معادل انگلیسی بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یاوایرهای خارجی به بدنه هواپیما متصل شده

مهندسی هوافضا
بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یاوایرهای خارجی به بدنه هواپیما متصل شده
cantilever wing
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یاوایرهای خارجی به بدنه هواپیما متصل شده
خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
blowing
نوعی ساختمان بال با محور طولی اصلی ودیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
box beam wing
رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورتجدا از هم
breakdown drawing
تیرکی که تنها در یک انتها بصورت صلب به تکیه گاهی متصل شده است
cantilever
نصف طول دو سر بال تقسیم بر حداکثر طولپنهان بال داخل بدنه هواپیما
cantilever ratio
بال میانی
center wing
کشش عمیق
deep drawing
بال دلتا ، بال مثلث
delta wing
رسم فرعی در یک نقشه که جزئیاتی از آن رادر بر میگیرد
detail drawing
رسم فنی
drawing
بال صلب
hard wing
بال لولاشده
highed-wing
بال بالا
high-wing
بال داخلی
inside wing
بالی که زاویه برخورد آن هنگام خم شدندر اثر نیرو نیز ثابت میماند
isoclinic wing
رسم فنی ایزومتریک
isometric grawing
بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
low mid wing
بال پایین
low wing
بال پایین
low-wing
بال وسط
mid wing
بالی که هواپیما از آن آویزان میشود
parasol wing
بالی با سه تیرک
real-box wing
بالی با سطح مقطع متقارن
rhombus wing
هواپیمایی که بالهای آن تنها درصورت وجودباد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل رابه خود میگیرند
sailwing
تاب خوردن
Swing
رسم فنی با سه نما
three-view drawing
بال بالایی در هواپیمای دوباله
upper wing
دمیدن جریان جهت پیشراننده اصلی روی سطحفوقانی بال
upper-surface blowing
بالهایی باطول متغیر در هواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالاییتغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
variable-area wing
بالی که زاویه سویپ آن تغییر میکند
variable-geometry wing
بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برایسوخت میدهد
wet wing
بال
wing

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی هوافضا بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی هوافضا بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی هوافضا از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی هوافضا رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن