معادل انگلیسی تولید کردن ، عمل اوردن ، ختم کردن ، ناءل شدن ، بحال ایست درامدن ، متوقف شدن ، به نتیجه رسیدن ، به ن

روانشناسی
تولید کردن ، عمل اوردن ، ختم کردن ، ناءل شدن ، بحال ایست درامدن ، متوقف شدن ، به نتیجه رسیدن ، به نتیجه رسیدن تولید کردن ، عمل آوردن ، نائل شدن ، بحال ایست درآمدن
fetch up

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی روانشناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی روانشناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن