معادل انگلیسی عنصراسمانی ، اتر ، اثیر ، جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده و وسیله انتق

روانشناسی
عنصراسمانی ، اتر ، اثیر ، جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده و وسیله انتقال روشنایی و گرما میشود ، مایع سبکی که از تقطیر الکل و جوهر گوگردبدست میایدو برای بیهوش کردن اشخاص بکار می رود ، و جوهر گوگردبدست میایدو برای بیهوش کردن‌اشخاص بکار می رود اجسام را پر کرده‌و وسیله‌انتقال روشنائی و گرما میشود ، مایع سبکی که‌از تقطیر الکل (بعقیده قدما)عنصرآسمانی ، جسم قابل ارتجاعی که‌فضاوحتی فواصل میان ذرات
ether
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی عنصراسمانی ، اتر ، اثیر ، جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده و وسیله انتق
اتری ، رقیق ، نازک ، لطف ، آسمانی ، روحانی ، اثیری ، سماوی ، علوی ، اتری (در رده بندی بوها)
ethereal
بااتر مخلوط کردن ، بااترترکیب کردن ، بااتر بیهوش کردن ، کرخت کردن
etherize
بیهوش کردن ، اختلا ط با اتر
etherization
روحانی کردن ، آسمانی کردن ، تصفیه کردن ، نزکیه کردن ، اثیری کردن ، روحانی‌کردن
etherealize
ماده الی محلول دراثر (مانند چربی واسیدهای چرب) ، ماده آلی محلول دراثر (مانند چربی واسیدهای چرب)
ether extract
روی هم رفته ، از همه جهت ، یکسره ، تماما ، همگی ، مجموع ، کاملا ، منصفا ، در مجموع ، از همه‌جهت
altogether
پیش اهنگ گله ، گوسفند زنگوله دار ، رهبر ، پیشوا ، پیش آهنگ گله ، گوسفند زنگوله‌دار ، ( مج ) رهبر
bellwether
مزخرف گفتن ، بیهوده گفتن
blether
بهم چسبیدن ، متفق بودن
hang together
واقع در پایین ، در زیر ، زیر ، پایین ، واقع در زیر ، واقع در پائین ، پائین ، واقعدر زیر
nether
همکاری کردن
pull together
کمند ، افسار ، حدود ، وسعت ، افسار کردن
tether
با ، باهم ، بایکدیگر ، متفقا ، با همدیگر ، بضمیمه ، باضافه
together
قوچ ، قوچ اخته ، گوسفند اخته ، خواجه
wether
ایا ، خواه ، چه ، آیا
whether

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی روانشناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی روانشناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن