معادل انگلیسی الگو (مدل): خرده نظامهایی که غالبا بر اساس الگوهای منطقی ، ریاضی یا فیزیکی ساخته می شوند ، به این م

روانشناسی

الگو (مدل): خرده نظامهایی که غالبا بر اساس الگوهای منطقی ، ریاضی یا فیزیکی ساخته می شوند ، به این معنی که در آنها اصول سازماندهی داده ها و معنی بخشیدن به داده ها با اصول حاکم بر الگو همخوانی دارد برای مثال ، صفحه کلیدهای پیانو الگویی برای غشاء پایه ، یا دماسنج الگویی برای اصل پسخوراند در تعادل حیاتی قرار گرفته است در رفتاردرمانی ، فردی است که در نقش الگو عمل می کند و رفتارهایی را به نمایش می گذارد که درمانگر مایل است بیمار از آنها تقلید کند ، سرمشق (الگو یا مدرن) : در رفتاردرمانی ، مدل ، نمونه ، سرمشق ، قالب ، طرح ، نقشه ، طرح ریختن ، ساختن ، شکل دادن ، مطابق مدل معینی در اوردن ، نمونه قرار دادن ، الگو ، مطابق مدل معینی در آوردن ، نمونه قرار دادن مدل ، مدل سازی

model

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی الگو (مدل): خرده نظامهایی که غالبا بر اساس الگوهای منطقی ، ریاضی یا فیزیکی ساخته می شوند ، به این م

الگوبرداری (سرمشق گیری): الگوبرداری یا یادگیری مشاهده ای عبارتست از یادگیری مهارتهای جدید یا مجموعه ای از رفتارها از طریق مشاهده انجام گرفتن این رفتارها یا مهارتها توسط شخصی دیگر- مشاهده الگو و تقلید تدریجی از او در حای که رفتاری را به نمایش می گذارد که فرد در صدد آن است که آن رفتار را جایگزین رفتار نامطلوب خود بکند ، سرمشق گیری: در نظریه اجتماعی بندورا به فرآیندی اطلاق می شود که طی آن کودک رفتارهای اجتماعی و شناختی را از راه تقلید رفتار افراد دیگر یاد می گیرد ، سرمشق گیری ، سرمشق دهی

modeling

معادله اساسی حسابداری

basic accounting model

الگوی شناختی: مکتب روانشناسی نابهنجاری که مدعی است بسیاری از اختلالها از عقاید یا سبکهای فکری ناسازگارانه ناشی می شوند

cognitive model

ندل رفتاری شناختی

cognitive-behavioral model

مدل مفهومی

conceptual model

الگوی عطفی

conjunctive model

مدل رفتار زمینه ای

contextual behavioural model

نوعی الگوی کلی اختلالها که فرض می کند زمانی یک نفر به اختلالی مبتلا می شود که هم آسیب پذیری سرشتی داشته باشد (بیماری پذیری ارثی) و هم دچار آشفتگی روانی (استرس) شده باشد

diathesis-stress model

الگوی عمومی آموزش

general teaching model

مدل مراقبتی خانواده محور

home-based care model

الگوی پردازش اطلاعات: الگوی مبتنی بر مفروضاتی درباره نحوه پردازش اطلاعات در یک مغز بهترین شیوه برای پرورش اینگونه الگوها استفاده از برنامه کامپیوتری است

information-processing model

الگوی ریاضی

mathematical model

مدل چندصدایی

multivoiced model

مدل پارادایمی

paradigmatic model

نمونه ازمایشی ، نمونه آزمایشی

pilot model

مدل توانبخشي

rehabilitative model

تغییر وضع دادن ، عوض کردن ، تعمیر کردن

remodel

مدل خویشتن

self-model

الگوی محرک ‎ - جاندار ‎ - پاسخ

s-o-r model

الگوی محرک ‎ - پاسخ

s-r model

الگوی محرک ‎ - پاسخ ‎ - محرک

s-r-s model

الگوی محرک ‎ - محرک

s-s model

الگوی محرک ‎ - جاندار ‎ - پاسخ

stimulus-organism-response model

الگوی محرک ‎ - پاسخ

stimulus-response model

الگوی محرک ‎ - محرک

stimulus-stimulus model

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی روانشناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی الگو (مدل): خرده نظامهایی که غالبا بر اساس الگوهای منطقی ، ریاضی یا فیزیکی ساخته می شوند ، به این م

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی الگو (مدل): خرده نظامهایی که غالبا بر اساس الگوهای منطقی ، ریاضی یا فیزیکی ساخته می شوند ، به این م

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما