معادل انگلیسی شركت‌هاي بزرگ مالي، شركت‌هاي مختلط مالي

مديريت

شركت‌هاي بزرگ مالي، شركت‌هاي مختلط مالي

financial conglomerates

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی شركت‌هاي بزرگ مالي، شركت‌هاي مختلط مالي

مالی

financial

حسابداری مالی

financial accounting

مفاهیم حسابداری مالی

financial accounting concepts

اصول حسابداری مالی

financial accounting principles

هیئت استانداردهای حسابداری مالی

financial accounting standards board

فعالیت های مالی

financial activities

توان مالی

financial affordance

چابکی مالی

Financial agility

کمک مالی

financial aid

تحلیل مالی و حسابداری

Financial and accounting analysis

معاون اداری و مالی

Financial and Administrative Deputy Director

دارایی های مالی

financial assets

تامین مالی مستقل

financial bootstrapping

سرمایه مالی

financial capital

چالش مالی

financial challenges

کانال های مالی

financial channels

فساد مالي

financial corruption

بحران های مالی

financial crises,

اطلاعات مالی

financial data

تصمیمات مالی

financial decisions

شاخص های عمق مالی

financial depth indicators

مشتقات مالی

financial derivatives

درماندگی مالی

financial distress

متخصصان مالی

financial experts

انعطاف پذیری مالی1

financial flexibility1

مشوق مالی

financial incentive

گنجایش مالی

financial inclusion

صنعت مالي

financial industry

موسسات مالی

financial institution

دانش مالی

financial knowledge

سواد مالی

financial literacy

مدیریت مالی

financial management

ریاضیات مالی

financial mathematics

معیارهای مالی

Financial Metrics

جنبش مالی

financial movement

فرصت های مالی

financial opportunities

مشارکت مالی

Financial participation

راندمان مالی

Financial payoff

عملکرد مالی

financial performance

عملکرد مالي

financial performance

شاخص کارایی مالی

financial performance indicator

عملکرد مالی2

financial performance2

وضعیت مالی

financial position

منافع مالی

financial profits

روییکردهای قانونگذاری مالی

financial regulatory approaches

گزارش مالی

financial report

منابع مالی

financial resources

خدمات مالی

financial services

فروش خدمات مالی

Financial services selling

صورت های مالی

financial statement

صور مالی

financial statements

استراتژی های مالی

financial strategies

قدرت مالی

financial strength

ساختار نظارت مالی

financial supervision structure

ساختار نظارت مالی

financial supervisory structure

اصطلاحات مالی

financial terms

جعبه ابزار مالی

Financial Toolbox

رویدادهای مالی

financial transaction

ارزش افزوده مالی

financial value add

سال مالی

financial year

پیش بینی مالی

Financial Forecasting

دستورالعمل ابزارهای مالی

Financial Instruments Directive

ناظران مالی

financial supervisors

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مديريت بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مديريت بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مديريت از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی شركت‌هاي بزرگ مالي، شركت‌هاي مختلط مالي

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی شركت‌هاي بزرگ مالي، شركت‌هاي مختلط مالي

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مديريت بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مديريت بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما