معادل انگلیسی زمان میانگین تعمیر

روانشناسی

زمان میانگین تعمیر

mean time to repair

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی زمان میانگین تعمیر

خرابی ، احتیاج به تعمیر ، نیازمند تعمیر

disrepair

میانگین (!) یک معیار آماری ، مشتق از مجموع یک رشته نمرات تقسیم بر تعداد آنها (2) قصد ، منظور (3) معنی دادن ، میانه ، متوسط ، وسطی ، واقع دروسط ، حد وسط ، میانه روی ، اعتدال ، منابع درامد ، عایدی ، پست فطرت ، بدجنس ، اب زیرکاه ، قصد داشتن ، مقصود داشتن ، هدف داشتن ، معنی ومفهوم خاصی داشتن ، معنی دادن ، میانگین ، داشتن ، میانگین درآمد ، آب زیرکاه ، هدفمیانه ، منابعمیانگین

mean

انحراف متوسط (در مقادیر ریاضی واماری) ، انحراف متوسط ( در مقادیر ریاضی وآماری )

mean deviation

فاصله حداکثر وحداقل سیاره از قمر

mean distance

روش خطای متوسط

mean error method

زمان میانگین تعمیر

mean repair time

یک مربع حسابی

mean square

اختلا ف ، مغایرت ، میزان انحراف متداول

mean square deviation

میانگین مجذورات

mean squares

زمان میانگین تاخرابی

mean time to failure

تغییر متوسط

mean variation

پیچ ، خم ، دور ، گردش ، راه پر پیچ وخم ، پیچ وخم داشتن ، مسیر پیچیده ای را طی کردن ، چماب ، کردن ، چماب پیچ ، مسیر پیچیده‌ای را طی

meander

پرپیچ وخم

meandrous

پستی ، للامت ، لئامت

meaness

ارش ، معنی ، مفاد ، مفهوم ، فحوا ، مقصود ، منظور ، معنا ، آرش

meaning

پر معنی ، معنی دار ، معنادار

meaningful

یادگیری معنادار

meaningful learning

بی معنی

meaningless

از روی پستی ، للیمانه ، فقیرانه ، بطور بد ، لئیمانه

meanly

وسیله

means

اشیاء وسیله

means objects

استعداد درک وسیله ‎ - هدف

means-end capacity

انتظار وسیله ‎ - هدف

means-end expectation

یادگیری وسیله ‎ - هدف

means-end learning

روابط وسیله ‎ - هدف

means-end relations

تفکر هدف وسیله

means-ends thinking

ضمنا ، در این ضمن ، درضمن ، در اثناء ، در خلا ل

meantime

ضمنا ، در این ضمن ، درضمن ، در اثناء ، در خلا ل

meanwhile

تعمیر ، مرمت ، تعمیر کردن ، تعمیر- اصلاح کردن ، تعمیرکردن ، جبران کردن ، دوباره دایر کردن ، مرمت کردن ، اصلاح تعمیر

repair

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی روانشناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی زمان میانگین تعمیر

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی زمان میانگین تعمیر

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما