معنی voice multiplexing

مهندسی برق
voice multiplexing
مالتی پلکس کردن صدا فشرده سازی دویا چند ( معمولاً چهار ) مکالمه تلفنی همزمان به یک کانال رده صدا به طوری که برای شنوندگان غیر قابل تشخیص باشد این کار با دیجیتال سازی صدا انجام می شود
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی voice multiplexing
frequency division multiplexing
مالتی پلکسینگ تقسیم فرکانسی
multiplexing
مالتی پلکس
Orthogonal frequency division multiplexing
مدولاسیون تقسیم فرکانس عمود برهم
quadrature multiplexing
مالتی پلکس ربعی
radio multiplexing
تسهیم کردن رادیویی 1 تقسیم کانال رادیویی به تعداد کانال صدا یا رمز با استفاده از تقسیم بسامدی یا تقسیم زمانی 2 اتصال دو یا چند فرستنده یا گیرنده به یک آنتن از طریق شبکه های تزویج مناسب
spatial multiplexing
تسهیم‌سازی فضایی
Time Division Multiplexing
تسهیم تقسیم زمانی
Time-Multiplexing
مالتی پلکس زمانی
voice
صدا ، صوت
voice channel
کانال صدا کانال مخابراتی تلفنی که دارای پهنای باند کافی برای انتقال بسامدهای صوتی در حدود 3KHz است
voice coder
رمزگذار صدا رمزگذاری که ورودی صحبت را به شکل دیجیتالی تبدیل می کند برای ارسال امن به رمز تبدیل شود سیگنالهای دیجیتال ارسال شده در گیرنده رمز گشایی شده ، دوباره به صحبت تبدیل می شوند
voice coil
پیچک صدا پیچکی که با دیافراگم بلندگوی پیچک - متحرک در تماس است و در اثر برهم کنش میدان مغناطیسی ثابت با میدان مغناطیس ناشی از جریان بسامد رادیویی که در پیچک صدا جاری می شود ، در فاصله شکاف هوایی بین قطبها حرکت می کند
voice digitization
دیجیتال سازی صدا تبدیل سیگنالهای آنالوگ صدا به سیگنالهای دیجیتال مزیت آن در بهبود کیفیت مخابره است زیرا سیگنالهای دیجیتال نسبتاً در برابر نویز ، تداخل و اعوجاج ایمن هستند سیگنالهای محو شده را می توان بدون کاهش کیفیت بازسازی کرد با روشهای ان شامل انواع مختلفی از مدوله کننده ی پالس - رمز است
voice frequency; speech frequency
بسامد صدا ؛ بسامد صحبت بسامد شنیداری در محدوده لازم برای ارسال صحبت با کیفیت تجاری از حدود 300 تا 3400Hz
voice grade line
خط پایه صدا
voice over ip
انتقال صوت روی اینترنت
voice recognition unit
واحد شناسایی صدا مدار جانبی کامپیوتر که تعداد محدودی از لغات بیان شده را می شناسد و آنها را به سیگنالهای دیجیتال معادلی تبدیل می کند که می تواند به صورت ورودی به کامپیوتر داده شوند یا عملیات مورد نظر دیگری را آغاز کنند
voice responce
پاسخ صدا سیستم ضبط کنترل شده با کامپیوتر که صداهای پایه ، اعداد ، لغات و / یا عبارات را به طور جداگانه برای پخش ، تحت کنترل کامپیوتر ، ذخیره می کند تا به درخواستهای وارد شونده از صفحه کلید پاسخ دهد قیمتهای فروش کالا و ارائه باقیمانده حساب جاری به هنگام وارد کردن عدد حساب به پایانه کامپیوتری راه دور نمونه هایی از کاربردهای آن هستند
voice synthesizer; speech synthesizer
ترکیب کننده صدا ؛ ترکیب کننده صحبت ترکیب کننده ای که صحبت را به هر زبان با سر هم کردن عناصر یا آواهای آن زبان تحت کنترل دیجیتالی شبیه سازی می کند و هر کلمه با تأکید ، مدت زمان ، مکث و مشخصه های صحیح دیگر صحبت همراه است کاربرد آن در صداهای تولیدشوند با کامپیوتر در پاسخ به درخواستهایی از کامپیوتر یا دکمه های تلفن تون است هنگامی که سیستم با شناسایی صدا همراه باشد می تواند پاسخهای شفاهی به تعداد محدودی از درخواستهای کلامی بدهد
voice warnin system
سیستم هشدار با صدا سیستم داخل فضای هواپیما که دارای تعدادی لغت هشدار از پیش رمز شده ی دیجیتالی است برای مقاصدی مانند جلب توجه به مشکل احتمالی در هواپیما یا هشدار احتمال برخود هوایی به کار می رود
voice-frequency carrer telegraphy
تلگراف حامل بسامد صدایی تلگراف حاملی که در آن جریانهای مدوله شده روی کانال تلفنی با بسامد - صدا ارسال می شوند
voice-grade line
خط رده صدا خط تلفن شماره گیری عمومی که دارای پهنای باندی از 300 تا 3400Hz است که برای داده های دیجیتال صحبت تا سرعتهای حدود 2400b/s لازم است
voice-operated transmission
ارسال فعال شونده با صدا روش مخابره رادیویی که در آن حامل فقط وقتی ارسال می شود که سیگنال صدا وجود داشته باشد
voiceprint
چاپ صدا ثبت الگوهای متمایز تشکیل شده با صدای شخص مانند آنچه که با طیفنگار صوت به دست می آید از این الگو می توان برای شناسایی افراد استفاده کرد
wavelength division multiplexing
مالتی پلکس بر اساس تقسیم طول موج

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن