معادل انگلیسی حکم وزارتی که دارای قوت قانونی است

روانشناسی

حکم وزارتی که دارای قوت قانونی است

decree law

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی حکم وزارتی که دارای قوت قانونی است

قانون آبنی

abney's law

قانون همه یا هیچ (1) در نوروفیزیولوژی ، اصلی که طبق آن بدون رابطه با شدت محرک یک نورون یا ب حداکثر شدت واکنش نشان می‌دهد یا اصلاً واکنش ظاهر نمی‌کند (2) در یادگیری ، اصلی که طبق آن تداعی‌ها با آزمایشی واحد بطور کامل ساخته می‌شوند یا اصلاً بوجود نمی‌آیند

all-or-none law

قانون بل ‎ - ماژندی

bell-magendie law

دمیدن ، فوت کردن ، لا ف زدن ، بالیدن

blaw

باجناق ، برادر زن ، برادر شوهر ، شوهر خواهر ، هم داماد

brother in law

ایین نامه ، نظامنامه ، قانون ویژه ، قانون فرعی وضمنی ، آئین نامه

byelaw

ایین نامه ، نظامنامه ، قانون ویژه ، قانون فرعی وضمنی ، آئین نامه

bylaw

آئین نامه - مقررات

by-law

حقوق مدنی

civi law

چنگ زدن ، پنجول زدن ، بدزبانی کردن

clapperclaw

چنگ ، پنجه ، سرپنجه جانوران ، ناخن ، چنگال ، پنجه ای شکل ، چنگ زدن ، پنجه‌ای شکل

claw

سالا د کلم

coleslaw

حقوق عرفی

common law

حقوق جزا

criminal law

عروس (یعنی زن پسر شخص)

daugter in law

حکم کردن ، حکم ، فرمان

decree

حکم دهنده

decreer

قانون دمورگان

demorgans law

پدر شوهر ، پدر زن

father in law

قانون فخنر

fechner's law

درز ، رخنه ، عیب ، خدشه ، عیب دار کردن ، ترک برداشتن ، تند باد ، اشوب ناگهانی ، کاستی ، کاستی درز ، آشوب ناگهانی

flaw

وارث قانونی

heir at law

کسی که تحت حمایت قانون است ، خویشاوند و منسوب بوسیله ازدواج ، خویشاوند سببی

in law

حقوق بین الملل

international law

قانون جکسون

jachson's law

قانون ، داتا ، بربست ، حق ، حقوق ، قاعده ، قانون مدنی ، تعقیب قانونی کردن قانون

law

پنجه خرچنگی

lobster claw

مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی ، مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضائی وقانونی

lynch law

قانون وراثت مندل درمورد جانوران وگیاهان

mendel;s law

قانون مرکل

merkel's law

مادر زن ، مادر شوهر ، نامادری

mother in law

یاغی ، متمرد ، قانون شکن ، چموش ، یاغی شمردن ، غیرقانونی اعلا م کردن ، ممنوع ساختن ، ممنوع ساختن یاغی ، غیرقانونی اعلام کردن

outlaw

قانون توازی

parallel law

قانون مورد اجرای دولت (در مقابل قانون طبیعت)

positive law

قانون لاحق

Present law

حقوق خصوصی

private law

حقوق عمومی ، حقوق بین المللی عمومی

public law

محرومیت اولا د اناث از توارث تاج وتخت ، (salique law )محرومیت اولاد اناث از توارث تاج وتخت

salic law

محرومیت اولا د اناث از توارث تاج وتخت ، (salic law )محرومیت اولاد اناث از توارث تاج وتخت

salique law

قانون شکن ، ناقض قانون

scofflaw

وکیل درجه یک دادگستری ، (sergeant at law )وکیل درجه یک دادگستری

serjeant at law

خواهر زن ، خواهر شوهر ، زن برادر ، جاری ، زن برادر زن

sister in law

سالا د کلم

slaw

داماد ، ناپسری

son in law

نقیصه یاخدشه در زندگی قهرمان

tragic flaw

قانون ننوشته ، عرف ، رسم متداول

unwritten law

قانون وبر ‎ - فخنر

weber-fechner law

قانون وبر

weber's law

جریان باد

windflaw

قانون یرکیز ‎ - دادسون

yerkes-dodson law

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی روانشناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی حکم وزارتی که دارای قوت قانونی است

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی حکم وزارتی که دارای قوت قانونی است

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما