معادل انگلیسی عصب بینایی دومین زوج از اعصاب مغزی است که الیاف آن از سلول‌های حسی که در شبکیه قرار دارند شروع شده

روانشناسی
عصب بینایی دومین زوج از اعصاب مغزی است که الیاف آن از سلول‌های حسی که در شبکیه قرار دارند شروع شده به طرف پایین می‌روند این قسمت سه میلیمتر در داخل و یک میلیمتر در زیر قطب خلفی کره‌ی چشم قرار گرفته است این الیاف از کوروئید و صلبیه می‌گذرند و عصب باصره را تشکیل می‌دهند که از حفره‌ی کاسه‌ی چشم و کانال اپتیک گذشته و داخل کاسه‌ی سر به کیاسما ختم می‌شوند عصب باصره در داخل کاسه چشم دارای دو انحنا بوده و با عروق و اعصاب چشم مجاور است ، (تش ) عصب باصره
optic nerve
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی عصب بینایی دومین زوج از اعصاب مغزی است که الیاف آن از سلول‌های حسی که در شبکیه قرار دارند شروع شده
عصب حرکتی خارجی چشم
abducens nerve
عصب شوکی ، عصب فرعی
accessory nerve
عصب شنوایی
acoustic nerve
عصب شنوایی هشتمین زوج اعصاب جمجمه‌ای این عصب دو شاخه اصلی ، عصب حلزونی که اطلاعات مربوط به صداها را منتقل می‌کند و عصب دهلیزی که اطلاعات مربوط به تعادل جسمی را منتقل می‌سازد تشکیل یافته است
auditory nerve
عصب دماغی ، عصب کاسه سر ، عصب جمجمه ، عصب جمجمه ای ، (تش ) عصب دماغی
cranial nerve
عصب کندساز
depressor nerve
عصب صورتی
facial nerve
عصب زبانی ‎ - حلقی
glossopharyngeal nerve
عصب زیرزبانی
hypoglossal nerve
innervate
innerve
عصب ، پی ، رشته عصبی ، وتر ، طاقت ، قدرت ، قوت قلب دادن ، نیرو بخشیدن
nerve
عصب حرکتی عمومی چشم
oculomotor nerve
عصب شامه ، پی بویایی ، عصب بویایی ، (تش ) عصب شامه ، پی بویائی
olfactory nerve
وابسته به بینایی ، چشمی ، بصری ، شیشه عینک ، چشم ، نوری ، وابسته به بینائی
optic
چلیپای بصری
optic chiasm
چلیپای بصری
optic chiasma
نقطه کور ، (تش ) نقطه کور
optic disk
نوار بینایی
optic tecta
نوری ، بصری ، نورشناختی
optical
دخشه نوری
optical character
خطای ادراکی دیداری ، خطای باصره
optical illusion
پوینده نوری
optical scanner
عینک ساز ، عینک فروش ، دوربین ساز ، دوربین فروش
optician
نورشناسی ، علم روشنائی ، علم بینائی ، فیزیک نور نورشناسی
optics
عصب حسی
sensory nerve
عصب نخاعی
spinal nerve
عصب سمپاتیک
sympathetic nerve
عصب سه قلو
trigeminal nerve
عصب قرقره ای ، عصب اشتیاقی
trochlear nerve
مرعوب کردن ، فاقد عصب کردن ، دلسرد کردن ، ضعیف کردن
unnerve
عصب واگ ، عصب ریوی ‎ - معدی
vagus nerve
عصب دهلیزی ‎ - حلزونی
vestibulocochlear nerve

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی روانشناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI روانشناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن