معادل انگلیسی شیشه آرسنیک سرخ

مهندسی مواد

شیشه آرسنیک سرخ

red arsenic glass

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی شیشه آرسنیک سرخ

شیشۀ تابشی

actinic glass

شیشۀ عقیق نما

agate glass

شیشۀ شجری

alabaster glass

شیشۀ کهربایی

amber glass

شیشۀ کهربایی

amberglass

آنتیموان شیشه ای ، آنتیموان شیشه‌ای

antimony glass

شیشۀ ضدّ گلوله ، شیشۀ مسلّح

armoured glass

شیشۀ اتومبیل ، شیشهٔ اتومبیل

auto glass

شیشۀ لُخت ، شیشه لُخت

bare glass

شیشۀ باریمی

barium glass

تاکیلیت ، شیشۀ بازالتی

basalt glass

شیشۀ فلوئورور بریلیم ، شیشه فلوئورور بریلیم

beryllium fluoride glass

شیشۀ گدازه ای سیاه ، شیشۀ گدازه‌ای سیاہ

black lava glass

شیشۀ دمیده

blown glass

شیشۀ بوهمی ، شیشه بوهمی

bohemian glass

شیشۀ تار ، شیشۀ شیری ، شیشۀ شیری رنگ ، شیشه شیری ، شیشه تار ، شیشه شیری رنگ

bone glass

شیشۀ بوراتی ، شیشه بوراتی

borate glass

شیشۀ بطری ، شیشه بطری

bottle glass

شیشه جام ، شیشۀ جام

broad glass

شیشه های فلزی حجیم

bulk metallic glass

شیشۀ ضدّ گلوله ، شیشه ضدّ گلوله

bulletproof glass

شیشۀ رنگ انگوری ، شیشه رنگ انگوری

cathedral glass

شیشۀ اسفنجی ، شیشه اسفنجی

cellular glass

شیشۀ C

c-glass

شیشۀ کالکوژنید ، شیشه کالکوژنید

chalcogenide glass

شیشۀ ریز بریده ، شیشه ریز بریده

chopped glass

شیشۀ تار ، شیشۀ شیری ، شیشهٔ شیری ، شیشهٔ تار

clouded glass

شیشۀ رسانا ، شیشۀ هادی ، شیشه‌هادی ، شیشهٔ رسانا

conductive glass

شیشه سرخ مس

copper-ruby glass

شیشه کنگره دار

corrugated glass

شیشه محافظ

cover glass

شیشۀ کراون ، شیشه کراون

crown glass

شیشه بلور

crystal glass

شیشه ی آفتابی

daylight glass

شیشه D

d-glass

شیشۀ تار ، شیشۀ شیری ، شیشۀ مات ، شیشهٔ شیری ، شیشهٔ تار ، شیشه مات

diffusing glass

شیشه سل - ژل

dol-gel glass

شیشۀ کوارتزی بهسازی شده

doped quartz glass

شیشۀ شیری ، شیشۀ مات ، شیشهٔ شیری ، شیشهٔ مات

dull glass

ای گلاس

e glass

ای گلاس

eglass

شیشۀ E

e-glass

شیشۀ الکتریکی ، شیشه الکتریکی

electric glass

شیشه الکترودی

electrode glass

شیشه شیری ، شیشۀ مات ، شیشه مات

emulsion opal glass

شیشۀ مات ، شیشه مات

etched glass

شیشۀ کف ، شیشهٔ کف

ferroglass

فایبرگلاس

fibreglass

شیشه صافی

filter glass

شیشۀ تخت

flat glass

شیشه سربی ، بلور فلینت

flint glass

شیشۀ فلورنتینی ، شیشهٔ فلورنتینی

florentine glass

شیشه فلورسان

fluorescent glass

شیشۀ مات ، شیشهٔ مات

frosted glass

شیشه سیلیسی گدازیده

fused silica glass

لولۀ آبنما

gauge glass

شیشه

glass

شیشه مات

granulated glass

شیشۀ شجری ، شیشۀ مات ، شیشهٔ مات ، شیشهٔ شجری

grnulated glass

شیشه ساییده ، شیشۀ مات ، شیشهٔ مات

ground glass

شیشه ی نشکن ، شیشه ی پیرکس ، شیشه بوهمی ، شیشه پیرکس ، شیشه سخت

hard glass

شیشۀ پیرکس ، شیشۀ نسوز

high-melting glass

قالب گیری انفجاری

impact moulding glass

شیشه ی صنعتی ، شیشۀ صنعتی

industrial glass

شیشه نامریی

invisible glass

سریشم ماهی

isinglass

شیشه آبی ژنا ، شیشۀ آبی ینا ، شیشه آبی ینا

jena blue glass

شیشه متورّق ، شیشه نپاشیدنی ، شیشۀ بی خطر ، شیشه بی خطر

laminated glass

شیشۀ آهکی ، شیشه آهکی

lime glass

شیشه زود گداز

low-melting glass

شیشه منیزی ، شیشۀ لامپ ، شیشهٔ لامپ

magnesia glass

ذرّه بین

magnifying glass

شیشۀ فلزی ، شیشه فلزی

metallic glass

شیشۀ M

m-glass

شیشۀ شیری ، شیشهٔ شیری

milk glass

شیشۀ شیری ، شیشهٔ شیری

milky glass

شیشه موسکوی ، موسکوویت

muscovy glass

شیشۀ طبیعی ، شیشه طبیعی

natural glass

شیشۀ نئودیمیم ، شیشه نئودیمیم

neodymium glass

شیشۀ نئوفان ، شیشه نئوفان

neophane glass

شیشۀ سخت

nonex glass

شیشه نشکن

non-shattering glass

شیشۀ بلوری ، شیشهٔ بلوری

nucleated glass

شیشۀ تار ، شیشۀ شیری ، شیشهٔ شیری ، شیشهٔ تار

obscured glass

شیشه شیری رنگ ، شیشۀ تار ، شیشه تار

opal glass

شیشۀ مات ، شیشهٔ مات

opalescent glass

شیشۀ نوری ، شیشهٔ نوری

optical glass

شیشۀ فسفات ، شیشهٔ فسفات

phosphate glass

شیشۀ نور رنگی

phosphochromic glass

شیشۀ نور رنگی ، شیشهٔ نور رنگی

photochromic glass

شیشه حساس به نور

photosensitive glass

شیشه رنگی

pigmented glass

شیشۀ آینه ، شیشۀ جام ، شیشه جام ، شیشه آینه

plate glass

شیشه قطبیده ، شیشۀ پلاریزه ، شیشهٔ پلاریزه

polarised glass

پودر شیشه ، گرد شیشه

powdered glass

شیشۀ فشرده ، شیشهٔ فشرده

pressed glass

شیشه پیرکس ، شیشۀ پیرکس

pyrex glass

کوارتز گدازیده ، شیشۀ کوارتز ، شیشه کوارتز

quartz glass

استات قرمز

red acetate

توسکای قرمز

red alder

آنتیموان قرمز

red antimony

زبان گنجشک قرمز

red ash

برنج سرخ

red brass

شمش برنج سرخ

red brass ingot

کیک سرخ

red cake

مس ریز ، مفرغ ریز

red caster

برنج ریختگی سرخ

red casting brass

سدر سرخ ، سرو خمره ای ، ارس ویرجینیایی ، سرو خمره‌ای

red cedar

زغال چوب سرخ

red charcoal

کبالت قرمز

red cobalt

کوپریت

red copper ore

کوپریت ، اکسید قرمزرنگ مس ، اکسید قرمز رنگ مس

red copper oxide

مرجان قرمز

red coral

سرو سرخ

red cypress

صنوبر قرمز

red fir

آلیاژهای ردفوکس

red fox alloys

شیشۀ سرخ ، شیشه سرخ

red glass

صمغ قرمز ، چوب صمغ قرمز

red gum

سرخ سختی ، گرما سختی

red hardness

سرخ تفته

red heat

هماتیت سرخ ، خاکی سرخ ، خاک سرخ

red hematite

اُخرای قرمز

red iron oxide

ارس سرخ

red juniper

درخت خایای سرخ

red khaya

رنگدانه لاک قرمز C

red lake c pigment

لوان سرخ

red lauan

مینیم ، سُرنج ، اسرنج ، سرنج

red lead

لیکور قرمز

red liquor

درخت ماهون سرخ

red mahogany

منگنز سرخ

red manganese

برنج سرخ

red metal

سرخگل ، لجن قرمز

red mud

اسید نیتریک قرمز

red nitric acid

گل اُخرا ، اُخرای سرخ

red ochre

روغن سرخ

red oil

زرنیخ سرخ ، آرسنیک سرخ

red orpiment

زاماسکۀ سرنج ، خمیر سرنج

red oxide cement

زنکیت

red oxide of zinc

فلفل سرخ

red pepper

فسفر قرمز

red phosphorus

رسوب سرخ

red precipitate

پروسیات سرخ پتاس ، فری سیانور پتاسیم

red prussiate of potash

سماق قرمز

red quebracho

لاستیک قرمز

red rubber

موی سمور قرمز

red sable hair

چوب صندل قرمز

red sandalwood

ماسه سنگ قرمز

red sandstone

انتقال قرمز

red shift

سرخ شکننده ، شکنندگی داغ ، داغ شکننده

red short

سرخ شکنندگی

red shortness

پیرارژیریت

red silver ore

پیاز عُنصُل قرمز

red squill

گرد پیاز عُنصُل قرمز ، گرد پیاز عُنصل قرمز

red squill powder

زنگ سرخ ، لکّه سرخ ، لکه سرخ

red stain

ترمیت قرمز

red thermit

زنکیت

red zinc ore

گل اُخرا

reddle

آلیاژ ردفورد

redford's alloy

چوب صمغ قرمز

redgum

روی باز تقطیر شده

redistilled zinc

فسفات ردوندا

redonda phosphate

مبادله کنندۀ احیاء ، مبادله کنندۀ الکترون ، مبادله کنندهٔ احیاء ، مبادله کنندهٔ الکترون

redox exchanger

شناساگرهای اکسایشی – احیایی ، شناساگرهای اکسایشی - احیایی

redox indicators

پتانسیل های اکسایشی – احیایی ، پتانسیل‌های اکسایشی - احیایی

redox potentials

واکنش های ا کسایشی - احیایی ، واکنش‌های اکسایشی - احیایی

redox reactions

بازکشش

redrawing

ردری

redray

دوباره خشک شده

redried

کالکوزین ، کالکوسیت ، ردروتیت

redruthite

دوباره خشک کردن

redrying

کاهیدن ، احیا کردن

reduce

احیاء شده ، احیاشده

reduced

رنگ پسماند

reduced colour

پسماندهٔ تقطیر جوّی

reduced crude

کسر ساده شده

reduced fraction

آهن احیا شده ، آهن پخته

reduced iron

جرم کاهیده

reduced mass

گرد فلز احیاء شده ، گرد فلز احیاء شدہ

reduced metal powder

نیکل احیاء شده

reduced nickel

تنسور کاهش یافته

reduced tensor

سرعت کاهش یافته ، سرعت کاهیده

reduced velocity

رقیق کننده

reducer

کاهش پذیری ، کاهش‌پذیری

reducibility

قابل احیا ، کاهش پذیر ، کاهش‌پذیر

reducible

جرم کاهش پذیر ، جرم کاهش‌پذیر

reducible mass

نمایش تحویل پذیر ، نمایشی تحویل‌پذیر

reducible representation

کاهش ضخامت

reducing

توان کاهشی ، توان کاهنده

reducing ability

عامل احیاکننده ، عامل کاهنده ، عامل احیا کننده

reducing agent

جوّ احیا کننده ، محیط احیایی

reducing atmosphere

شرایط احیاکنندگی

reducing conditions

شعله زرد ، شعلۀ احیا کننده ، الودوددار ، شعله احیا کننده

reducing flame

کوره احیا

reducing furnace

چرخ دنده مقلل ، چرخ دنده مقلّل

reducing gear

توان کاهشی ، توان کاهنده

reducing power

عاملی احیایی ، عامل احیایی

reductant

احیا ، کاهش ، احیاء

reduction

پیل احیاء

reduction cell

کورۀ احیاء ، کورهٔ احیاء

reduction furnace

لعاب احیایی

reduction glaze

ضریب کاهش مقطع

reduction in area

دستگاه کاهش مقطع در خط

reduction in-line unit

ضریب کاهش مقطع

reduction of area

سنجهٔ کاهش مقطع ، سنجۀ کاهش مقطع

reduction of area gauge

کاهش مقطع

reduction of cross section

احیاء اکسید

reduction of oxide

کاهش فشار

reduction of pressure

کاهش مقطع

reduction of section

نسبت احیاء ، بازدۀ احیاء ، بازدهٔ احیاء

reduction ratio

تأخیر در احیا

reduction retardation

تشویۀ احیایی ، تشویه احیایی

reduction roasting

جدول پتانسیل احیاء

reduction-potential table

ردولیت

redulith

چوب ردونکا

redunca wood

اضافی

redundant

داده های اضافی ، داده‌های اضافی

redundant data

تغییر شکل برشی

redundant deformation

کار اضافی

redundant work

پیوند ردوکس

redux bonding

فرایند ردوکس

redux process

چوب درخت غول

redwood

تانن چوب درخت غول

redwood tannin

لزجت ردوود

redwood viscosity

شیشۀ مشبّک ، شیشه مشبّک

reticulated glass

شیشۀ جام ، شیشۀ نوردی ، شیشهٔ نوردی ، شیشهٔ جام

rolled glass

شیشۀ سرخ

ruby glass

سریشم ماهی روسی

russian isinglass

شیشۀ ایمنی

safety glass

شیشه خود چسب

self-adhesive glass

شیشۀ S

s-glass

شیشه ایمنی ، شیشه نشکن

shatterproof glass

شیشۀ جام

sheet glass

سنگ شیشه ، شیشه سیلیسی

silica glass

شیشه هوشمند

smart glass

شیشه مایع ، آب شیشه ، شیشۀ مایع

soluble glass

شیشۀ اسپینی

spin glass

شیشه نشکن

splinter-proof glass

شیشه مذاب الیاف شده ، شیشۀ تاب خورده

spun glass

شیشۀ ساختمانی ، شیشه ساختمانی

structural glass

شیشۀ فنی

technical glass

شیشه آینۀ تلسکوپ

telescope mirror glass

شیشۀ سخت شده

tempered glass

عینک پایانه

terminal glass

شیشۀ اورانیم ، شیشه اورانیم

uranium glass

شیشه ویکور

vicor glass

تاکیلیت ، شیشۀ آتشفشانی ، شیشۀ بازالتی ، شیشه آتشفشانی ، شیشهٔ بازالتی

volcanic glass

شیشه مایع ، آب شیشه

water glass

سبیل شیشه ای ، سبیل شیشه‌ای

whisker of glass

شیشه نشکن ، شیشۀ مسلّح ، شیشه مسلح

wire glass

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی مواد بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی مواد بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی مواد از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

معادل انگلیسی شیشه آرسنیک سرخ

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی شیشه آرسنیک سرخ

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی مواد بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی مواد بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما