معنی sequence weld timer

مهندسی برق

sequence weld timer

زمان سنج توالی جوشکاری زمان سنجی که توالی و مدت زمان هر قسمت از سیکل جوشکاری مقاومتی کامل را کنترل می کند

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی sequence weld timer

cycle timer

زمان سنج چرخه ؛ زمان بند چرخه زمان سنجی که طبق برنامه زمانی مشخص مداری را قطع یا وصل می کند

electronic timer

زمان سنج الکترونیکی

ignition timer

چکش برق

integrating timer

زمان سنج جمعی زمان سنجی که مجموع تعدادی فاصله ی زمانی کوچک را اندازه می گیرد

interval timer , timer

زمان سنج فاصله ، زمان سنج وسیله ای برای علامت دادن در مورد پایان یک زمان معین که می تواند کلیدی را نیز در انتهای این زمان تحریک کند

monostable timer

زمان سنج تک پایا چند ارتعاشگر تک پایا که کنترلهایی برای تنظیم پهنا یا مدت زمان پالس خورجی دارد

off delay timer

زمان سنج بدون تاخیر

persistence timer

تایمر ماندگار

photoelectric timer

زمان سنج فتوالکتریکی زمان سنجی که با نور التهابی برای کنترل بعضی فعالیتها ، مانند روشن یا خاموش کردن لامپ ، تحریک می شود مثلاً مدار کنترلی که شامل یک قطعه فتوالکتریک و تقویت کننده است ، می تواند با طلوع یاغروب خورشید تحریک شود

phototimer

تایمر نوری

repeating timer

زمان سنج تکرار زمان سنجی که به تکرار چرخه کاری خود تا هنگام برداشته شدن فرمان تحریک ادامه می دهد

retentive timer

زمان سنج نگه دارنده

sequence

توالی 1 آرایش عناوین یا اتفاقها بر طبق مجموعه قواعد منظم 2 آرایش عناوین بر اساس مجموعه قواعد منظم تعیین شده ، توالی ، دنباله ، ترتیب

sequence control

کنترل توالی کنترل خودکار مجموعه ای از عملکردها به ترتیب از پیش تعیین شده

sequence of samples

دنباله ای از نمونه ها

sequence ralay

رله توالی رله ای که دو یا جند مجموعه اتصال را به ترتیب از پیش تعیین شده ای باز یا بسته می کند

sequence register

ثبات توالی

sequencer

ترتیب دهنده قطعه یا مدار تعیین کننده ترتیب عدد یا انجام عملیات ، توالی دهنده

timer

زمان سنج

token rotation timer

زمان سنج گردش نشانه

watchdog timer

زمان سنج نگهبان

weld- interval timer

زمان سنج فاصله زمانی جوش زمان سنجی که فاصله های زمانی حرارت دادن و شدن را به هنگام انجام جوشکاری چند پالسی کنترل می کند

weld timer

زمان سنج جوش زمان سنجی که فقط زمان جوش را کنترل می کند

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی sequence weld timer

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی sequence weld timer

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما