متفاوت شنید
magnetic gearing effect
اثر چرخ‌دنده‌ی مغناطیسی
magnetoelectirec effect
اثر مغناطو الکتریکی یکی از آثاری که در هنگام قرار گرفتن ماده ی حامل جریان الکتریکی در میدان مغناطیسی متقاطع مشاهده می شود این آثار شامل اثر هال ، اثر اتینگشازن ، اثر نرنست و مقاومت مغناطیسی هستند
magnetooptical effect
پدیده کر ، اثر کر
magnetostriction ; joul effect
مغناطوکشسانی ؛ اثر ژول تغییر در ابعاد یک جسم فروُمغنامغناطیس در هنگام قرار گرفتن جسم در میدان مغناطیسی
Meissner effect
اثر مایزنر
microphonic effect
اثر میکروفونی
miller effect
اثر میلر افزایش ظرفیت خازنی مؤثر کاتد شبکه ی لامپ خلأ در اثر بار القا شده الکتروستاتیکی به شبکه به وسیله آند و از طرق ظرفیت خازنی آند- شبکه
motor effect
اثر موتوری نیروی دفع کننده ی متقابلی که بین رساناهای خامل جریان مجاور یکدیگر در دو جهت مخالف به وجود می آید
mountain effect
اثر صخره ای اثر عوارض زمینی سخت بر انتشار امواج رادیویی که سبب بازتابشهای ایجاد کننده خطا در تشخیص جهت یابهای رادیویی می شود
near-far effect
اثر دور - نزدیک
nernst - ettinghausen effect
اثر نرنست - اتینگهاوس اثر ترمومغناطیسی که در بعضی از بلورهای خالص ایجاد می شود اختلاف دمایی در جهت عمود بر جریان الکتریکی عرضی و میدان مغناطیسی اعمال شده به وجود می آید
nernst effect
اثر نرنست اگر حرارت در نواری از فلز جاری شود که سطح آن عمود بر میدان مغناطیسی باشد ولتاژی بین لبه های مقابل نوار به وجود می آید
night effect
اثر شب خطای پلاریزه شدن که در جهت یابهای رادیویی در شب ایجاد می شود
peltier effect
اثر پلتایر گسیل حرارت از یک پیوند ترموکوپل و جذب حرارت در پیوند دیگر به هنگام عبور جراین ار ترموکوپل فیزیکدان فرانسوی ، ژان پلتایر ، در سال 1834 این اثر را کشف کرد اثر پلتایر معکوس اثر سی بک است ، پدیده پلتیه ، اثر پلتیه
photo-conductive effect
اثر نور ‎ - رسانایی
photoelastic effect
اثر فتو الاستیک تغییر ویژگیهای نوری دی الکتریک به هنگام قرار گرفتن در معرض تنشهای مکانیکی
photoelectieric effect
اثر فتو الکتریکی گسیل الکترون از جسم به دلیل تابش انرژی مرئی ، مادون قرمز یا فرابنفش انرژی هر فوتون به ازای هر الکترون گسیل شده ، جذب می شود
photoelectromagnetic effect
اثر فتوالکترومغناطیس وقتی که نور روی سطح تخت یک نیمرسانای فلزی قرار می گیرد در میدان مغناطیسی موازی با سطح می افتد ، زوجهای الکترون - حفره بیشتری تولید می شوند این حاملها در جهت نور منتشر می شوند ولی میدان مغناطیسی آنها را منحرف می کند تا جریانی با زاویه عمود بر پرتوهای نور و میدان مغناطیسی در نیمه رسانا جاری شود
photo-emission effect
صدور نور ‎ - برقی
photohermoelectric effect
اثر فتوترمو الکتریک تولید ولتاژ در نیمرسانای منتقل کننده حرارت به هناگم قرار گرفتن در برابر تابش نور
photoionization; atomic photoelectric effect
یونیده سازی نوری ؛ اثر فتوالکتریک اتمی جدا شدن یک یا چند الکترون از اتم یا مولکول با جذب یک فوتون از نور مرئی یا فرابنفش
photomagnetic effect
اثر فتومغناطیس تأثیر مستقیم نو بر پذیرفتاری مغناطیسی موادی خاص
photomagnetoelectric effect
اثر فتومغناطوالکتریک تولید ولتاژ به هنگام قرار گرفتن ماده نیمرسانا در میدان مغناطیسی و تابش نور بر یک وجه آن
photovoltaic effect
اثر نور ‎ - ولتی
piezoelectric effect
اثر پیزو الکتریکی ، اثر پیزو الکتریک تولید ولتاز بین وجه های مخالف بلور پیزو الکتریک در نتیجه کرنش ناشی از فشار یا پیچش و اثر معکوس آن که اعمال ولتاز به وجه های مخالف سبب تغییر شکلی همزمان با بسامد ولتاژ اعمال شده می شود این تغییر شکل می تواند امواج مافوق صوتی ایجاد کند که در عمق یابهای مافوق صوت به کار می رود
piezo-electric effect
اثر پیزو ‎ - الکتریسیته
piezooptical effect
اثر پیزو اپتیکی تغییر ایجاد شده در ضریب شکست ماده عبور دهنده نور با اعمال تنش خارجی
pinch effect
اثر تنگ شدگی 1 به هم فشرده شدن گاز یونیده به خط باریکی در مرکز لامپ الکترونی مستقیم یا حلقوی تو خالی شکل که جریان شدید از آن می گذرد آن را تنگش نیز می نامند 2 فشرده شدن و در بعضی موارد قطع شدن موقت فلز مذابی که جریان شدیدی از آن می گذرد ، اثر فشرده سازی
pincushion effect
اعوجاج بالشتکی
ping pong effect
اثر پینگ پونگ
pockel's effect
اثر پوکل ایجاد تغییر در ویژگیهای شکست در بلورهای پیزوالکتریک شفاف خاصی به هنگام اعمال میدان الکتریکی ، یکی از کاربردهای آن در قرائت الگوهای الکتروستاتیک ذخیره شده است
proximity effect
اثر مجاورتی توزیع مجدد جریان در رسانا در اثر حضور رسانای حامل جریان دیگر
pyroelectric effect
اثر پیرو الکتریک تشکیل بار در بعضی بلورهای خاص به هنگام دادن حرارت یا سرد شدن نامتعادل
quantization effect
اثر کوانتیزه کردن
ramsaur effect
اثر رمزاور تضعیف کم الکترونهای دارای حرکت آهسته در گازهای بی اثر
regolating effect
تاثیر تثبیت کننده
resonance effect
اثر تشدید
righi-leduc effect
اثر ریژی-لدوس ایجاد و افزایش اختلاف حرارت بین دو لبه نوار فلزی که حرارت به طورطولی در آن جاری است ، وقتی که نوار به طور عمود بر خطوط نیروی مغناطیسی قرار می گیرد
ringing effect
اثر حلقه زنی
schottky effect
اثر شاتکی افزایش جریان آند لامپ گرمایونی فراتر مقدار پیش بینی شده در معادله ریچاردسون این افزایش ناشی از پایین آمدن تابع کا رکاتد به هنگام تولید میدان الکتریکی در سطح کاتد به وسیله آند است اثر مشابهی الکترونها را از سطح ماده نیمرسانا به هنگام اعمال میدان الکتریکی دور می کند ، اثر شوتکی ، پدیده شوتکی
seeback effect , thermoelectric effect
اثر سی بک ، اثر تراموالکتریک تولید ولتاژ بین دو پیوند فلزی نا هم جنس در یک مدار ، در اثر اختلاف دما بین آنها ، این اثر را جی تی سی بک ، فیزیکدان آلمانی در 1821 کشف کرد
seebeck effect
اثر زبک ، پدیده زبک
shore effect
اثر ساحل خم شدن امواج رادیویی به سوی خط ساحلی به هنگام عبور بر فراز آب در نزدیکی ساحل ، که دلیل آن ، اندکی سرعت بیشتر امواج رادیویی بر فراز آب نسبت به خشکی است این اثر م یتواند سبب ایجاد خطا در نشانگرهای جهت یابهای رادیویی شود
short channel effect
اثر کانال کوتاه
shot effect
اثر ساچمه ای
shot noise; schottky noise ; shot effect
نویز شلیکی ؛ نویز شاتکی ؛ اثر شلیک ولتاژ نویز ایجاد شده در لامپ ترمویونی به دلیل تغییرات تصادفی در سرعت و تعداد الکترونهای گسیل شده از کاتد گرم این اثر سبب نامفهوم شدن یا صدای پوپ در گیرنده های رادیویی و برفک در تصاویر تلویزیونی می شود
silsbee effect
اثر سیلس بی توانایی جریان الکتریکی در تخریب ابر رسانا با تولید میدان مغناطیسی بدون افزایش دادن دمایی که خاصیت ابر رسانایی در آن وجود دارد
skin effect
اثر پوستی افزایش مقاومت موثر رسانا با بسامد به دلیل جاری شدن جریان در سطح یا پوست آندر بسامدهای بالا
sound effect
اثر صوت
space-charge effect
اثر بار فضایی تفکیک بین الکترودهای گسیل شده از کاتد لامپ خلأ ترمویونی و الکترونهای جمع شده در فضای بار نزدیک کاتد که سبب کاهش جریان آند می شود
stacking effect
اثر انباشتگی
stereo effect
اثر استریو باز سازی صدا به گونه ای که شنونده صداهای مجزا را که از مکانهای مختلف می آیند ف به همان شکلی که صدای الویه به سیستم میکروفون استریو رسیده است ، دریافت و احساس می کند
stroboscopic effect
اثر استروبوسکوپی
Substrate Current Body Effect
اثر بدنه‌ی جریان زیرلایه
suhl effect
اثر سال اثری که به هنگام اعمال میدان مغناطیسی عرضی قوی به فیلمان نیمرسانای نوع N پدید می آید حفره های تزریق شده به فیلمان به سمت سطح منحرف ی شوند و در آنجا به سرعت با الکترونها ترکیب می شوند یابا استفاده از پروبی به بیرون می روند تأثیر کلی آن افزایش رسانایی است
surface photoelectric effect
اثر فتو الکتریک سطحی خروج الکترونها از سطح جامد یا مایع با برخورد فوتونهایی که کل انرژی آنها در ماده جذب می شود
thermal agitation , thermal effect
آشوب حرارتی ، اثر حرارتی حرکتهای تصادفی الکترونها ی آزاد در رسانا ، این حرکتها سیگنالهای نویزی را تولید می کند که اگر تقویت کننده در ورودی دارای بهره ی بالا باشد می تواند نویز قابل توجهی را به وجود آورد
thermal effect
اثر گرما
thermoelectric effect
اثر گرما ‎ - برق
thomson effect
اثر تامسون اگر رسانای فلز یکنواختی از وسط حرارت داده شود و جریان خارجی از آن عبور کند ، حرارت به طور نابرابر در طول دو نیمه هدایت می شود مثلاً در مس ، کادمیم ، روی و نقره ناحیه ای که در آن جهت جریان از قسمت سردتر به گرمتر است ، نسبت به حالت عدم وجود جریان ، خنک تر می شودو ناحیه ای که جهت جریان در آن از قسمت گرمتر به سردتر است ، نسبت به حالت عدم وجود جریان در آن گرم تر خواهد بود این حالت در فلزاتی نظیر آهن و نیکل بر عکس است این اثر و نیروی محرکه الکتریکی تولید شده در اثر آن به نام ویلیام تامسون ، لرد کلوین ، نامیده می شود سرب اثر تامسون قابل توجهی نشان نمی دهد
threshold effect
اثر آستانه حذف ذاتی نویز در گیرنده مدوله شده فاز یا بسامد با حاملی که مقدار قله آن فقط اندکی بیشتر از نویز است
transferred- electron effect
اثر الکترون - انتقالی تغییر در قلبیت تحرک رانشی موثر حاملهای بار در نیمرسانا هنگامی که تعداد قابل توجهی از الکترونها از دره ای با قابلیت تحرک کم در باند هدایت یک منطقه به دره ای با قابلیت تحرک زیاد ، یا بر عکس ، منتقل می شوند
transition effect
اثر گذر تغییری در شدت تابش ثانویه که در باریکه تابش اولیه به هنگام عبور از خلأ به محیط ماده از یک محیط به محیط دیگر اتفاق می افتد
tunnel effect
اثر تونل سوراخ شدن سد پتانسیل مستطیلی در نیمرسانا با ذره ای که دارای انرژی کافی برای عبور از سد نیست موج مربوط به این ذره تقریبا ً به طور کامل در اولین لبه ی سد بازتابیده می شود ، اما کسر کوچکی از آن از سد می گذرد ، اثر تونلی ، پدیده تونلی
tunneling effect
اثر تونل زنی
valve-point effect
تأثیر نقطه-سوپاپ
villari effect
اثر ویلاری تغییر در القای مغناطیسی که به هنگام قرار گرفتن ماده مغناطوتنگشی ، تحت تنش مکانیکی ، ایجاد می شود
volta effect
اثر ولتا ، پدیده ولتا
wake effect
اثر ویک
wall effect
اثر دیواری
wertheim effect
اثر ورتهایم اثری که به هنگام پیچ خوردن سیم فرمغناطیسی طولی ایجاد می شود و ولتاژی بین دو انتهای سیم به وجود می آید
wiedemann effect
اثر ویدمان سیم حامل جریان به هنگام قرار گرفتن در میدان مغناطیسی طولی پیچ می خورد
wiegand effect
اثر ویدگاند قابلیت سیم فرومغناطیسی تحت تنش مغناطیسی در تشخیص قطع و وصل شدن نیروی مغناطیس کننده به هنگام قرار گرفتن در میدان مغناطیسی DC
zeeman effect
اثر زیمن افزایش تعداد خطوط طیف ناشی از منبع نور به هنگام قرار گرفتن آن در میدان مغناطیسی شدید
zener effect
اثر زنر اثری که موجب شکست زنر در نیمرسانا می شود

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن