معادل انگلیسی یک زوج گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره روی سر ثابت میشود

روانشناسی

یک زوج گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره روی سر ثابت میشود

head set

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی یک زوج گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره روی سر ثابت میشود

آمایه تصدیق

acquiescent response set

دارایی ، دیون او پرداخت گردد چیز با ارزش و مفید ، ممر عایدی ، سرمایه ، دارائی ، جمع دارائی شخص که بایستی بابتدارائی

asset

بازداشت ، عقب زنی ، معکوس ، وارونه

backset

نوعی سگ شکاری پا کوتاه ، برون زد

basset

احاطه کردن ، مزین کردن ، حمله کردن بر ، بستوه اوردن ، عاجز کردن ، مزین‌کردن ، حمله‌کردن بر ، بستوه آوردن

beset

دخشکان

character set

صندوق خانه ، پستو ، گنجه ، خصوصی ، مخفی ، پنهان کردن ، نهفتن ، منزوی شدن

closet

مجموعه رمز

code set

کرست ، شکم بند زنانه ، شکم بند بستن

corset

بره دست اموز ، بچه نازپرورده ، بره دست آموز ، (مج ) بچه نازپرورده

cosset

قندیل ، مشعل

cresset

دادگان ، مجموعه داده ها ، مجموعه داده‌ها

data set

مجموعه تهی

empty set

دارایی ثابت

fixed asset

مرغک ، خشتک ، بغل دم ، پشت بند ، عقربک

gusset

دستگاه فرستنده وگیرنده (گوشی ودهانی) تلفن در یک قطعه

handset

سخت شده ، منقبض شده ، ثابت شده ، سفت شده

hard set

سر ، کله ، راس ، عدد ، نوک ، ابتداء ، انتها ، دماغه ، دهانه ، رءیس ، سالا ر ، عنوان ، موضوع ، منتها درجه ، موی سر ، فهم ، خط سر ، فرق ، سرصفحه ، سرستون ، سر درخت ، اصلی ، عمده ، مهم ، : سرگذاشتن به ، دارای سرکردن ، ریاست داشتن بر ، رهبری کردن ، دربالا واق ، رئیس ، :(vt )سرگذاشتن به ، دربالا واقع شدن موضوع ، (n & adj )سر ، سالار

head

روسری (زنانه) ، پیشانی بند ، شیرازه ، روسری (زنانه ) ، ( درکتاب ) شیرازه

head band

تخته ای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند ، تخته‌ای که در انتهای فوقانی چیزی گذارند

head board

سرماخوردگی معمولی ، زکام ، نزله ، (طب) سرماخوردگی معمولی

head cold

باکله ، سربجلو ، از سر ، سراسیمه

head first

شکاف نوک

head gap

دریچه فوقانی کانال

head gate

پوشش سر ، روسری

head gear

بریدن سردشمن وبردن آن بعنوان غنیمت ونشانه پیروزی

head hunt

آسیب سر

head injury

عنوان ، سرصفحه ، عنوان سرصفحه روزنامه

head line

رءیس ، مدیر مدرسه ، رئیس

head master

مدیره ، ریسه ، خانم مدیر مدرسه ، خانم رءیس ، خانم رئیس

head mistress

جایزه اوردن سر (یا دستگیر) جنایتکار ، جایزه آوردن سر ( یا دستگیر) جنایتکار

head money

نوسان سر

head nystagmus

رئیس بخش

head of department

دفتر مرکزی

head office

شاخ بشاخ ، از سر ، از طرف سر ، روبرو ، نوک به نوک

head on

وارونه ، پشت ورو ، نا امیدانه ، عمیقا

head over heels

گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره بر روی گوش ثابت میشود

head phone

کلا ه ، سرصفحه (درکتاب) ، ارایش ، هوش ، ادراک ، آدم باهوش ، قسمت بالا ، سر ، هر التی که روی سر قرار میگیرد ، هر آلتی که روی سر قرار میگیرد کلاه ، سرصفحه ( درکتاب ) ، آرایش ، ( مج ) هوش

head piece

سرسنجاق ، سنجاق سر

head pin

مرکز فرماندهی ، برج نظارت ، مرکز کار

head quarters

تنوره اسیاب ، تنوره آسیاب

head race

بالش ، متکا ، زیرسری

head rest

سر چرخش

head rolling

بادبان جلو کشتی

head sail

سرچشمه ، منبع ، ورزش واکروبات با سر ، ورزش وآکروبات با سر

head spring

قسمت سر ، افسار ، کله گی

head stall

پایه ، بستر ، یاتاقان ، راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره

head stock

سنگ روی گور (که راست وامیدارند) ، سنگ قبر ، سنگ بنیاد ، سنگ زاویه

head stone

سرچشمه رودخانه

head stream

خودسر ، خود رای ، لجباز ، لجوج ، سرسخت

head strong

سرپیشخدمت

head waiter

سرچشمه ، بالا ی رودخانه ، بالا رود (بیشتر درجمع)

head water

بجلو ، پیشرفت ، بلندی طاق ، سرعت ، پیشروی

head way

باد روبرو ، باد مخالف

head wind

کلمه یاجمله ای که در سر اغاز فصل یا بخش کتاب نوشته میشود ، کلمه یاجمله‌ای که در سر آغاز فصل یا بخش کتاب نوشته میشود

head word

کار فکری ، فکر روشن ، زینت مخصوص سنگ سرطاق

head work

سردرد ، دردسر ، خشخاش وحشی ، (گ ش ) خشخاش وحشی

headache

سرکوبش ، کوبیدن سر

head-banging

روسری زنانه ، پوشاک سر ، ارایش مو ، ارایش سر ، آرایش مو ، آرایش سر

headdress

سردار ، رسیده ، نوک دار

headed

سرساز ، درساز ، سرانداز ، شیرچه ، رءیس ، رئیس سرآمد

header

کارت سر آمد

header card

برچسب سر آمد

header label

سطر سر آمد

header line

مدرک سرآمد

header record

باکله ، سربجلو ، از سر ، سراسیمه

headforemost

عنوان گذاری ، عنوان ، سرصفحه ، سرنامه ، تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ ، باسرتوپ زدن ، باسرتوپ زدن عنوان ، سرفصل ، سرنویس

heading

سرکوبش ، کوبیدن سر

head-knocking

دماغه ، پرتگاه

headland

بی سر

headless

چراغ جلو ماشین

headlight

نویسنده سرمقاله روزنامه

headliner

باکله ، سربجلو ، بادست پاچگی ، تند ، سراسیمه ، بی پروا ، شیرجه رونده ، معلق ، عجول

headlong

رءیس ، بزرگ ، بزرگتر ، پیشوا ، سرپرست ، رئیس

headman

جلویی ، اولین (ردیف) ، جلوترین ، مقدم ، جلوئی ، اولین ( ردیف )

headmost

ریاست ، پیشوایی ، بزرگی ، برتری ، تفوق ، رهبری ، پیشوائی

headship

جلا د ، دژخیم ، رءیس ، پیشوا ، رهبر ، جلاد ، رئیس

headsman

لجبازي

head-strong

تند ، بی پروا ، عجول شدید ، مست کننده

heady

جامد ، سخت ه ، چهارشانه ، کلفت وکوتاه ، خپل ، جسم سخت وجامدومتراکم ، کلفت ، زمخت ، سخت‌ه

heavyset

ریزش ، جریان ، دهانه ، وصله ، الحاق ، :معین کردن ، معرفی کردن ، افزودن ، اضافه کردن گذاشتن ، اضافه کردن گذاشتن :(n )ریزش ، :(vt )معین کردن

inset

مجموعه دستورالعمل ها

instruction set

آمایه یادگیری

learning set

بوزینه کوچک امریکایی که دم انبوهی دارد ، (ج ش ) بوزینه کوچک آمریکائی که دم انبوهی دارد

marmoset

آمایه ذهنی

mental set

غروب ماه

moonset

مجموعه پوچ ، مجموعه تهی

null set

دخشگان عددی

numeric character set

زیرمجموعه عددی

numeric subset

چاپ افست ، جابجاسازی ، مبدا ، نقطه شروع مسابقه ، چین ، خمیدگی ، انحراف ، وزنه متعادل ، رقم متعادل کننده ، متعادل کردن ، جبران کردن ، خنثی کردن ، چاپ افست کردن ، چاپ افست کردن وزنه متعادل ، افست

offset

تاخت و تاز ، حمله ، هجوم ، اصابت ، وهله ، شروع ، آغاز

onset

آمایه عضوی

organic set

اریایی نژادان قفقاز مرکزی ، آریائی نژادان قفقاز مرکزی

osset

اغاز ، ابتدا ، آغاز

outset

واژگون ساختن ، برهم زدن ، سرنگون کردن ، زینت دادن ، زیاد بار کردن ، شلوغ کردن ، واژگونی ، واژگونی واژگون ساختن

overset

آمایه ادراکی

perceptual set

چاپ افستی که فیلم عکاسی را برای چاپ بکار برد

photo offset

بستن ، دلمه شدن ، نوشابه مرکب از شیر وابجو ، نوشابه مرکب از شیر وآبجو

posset

قبلا چیدن و قرار دادن ، قبلا مرتب کردن ، قبلا مرتب کردن از پیش نشاندن

preset

زیر مجموعه ، سره

proper subset

ولیک ، بوته های پر چینی از قبیل خفچه و غیره ، پرچین خفچه ، خارپشته ، (گ ش ) ولیک ، بوته‌هایپر چینی از قبیل خفچه و غیره

quickset

دستگاه گیرنده ، رادیو

receiving set

مجموعه منظم

regular set

بازنشاندن

reset

آمایه پاسخ

response set

رنگ نفاشی قرمز ، رنگ گلی ، گلدار

roset

حنایی ، خرمایی ، روستایی ، ضخیم ، زبر ، حنائی ، خرمائی ، روستائی

russet

اره تیز کن

saw set

مجموعه ، نشاندن ، دستگاه ، امایه ، مجموعه (در ریاضیات) ، کردن ، چیدن ، کارگذاشتن ، سوار کردن ، جاانداختن ، آغازکردن ، مستقر شدن گرفته ، واقع‌شده ، لجوج ، دقیق ، روشن ، مصمم ، قرار دادن ، گذاردن ، نهادن ، مرتب دست ، دسته ، یکدست ( ظروف وغیره ) ، دوره ، جهت ، سمت ، قرارمجموعه

set

دارای لبه تیز ، گرسنه ، بسیار مشتاق ، حریص ، با اشتها ، ( مج ) گرسنه

sharp set

انجمن شیک پوشان ، شیک پوش ، از ما بهتران

smart set

شیرجه ، معلق ، پشتک ، معلق زدن ، (somersault )شیرجه

somerset

تنظیم صحنه برای ایفای نقش معینی از نمایش ، تعویض سن

stage set

خرده آزمون

subset

غروب افتاب ، مغرب ، افول ، غروب آفتاب

sunset

سرویس چای خوری ، (tea service)سرویس چای خوری

tea set

انبوه ، پرپشت ، تنگ هم ، تنگ ، کلفت ، قطور

thickset

حروفچینی کردن

typeset

مجموعه فراگیر ، مجموعه جهانی ، مجموعه جهانی مجموعه فراگیر

universal set

باز نشاندن ، پیاده کردن ، ثابت نشده ، جایگزیننشده ، جاانداخته نشده ( درمورداستخوان شکسته) باز نشاندن ، پیاده کردن باز نشاندن

unset

واژگون کردن ، برگرداندن ، چپه کردن ، اشفتن ، اشفته کردن ، مضطرب کردن ، شکست غیر منتظره ، واژگونی ، نژند ، ناراحت ، اشفته ، آشفته واژگون کردن ، آشفتن ، آشفته کردن

upset

مجموعه تهی

void set

ابریز ، مستراح ، مبال ، (W C )آبریز

watercloset

محکم ، کیپ ، جمع و جور

well set

سرمایه حاصله در اثر کار و فعالیت ، سرمایه کار

working asset

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی روانشناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

معادل انگلیسی یک زوج گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره روی سر ثابت میشود

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی یک زوج گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره روی سر ثابت میشود

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما