معادل انگلیسی موجودی متوسط انبار

حسابداری

موجودی متوسط انبار

average stock level

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی موجودی متوسط انبار

سطح فعالیت

activity level

میانگین

average

میانگین مخارج انباشته

average accumulated expenditures

روش میانگین نرخ بازده سالانه سرمایه گذاری

average annual return on investment method

متوسط دوره وصول مطالبات

average collection period

هزینه میانگین ، میانگین هزینه متوسط بهای تمام شده

average cost

هزینه میانگین پایان ماه

average cost month end

روش میانگین هزینه روش متوسط بهای تمام شده

average cost procedure

متوسط بهای خرده فروشی

average cost retail

هزینه یابی به روش میانگین

average costing

دوره فروش متوسط

average days' supply

متوسط (میانگین) نرخ استهلاک ، نرخ متوسط استهلاک

average depreciation rate

بهره وري متوسط

average efficiency

میانگین سود ناخالص

average gross profit

متوسط نرخ ساعتي

average hourly rate

متوسط موجودی کالا

average inventory

میانگین موجودی انبار ، میانگین موجودی انبار (ت حسابداری)

average inventory quantity

میانگین سرمایه گذاری متوسط داراییهای سرمایه گذاری شده

average invested capital

میانگین تعداد سهام در جریان / در تملک صاحبان سهام

average number of shares outstanding

متوسط دوره پرداخت بدهی

average payment period

نرخ میانگین (ت حسابداری)

average rate

متوس (میانگین) فاصله نمونه گیری

average sampling interval

متوسط نرخ مالیات

average tax rate

میانگین بهای تمام شده یک واحد محصول

average unit cost

ارزش متوسط

average value

متوسط زمان انتظار

average waiting time

سطح ظرفیت

capacity level

سطح اطمینان ضریب اطمینان

confidence level

سطح مبنا سطح فعالیت عادی مخرج کسر

denominator level

سطح افشا

Disclosure Level

سطح قيمت داخلي

domestic price level

حجم مورد انتظار فعالیت سطح فعالیت مورد انتظار

expected activity level

سطح-شرکت

firm-level

سطح عمومی قیمت ها

general price level

سطح سرمایه گذاری

investment level

سطح فعالیت

level of attainment,activity level

سطح فعالیت عادی

normal activity level

سطح مطلوب

optimal level

سطح فعالیت علمی

practical activity level

سطح فعالیت تولید

production denominator level

در سطح معانی (ارتباط با واقعیت های اقتصادی ، مفهوم سود در سطح معانی ارتباط با واقعیتهای اقتصادی

semantical level

سطح معناداری

significance level

در سطح ساختاری (قواعد و تعاریف

syntactical level

مفهوم سود در سطح ساختار قواعد و تعاریف

sytactical level

( سطح فعالیت تئوریکی (اسمی

theoretical activity level

سطح قابل تحمل

tolerable level

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی حسابداری بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی حسابداری بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی حسابداری از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی موجودی متوسط انبار

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی موجودی متوسط انبار

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی حسابداری بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی حسابداری بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما