معنی finite state machine

مهندسی برق
finite state machine
ماشین با حالت محدود
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی finite state machine
acyclic machine
ماشین تک قطب
adding machine
ماشین جمع ، ماشین حساب ، جمع زدن
addressing machine
ماشین آدرس نویس
asynchron machine
ماشین ناهمزمان [ناموافق]
asynchronous machine
ماشین آسنکرون ماشین ای -سی که سرعت ان تناسبی با بسامد خط تغذیه ندارد ، ماشین غیر همزمان
automated teller machine
تحویلدار ماشینی خودکار ( ای تی ام ) : ماشین خودپرداز خودکار یارانه ی رایانه ای مخصوص که کارهای بانکی را به صورت خود کار انجام می دهد و می تواند در صورت قرار دادن کارت شناسائی معتبر در محل مخصوص خود ، پول اسکناس تحویل دهد عملیات بانکی مجاز توسط این دستگاه عبارت اند از به حساب گذاشتن چک و پرداخت پول نقد تا مقدار معین این پایانه دارای بخش های نمایشگر پرتوکاتدی ، صفحه کلید ، و شیارهایی برای ورود چک و خروج پول است کار بر بعد از انتخاب عمل بانکی مورد نظر باید از دستور العملهای ظاهر شده روی نمایشگر پیروی کند
automatic ironing machine
اتو زدن و خشک کردن خودکار
automatic machine
ماشین خودکار
automatic welding machine
ماشین جوش خودکار
auxiliary machine
ماشین کمکی
brushless doubly fed three-phase induction machine
ماشین القایی سه فاز دو سو تغذیه بدون جاروبک
brushless machine
ماشین بدون جاروبک
calculating machine
ماشین حساب
cogitive machine
ماشین شناختی ماشینی با توانایی یاد گیری
commutating machine
ماشین جابجاگری
commutator machine
ماشین دارای کموتاتور
compensated machine
ماشین تقویت شده
compund machine
ماشین مختلط
direct current machine
ماشین جریان مستقیم
Double Fed Induction Machine
ماشین القایی تغذیه دوسویه
doubly salient 8/6 switched reluctance machine
ماشین سوئیچ رلوکتانس 8/6 با قطب برجستۀ دوبل
electric machine
ماشین الکتریکی
electrostatic machine
ماشین الکتروستاتیکی
facsimile machine
دستگاه نمابر دستگاه شخصی یا راداری پیشرفته ای که عملیات پویش فکس ، ارسال و دریافت ، و چاپرا یک جا انجام می دهد در روش متداول پویش ، نسخه ی موضوع (subject copy) به داخل دستگاه فرستاده می شود و از مقابل طلبه ای که با سرعت زاویه ای ثابت می چرخد ، عبور داده می شود یک چرخ اپتیکی به همراه فوتوسل روی تسمه ای عرضی نصب شده است که به اندازه ی ارتفاع خط مستقیم در هر گام جلو می رود فوتوسل جریانی از دانه های تصویری (پیکسل9 را در پی پویش تولید می کند خروجی فوتوسل یا فوتوسلها پس از تبدیل توسط مودم از طریق خطوط تلفنی به دستگاه مشابه فکس ارسال می شود دستگاه گیرنده فکس ازلاعات را دوباره به سیگنال قابل چاپ روی کاغذ گرمایی یا ساده تبدیل می کند معمولاً برای دستگاههای فکس شماره ی تلفن اختصاصی در نظر گرفته می شود به گونه ای که بدون تداخل با مکالمات تلفنی می توانند به صورت شبانه روزی کار کنند از برخی دستگاههای فکس به عنوان پویشگر استفاده می شود تا متون یا تصاویر گرافیکی را به شکل رقمی در آورند و برای پردازش یا ذخیره به رایانه ارسال کنند برخی دیگر نیز به عنوان ماشینهای کپی اداری به کار می روند
fault tolerant modular machine
ماشین مدولار تحمل‌پذیر در برابر خطا
finite
متناهی ؛ محدود دارای محدود ی ثابت و معینی از مقادیر ، پایان دار ، کرانه دار ، محدود
finite clipping
سرچینی محدود عمل سرچینی که در آن سطح آستانه در عین بزرگ بودن ، کمتر از دامنه ی اوج سیگنال ورودی است
Finite control set model predictive control
کنترل پیش بین با مجموعه کنترلی متناهی
finite duration
طول مدت محدود
finite element method
روش المان محدود
finite element methods
روش المان محدود
finite elements method
روش اجزا محدود
finite ground bus resistance
مقاومت محدود زمین
finite prediction horizen
افق پیش بین محدود
finite-difference time domain
تفاضل محدود حوزۀ زمان
finite-difference time-domain
تفاضل محدود حوزۀ زمان
finite-element
اجزا-محدود
finite-element method
روش المان محدود، روش اجزای محدود، روش عناصر محدود
finite-time synchronization
همزمانسازی زمان محدود
flux-reversal machine
ماشین شار برگشتی
frictional machine
ماشین مالشی
holtz machine
ماشین هولتس
Hybrid Axial Field Flux-Switching Permanent-Magnet Machine
ماشین هیبرید میدان محوری سوئیچینگ شار آهنربای دائم
inductance machine
ماشین القایی
induction machine
ماشین القایی
inductive machine
ماشین القایی
machine
ماشین
multimachine
چندماشینه
open machine
ماشین باز
permanent magnet machine
ماشین مغناطیس دائم
Permanent Magnet Vernier Machine
ماشین آهن‌ربای دائم ورنیر
polyphase machine
ماشین چند فاز
protocol machine
ماشین پروتکل
rotary machine
ماشین دوار
rotatitg machine
ماشین دوار
self-excited machine
ماشین خود تحریک
separately-excited machine
ماشین با تحریک جداگانه
state machine
ماشین حالت
static machine
ماشین استاتیک ماشینی که بارهای الکتریکی را ، معمولاً با القای الکتریکی ، تولید می کند تا ولتاژهای بالایی برای انجام کارهای تحقیقاتی بسازد مولد ون دو گراف نمونه ای از آن است
Switched Reluctance Machine
ماشین سوئیچ رلوکتانسی
Synchronous Machine
ماشین سنکرون ، ماشین همگام ، ماشین سنکرون ماشین AC که سرعت متوسط آن متناسب با بسامد ولتاژ اعمال شده یا تولید شده است ، ماشین همزمان
telephone answering machine
دستگاه پیغام گیر تلفن مدار الکترونیکی که با سیستم تلفن عمومی سازگار است و ترکیبی از هر دو نقطه ضبط پیغام و پاسخگویی خودکار را انجام می دهد و دستگاه به تونهای تلفن دریافتی پاسخ می دهد و دستگاه ضبط نوار مغناطیسی را به کار می اندازد بعضی از پیغام گیرها شامل مدارهایی هستند که امکان فعال شدن آنها را از طریق تلفن دیگری و در پاسخ به رمز تون معین ارسال شده از طریق خطوط تلفنی فراهم می کند ، طوری که دستگاه پیغامهای ضیط شده را پخش می کند در بعضی از دستگاه ها پیغام گیر و تلفن در یک واحد قرار دارند
three phase machine
ماشین سه فاز
turing machine
ماشین تورین کامپیوتر فرضی که محدویت ظرفیت حافظه ندارد
unipolar machine
ماشین تک قطب
von-neumann machine
ماشین فون نویمان کامپیوتر دیجیتال معمولی که دستورالعملهای خود را به ترتیب انجام می دهد
wimshurst machine
ماشین ویمشورست مبدل الکترواستاتیکی تشکیل شده از دو دیسک شیشه ای که در جهت مخالف می گردند دیسکها دارای قطاعهای پوشیده با ورقه فلزی و شانه های جمع کننده ای هستند که الکتریسیته ساکن را برای شارژ کردن بطریهای « لید» یا دشارژ در دو سر شکاف را تولید می کنند
x-ray machine
ماشین پرتوX لامپ پرتوx ، منبع تغذیه و تجهیزات لازم دیگر برای انجام عکسبرداری پرتوx

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن