معنی connector

مهندسی برق

connector

دو شاخه برق ، رابط متصل کننده ، اتصال دهنده ، رابط اصطلاحی عام در مورد وسیله مکانیکی که دو رسانا را به هم متصل می کند و مسیر رسانای کم مقاومت و بدون درزی را به وجود می اورد این قطعات به شکلها و ابعاد مختلفی ساخته می شوند و به وفور در سیمها و دستگاههای الکترونیکی و الکتریکی به کار می رون عموماً اتصال دهنده ها از دو قسمت تشکیل می شوند ، یک قسمت که به سر کابل یا سیم وصل می شود و قسمت مکمل آن که روی کابل پریز ، یا تخته مدار قرار می گیرد بنابر این هر رابط یا اتنصال دهنده دارای یک سر اتصال سر plug و یک سر اتصال داده ( jack ) است امروزه ، انواع متنوعی از اتصال دهنده های الکترونیکی برای کابلهای هم محور ، کابل نواری ، کابل چند سیمه ، تخته مدارها ، تلفن ، قطعات صوتی ، تصویری ، تارهای نوری ، تلویزیون کابلی و خطوط برق ارائه شده است

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی connector

connector plug

دوشاخه رابط

connector switch

کلید رابط

battery connector

رابط پیل باتری

box connector

رابط جعبه

card-edge connector

رابط لبه -کارتی نوعی رابط مستطیلی که با بالشتکهایا انگشتیها ی اتصال روی تخته های مدار -چاپی جفت می شود و اتصال بین قطعات تخته مدار را تکمیل می کند این رابط دارای دو ردیف اتصال فنری مقابل هم است که محکم با تخته مدار درگیر می شوند

cell connector

رابط پیل باتری

coaxial cable connector

اتصال دهنده ی کابل هم محور مجموه ای از رابط های نر و ماده برای بر قراری اتصال موقت یا دائمی بین دو کابل هم محور و بدون تاثیر بر مشخصه های امپدانسی آنها

computer connector

رابط کامپیوتری نوعی رابط چند پایه ای که امکان اتصال یا قطع همزمان 25 یا تعداد بیشتری پایه را فراهم می سازد این رابطها ، به منظور جفت شدن صحیح رابطهای نر و ماده ، نوعاً به شکل دی ساخته می شوند

disconnector

قطع کننده

dry cell connector

رابط پیل خشک

ediswan connector

رابط ادیسوان

female connector

اتصال دهنده مادگی

female-connector

اتصال ماده ، پ؛ رابط ماده اتصال دهنده ای که اتصالات آن در تورفتگیها کار کذاشته شده اند سراتصالهای ماده ، سوکتها و پریزهای برق نمونه ای از اتصال دهنده های ماده هستند

hermaphroditic connector

اتصال دهنده ی دو جنسی اتصال دهنده ای که از دو بخش نر و ماده تشکیل شده است اتصال دهنده ی دو شاخه ای نمونه آن است

lamp connector

رابط لامپ

male connector

اتصال دهنده نری

printed - wiring connector

اتصال سیم بندی چاپی اتصالی که اتصالهای داخلی بین انتهای سیم بندی مدار چاپی و سیم بندی خارجی معمولی را انجام میدهد

solderless connector

اتصال بدون لحیم اتصالی که دو انتهای سیم را به طور محکم به یکدیگر متصل می کند ، تا اتصال خوبی را بدون لحیم برقرار کند شکل معمول آن سرپوشی با رزوه های داخلی مخروطی و باریک شونده است که به دور دو انتهای بیرون سیم پیچیده می شود

umbilical connector

متصل کننده گرد متصل کننده سریع -جداشدنی که به کابل گرد مستقیمی ختم می شود و در داخل پریز اتصال گرد قرار می گیرد

wiring connector

رابط

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی connector

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی connector

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما