معنی spect

مهندسی برق
spect
single -photon emission-computed tomography-مقطع نگاری با گسیل چاپ شده تک فوتونی روش تصویر برداری پزشکی که تصاویری از اندامهای داخلی و بافتهای بیمار را با اشکار سازی وجود مقادیری از ایروتوپهای رادیو اکتیو تزریق شده به صورت مایع به بدن ، ارائه میدهد آرایه ای از الکترودها سیگنالهای الکتریکی گسیل می کنند و کامپیوتر مکان فعالیتهای پرتوزا را ثبت و منبع تابش را رسم می کند و آن را به صورت داده های تصویر در می آورد رمزگذاری رنگی ، امکان تحلیل آسانتر تصویر را برای تشخیص فراهم می کند این روش نسبت به مقطع نگاری گسیل پوزیترون (PET) دقت کمتری دارد ولی ارزان تر است
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی spect
spectral information
اطلاعات طیفی
Spectral efficiency
بازدهی طیفی
spectrum efficiency
بازدهی طیفی
spectroradiometer
تابش سنج طیفی ابزاری که توزیع انرژِ طیفی هر نوع تابش را مانند تابش مادون قرمز ، اندازه می گیرد
spectrum analyser
تجزیه کننده طیف
spectrophotometric analysis
تحلیل طیف سمجی نوری شیوه ای از تحلیل کوانتایی بر اساس توزیع انرژی طیفی در طیف جذبی ماده در حلال و
spectrum analyzer
تحلیلگر طیف
spectral test
تست طیفی
spectral density
چگالی طیفی
Spectrum Sensing
حسگری طیف
spectrum hole
حفره طیفی
spectral quantum yield
خاصل گوانتومی طیفی تعداد متوسط الکترونهای گسیل شده فتو الکتریکی از کاتد نوری به ازای هر فوتون تابش شده با طول موج معلوم
spectrum line
خط طیف خط ثبت شده به وسیله طیف سنج برای نمایش طول موجی معین ، جرم اتمی یا کمیت طیفی دیگر
spectral purity
خلوص طیفی ویژگی داشتن یک طول موج
spectral color
رنگ طیفی رنگی که در طیف نور سفید ظاهر می شود بنفش ف آبی ، سبز ، زرد ، نارنجی و قرمز رنگهای طیفی اصلی هستند
spectral radiant intensity
شدت تابش طیفی شدت تابش به ازای فاصله طول موج واحد مانند وات بر استرادیان بر میکرومتر گ
spectral null
صفر طیفی
spectrum
طیف
spectral
طیف
spectrum ( plural spectra)
طیف 1 همه بسامدهای به ار رفته برای منظوری خاص در نتیجه ف طیف رادیویی از حدود 10 کیلو هرتز تا حدود 300 گیکاهرتز کسترده می شود 2 نتیجه سازی تابشی مانند نور مطابق با خاصیتی پیشرونده که معمولاً بسامد است 3 electromagnetic spectrum
spectrum overlay
طیف به هم بافته
spectrometer
طیف سنج ابزاری که تابش را به طول موجهای تشکیل دهنده ی آنها تجزیه می کند ودامنه ی هر مولفه را انازه می گیرد
spectrophotometer
طیف سنج نوری ابزاری که ارسال یا بازتابش ظاهری نور مرئی را به صورت تابعی از طول موج اندازه می گیرد و امکان تحلیل دقیق رنگ یا مقایسه دقیق شدت روشنایی دو منبع را با طول موجهای معین فراهم می کند
Spectrometry
طیف سنجی ، طیف سنجی استفاده از شیوه های طیف نگاری برای به دست آوردن ثابتهای فیزیکی مواد
spectral frequency
طیف فرکانسی
spectrum underlay
طیف لایۀ زیرین
spectrograph
طیف نگار طیف سنجی که طیف تابش را به طور دائم ثبت می کند
spectroscope
طیف نما ابزاری که طول موجهای مستقل تابش را از یکدیگر جدا می کند تا امکان مشاهده طیف حاصل را فراهم کند
spectroscopy
طیف نمایی شاخه ای از علم فیزیک که به اندازه گیری و تحلیل طیفهای مرئی ، مادون قرمز و فرابنفش می پردازد
spectra
طیف ها
spectral selectivity
قابلیت انتخاب طیفی اثر طول موج تابش روی جریان خروجی قطعه فوتوالکتریک ، گزینندگی طیفی
spectral spreading
گسترش طیفی
spectral contrnt
محتوای طیفی
spectral sensitivity characteristic , spectral response
مشخصه حساسیت - طیفی ، پاسخ طیفی رابطه بین حساسیت تابش و طول موج تابش تابیده در لامپ دوربین یا لامپ نوری ، تحت شرایط تابش معین
spectral sensitivity characteristic
مشخصه حساسیت مرئی
spectral response characteristic
مشخصه طیفی
spectral characteristic
مشخصه طیفی رابطه ی بین طول موج و بعضی متغیرهای دیگر مانند رابطه بین طول موج و توان تابشی گسیل شده صفحه ی نمایش نور تابنده به ازای فاصله طول موج واحد ، مشخصه مرئی
spectrum locus
مکان طیف مکان نقاط نشان دهنده ی رنگ نمایی ، تحریکهای خالص طیفی در نمودار رنگی
spectrum signature
هویت طیفی مشخصه های طیفی فرستنده ، گیرنده و آنتن سیستم الکترونیکی همراه با طیفهای تابش ، الگوهای آنتن و مشخصه های دیگر که در مطالعه تداخلهای االکترومغناطیس ناشی از تجهیزات فرستنده و گیرنده اهمیت دارد
absolute aspect
نمای مطلق
inspect
بازرسی ، بررسی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن