معنی pot core

مهندسی برق
pot core
هسته پتانسیومتری هسته فریت مغناطیسی که به شکل پتانسیومتر است یک میله مغناطیسی در مرکز و صفحه ای مغناطیسی به عنوان پوشش دارد در این هسته ها پیچکهای ترانسفورمر یا چوک روی میله مرکزی پیچیده می شون
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی pot core
active cross section of core
سطح مقطع مؤثر هسته
air core
بدون هسته ، هسته هوایی ، مغزه هوایی ، هسته یا تجمع هوایی ، بی هسته
annular core
هسته حلقه ای
armature core
هسته آرمیچر
average exam score
میانگین نمره امتحانی
band score
نمره
binary magnetic core
هسته ی مغناطیسی دودویی نوعی هسته ی مغناطیسی که می تواند به هر یک از دو حالت پایدار مغناطیسی سوئیچ کند
c core
هسته ی سی - شکل حلقه ای مغناطیسی با سیم پیچ مارپیچی که در ابتدا به شکل مستطیلی مورد نظر ساخته می شود و سپس به دو قطعه سی - شکل برش می خورد و در اطراف ترانسفورمر یا پیچک تقویت کننده مغناطیسی کار گذاشته می شود
cable core
سیم کابل
closed magnetic core
هسته مغناطیسی بسته
core
هسته
cruciform core
هسته صلیبی نوعی هسته ی آهنی با یک شاخه ی مرکزی ، که تمام سیم پیچها در آن قرار می گیرند ، و چهار شاخه ی اضافی به شکل صلیب که به عنوان مسیر های برگشت شار مغناطیسی عمل می کنند
cup core
هسته ی پوشا نوعی هسته که با احاطه کردن پیچک ، حفاظت مغناطیسی انجام می دهد معمولاً دارای پایه ی مرکز ی از جنس پودر آهن است که از داخل سیم پیچ عبور می کند
ecore
هسته ی ( ای ) نوعی هسته ی ترانسفور مر که از ورقه های E شکل به همراه ورقه های مکمل I شکل ساخته می شود
ferrite core
هسته فریت
ferromagnetic core
هسته فرو مغناطیسی
hollow core
هسته توخالی
hollow-core
هسته مجوف
iron core
هسته آهنی
laminated core
هسته ی ورقه ای هسته ی آهنی یا از فولاد مخصوص که در پیچک ؛ ترانسفورمر ، آرمیچر یا سایر وسایل الکترومغناطیسی استفاده می شود عایق بندی این ورقه ها نوعاً به کمک روغن جلا یا لاک مخصوص انجام می گیرد ساختار ورقه ای اثر جریانهای ادی رابه حداقل می رساند ، هسته مورق
laminated iron core
هسته آهنی مورق
magnet core
هسته مغناطیس ، هسته مغناطیسی
magnetic core
هسته مغناطیسی ، هسته مغناطیسی هسته فلزی فریتی در یک پیچک یا ترانسفورماتور که با افزایش اندوکتانس پیچک و تزویج میان سیم پیچهای ترانسفورماتور ، مسیری بهتر از هوا را برای شار مغناطیسی به وجود می آورد
multicore
چند هسته ای
pot
پات واژه عامیانه پتانسیومتر
potassium
پتاسیم ( کالیم ) فلز قلیایی که دارای مشخصه های حساس به نور ایت و در ساخت کاتد لامپهای نوری که بیشترین پاسخ مطلوب آنها نور آبی است ، به کار می رود این فلز عدد اتمی آن 19 و وزن اتی آن 39/10 است
potassium dihydrogen phosphate crystal
بلور پتاسیم دی هیدروژن فسفات بلور پیزوالکتریک که در ساخت تراگردانهای سونار به کار می رود
potential
پتانسیل درجه الکتریکی شده نسبت به مرجع استانداری مانند زمین پتانسیل یک نقطه عبارت است از مقدار کار لازم برای آوردن واحد بار الکتریکی از بینهایت تا آن نقطه واژه های پتانسیل و ولتاژ مترادف هستند ، ولتاژ ، پتانسیل ، مستعد
potential barrier
سد پتانسیل ناحیه ای در داخل قطعه نیمرسانا که ولتاژ آن به اندازه کافی برای مخالفت با حرکت بارهای الکتریکی زیاد است و حتی ممکن است سبب معکوس شدن جهت آنها شود این پدیده در دیودهای پیوندی PN و ترانزیستورهای دو قطبی ایجاد می شود ، پشته پتانسیل ، سد پتانسیل
potential breakdown
ولتاژ شکست
potential coil
پیچک پتانسیل
potential curve
خم انرژی ‎ - پتانسیل
potential diagram
نمودار پتانسیل
potential dicider
مقسم ولتاژ
potential difference
اختلاف پتانسیل اختلاف ولتاژ موجود بین دو نقطه ، که اغلب ولتاژ نامیده می شود
potential divider
مقسم ولتاژ
potential drop
افت ولتاژ
Potential Energy
انرژی پتانسیل ، انرژی پتانسیل انرژی ناشی از موقعیت یک ذره یا تکه ای ازماده نسبت به ذرات دیگر
potential field
میدان پتانسیل
Potential Functions
توابع پتانسیل‌
potential gradient
گرادیان پتانسیل اختلاف مقادیر ولتاژ بر واحد طول رسانا یا دی الکتریک ، شیب پتانسیل ، شیب ولت
potential hill
پشته پتانسیل
potential node
گره ولتاژ
potential plateau
فلات پتانسیل
potential regulator
ناظم ولتاژ
potential transformer
مبدل ولت
potential trough
چاه پتانسیل
potential user
کاربر مستعد
potential-energy curve
خم انرژی ‎ - پتانسیل
Potential-Field
میدان پتانسیل
potentiometer
پتانسیومتر ، مقاومت قابل تنظیم و تغییر ، پتانسیومتر 1 مقاومت متغیر که دارای تیغه اتصال قابل تنظیم پیوسته است که معمولاً روی محور گردانی نصب می شود و به صورت مستقیم ولتاژ اعمل می کند آن را پات نیز می نامند ( واژه عامیانه ) 2 ابزاری برای اندازه گیری ولتاژ با متعادل کردن آن در برابر ولتاژ معلوم ، پتانسیل سنج
potentiometer error detector
آشکار ساز خطای پتانسیومتری
potentiometric controller
کنترل کننده پتانسیومتری کنترل کننده که بر اساس اصل متعادل صفر عمل می کند سیگنال خطایی با متعادل کردن سیگنال حسگر نسبت به ولتاژ نقطه تنظیم می شود تا بار را در دمای ثابت یا پارامتر دیگر نگه دارد
potentiostat system
دستگاه پتانسیواستات
potter oscillator
اوسیلاتور پاتر
potting
قالب گیری فرایندی برای حفاظت یک قطعه یا دستگاه با نصب آن در پوشش فلزی و پر کردن آن با ترکیبات عایق مانند چسب سیلیکون RTV
processor core
هسته پردازنده
ring core
هسته حلقوی
rotor core
هسته روتور
saturated magnetic core
هسته مغناطیسی اشباع شده
saturated-core
هسته اشباع شده
solenoid core
هسته سولنئید
stator core
هسته استاتور
tape - wound core
هسته نوار پیچی شده طولی از ماده فرو مغناطیس به شکل نوار که طوری پیچیده می شود که هر دور درست روی دور قبل بیفتد
toroidal core
هسته چنبره ای
transformer core
هسته ترانسفورماتور
tuning core
هسته تنظیم هسته فریتی که به داخل و خارج پیچک یا ترانسفوماتور حرکت می کند تا اندوکتانس را تغییر دهد
under score
خط کشیدن زیر متن
underscore
خط تیره
wound core
هسته سیم پیچ دار

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن