معنی local multipoint distribution

مهندسی برق

local multipoint distribution

پخش چند نقطه ای محلی سیستم ارسال تلویزیونی برد کوتاه شبیه به پخش چند نقطه ای چند کاناله (MMDS) ، اما با عملکرد در باند فرکانسی متفاوت و قادر به ارسال 49 کانال ، آنتن سهموی شکل آن (6in) 150mm قطر دارد و می تواند روی قاب پنجره نصب شود سیگنال آن به دلیل مدولاسیون فرکانسی کمتر از MMDS تحت تأثیر تداخل قرار می گیرد

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی local multipoint distribution

Arrhenius-Weibull probability distribution

توزیع احتمال آرنیوس-ویبول

binominal distribution

توزیع دو جمله ای

binominal probability distribution

توزیع احتمال دو جمله ای

boltzmann distribution

توزیع بولتزمن

cash flow distribution

توزیع جریان نقدی

center of distribution

مرکز پخش

charge distribution

توزیع بار

constant current distribution

توزیع با شدت ثابت

constant potential distribution

توزیع با ولت ثابت

current distribution

توزیع جریان

direct current distribution

توزیع جریان مستقیم

distribution

توزیع

electron distribution

توزیع الکترون

energy distribution

توزیع انرژی

equilibrium distribution

توزیع تعادل

exponential distribution

توزیع نمایی

fermi distribution

توزیع فرمی

flux distribution

توزیع شار

frequency distribution

توزیع فرکانسی

gaussian distribution

توزیع گوسی

impurity distribution

توزیع ناخالصی

law of distribution

قانون توزیع

light distribution

توزیع نور

load distribution

توزیع بار

local

محلی

local accuracy

دقت مکانی

local action

تخلیه موضعی باتری

local area network

شبکه ی محلی [لن] نوعی شبکه ی مخابره ی داده ها با توانایی ارسال داده با سرعت متوسط تا خیلی زیاد (100kb/s تا 50mb/s ) که در منطقه ی جغرافیایی محدود نظیر یک ساختمان یا مجموعه ای از ساختمانها عمل می کند این شبکه از تجهیزات ارتباطی مخصوص به خود استفاده می کند ولی به کمک دروازه یا پل می تواند به شبکه های عمومی یا اختصاصی دیگر نیز متصل شود

local area network ( lan )

شبکه محلی

local call

مکالمه محلی

local channel

کانال محلی کانال پخش استانداردی که به چندین ایستگاه اجازه ی عمل کردن با توان کمتر از 250W را می دهد

local connection

اتصال محلی

local currents

جریانهای فوکو

local density approximation

تقریب چگالی موضعی

local field

میدان محلی

local generation

تولید محلی

Local grid

شبکه محلی

local label

برچسب محلی

local loop

حلقه محلی

local maximum

حداکثر محلی

local minimum

کمینه محلی

local oscillator

نوسانساز محلی نوسان ساز گیرنده ی سوپر هترودین ؛خروجی آن با سیگنال حامل RF ورودی در مخلوط کننده مخلوط می شود تا سیگنال لازم برای lF با بسامد کمتر تولید شود ، اوسیلاتور موضعی

local process controller

کنترل کننده ی پردازش محلی

local receiver

گیرنده محلی

localization

مکانیابی

localized capacity

ظرفیت متمرکز

localizer

مکان یاب دستگاه رادیویی که سیگنالهایی برای هدایت بعدی هواپیما نسبت به یک خط گریز مرکزی تولید می کند

localizer on- course line

خط میدان مکان یاب خطی در صفحه عمود که از مکان یاب می گذرد و در هر طرف آن علایم دریافتی مخالف یکدیگرند

localizer sector

قطاع میان دو خط (localizer) شعاعی هم سیگنال که اختلاف مشابه معینی در عمق مدولاسیون دارند

locally

به طور محلی

locally actiye

فعال در محل

Locally conformal symplectic blow-up

انفجار سیمپلکتیک موضعا همدیس

locally linear transform

تبدیل خطی محلی

Locally Linear Transforming

تبدیل خطی محلی

locally passive

غیر فعال در محل

magnetic field distribution

توزیع میدان مغناطیسی

maxwell distribution

توزیع ماکسول

maxwellian distribution

توزیع ماکسولی توزیع سرعت مولکولهای گاز در تعادل دمایی

multichannel multipoint distribution

توزیع چند کاناله ی چند قطعه ای سیستم توزیع سیگنال بسامد ریز موج مدوله شده امنه بر کوتاه که از برج فر ستنده پای پخش می شود که قادر به حمل 33 کانال برای آنتهای شاخه ای پشت بامها است نتنها ی گیرنده باید در خط دید مستقیم فرستنده باشد گگ

noise distribution

توزیع نویز

normal distribution

توزیع نرمال

phase distribution

توزیع فاز

planck distribution

توزیع پلانک

poisson distribution

توزیع پواسون

pollution distribution

توزیع آلودگی

power distribution

توزیع قدرت

probability distribution

توزیع احتمال

radial distribution

توزیع شعاعی

redistribution

توزیع مجدد تغییر علامت بارهای سطح ذخیره کننده در لامپ ذخیره بار یا لامپ دوربین تلویزیونی با الکترونهای ثانویه از نقاط دیگر سطح

theory of distribution

نظریه توزیع

two dimensional field distribution

توزیع میدان دوبعدی

uniform distribution

توزیع یکنواخت

voltage distribution

اختلال ولتاژ

Weibull distribution

توزیع ویبول

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی local multipoint distribution

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی local multipoint distribution

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما