معادل انگلیسی پست ، چاپار ، نامه رسان ، پستچی ، مجموعه پستی ، بسته پستی ، سیستم پستی ، پستخانه ، صندوق پست ، تعجی

روانشناسی
پست ، چاپار ، نامه رسان ، پستچی ، مجموعه پستی ، بسته پستی ، سیستم پستی ، پستخانه ، صندوق پست ، تعجیل ، عجله ، ارسال سریع ، پست کردن ، تیر تلفن وغیره ، تیردگل کشتی وامثال آن ، پست نظامی ، پاسگاه ، مقام ، مسلولیت ، شغل ، اگهی واعلا ن کردن ، وامثال آن ، مسئولیت ، آگهی واعلان کردن صندوق پست ، تیردگل کشتی پست ، نامه‌رسان
post
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی پست ، چاپار ، نامه رسان ، پستچی ، مجموعه پستی ، بسته پستی ، سیستم پستی ، پستخانه ، صندوق پست ، تعجی
ابریزش از عقب بینی ، آبریزش از عقب بینی
postnasal drip
اختلال استرس پس از سانحه
posttraumatic stress disorder
اختلال استرس پس از ضایعه روانی ، اختلال استرس پس از سانحه: نوعی اختلال اضطرابی که از شاهد بودن و یا مواجهه شدن با تهدید مرگ ، صدمه یا در خطر قرار گرفتن انسجام خود یا دیگران ناشی می شد و تجاوز جنسی ، دزدی همراه با خشونت ، دیدن تصادفی خونین یا دیدن اقدامی فجیع از جمله آن هستند سه نشانه ای که این اختلال را توصیف می کنند عبارتند از: 1) بی حسی نسبت به دنیا 2)مجسم کردن آسیب در رویاها ، فلش بک هاو خاطره ها 3) نشانه های اضطرابی و برانگیختگی که قبل از آسیب وجود نداشته اند ، اختلال فشار روانی پس آسیبی
post-traumatic stress disorder
اسب چاپاری
post horse
اصل پس آیندی
postremity principle
افسردگی پس زایمانی
postpartum depression
انگاره ، پذیره ، مسلم فرض کردن ، اصل موضوع ، کردن ، فرض نمودن تقاضا ، درخواست ، ادعا ، قیاس منطقی ، بدیهی شمرده ، لازم دانستن ، قیاس منطقیانگاره
postulate
اولا د ، اعقاب ، زادگان ، اخلا ف ، ایندگان ، اولاد ، اخلاف ، آیندگان
posterity
بازتابهای وضعی
postural reflexes
بتاخیر انداختنی
postponable
بتاریخ ماقبل نوشتن ، تاریخ ماقبل
postdate
بدون نیاز به تمبر زدن ، (postpaid)بدون نیاز به تمبر زدن
post free
بشکلی دراوردن ، فرم دادن ، ( بعد از ورقه‌کردن ) بشکلی درآوردن
postform
بعد از جنگ
postwar
بعد از جوانی
post juvenal
بعد از ظهر ، وابسته به بعد از نصف النهار
postmeridian
بعد از نهار ، بعد از ضیافت ، بعد از صرف شام
postprandial
بعداز ظهر ، پس از نیمروز ، پس از نیمروز ( مخفف آن ( p m
postmeridiem
بلا فاصله بعد از حرف با صدا
postvocalic
بلا فاصله بعد از حرف بیصدا ، ( د ) بلافاصله بعد از حرف بیصدا
postconsonantal
پس از این ، ( لاتین ) پس از این
post hoc
پس از جنگ ، ( آمر ) پس از جنگ
postbellum
پس از دکترا ، مربوط به دوره فوق دکترا ، درجه فوق دکتری
postdoctoral
پس از عمل جراحی
postoperative
پس از واقع ، پس از مرگ
post mortem
پس از واقع ، پس از مرگ ، معاینه پس از مرگ ، مرده را معاینه وکالبد شکافی کردن پس از واقع
postmortem
پس از وضع حمل ، ( لاتین ) پس از وضع حمل
postpartum
پس آزمون
posttest experimental
پس آزمون
post-test
پس پرداز
postprocessor
پس پرداز
post processor
پس پردازی ، پس پردازش
post processing
پس خواب
post dormitum
پس سیناپسی
postsynaptic
پس ضرب
post-multiplication
پس ضربه ای ، واقع شونده پس از تصادف یا ضربه ، پس ضربه‌ای
posttraumatic
پس هنجارسازی
postnormalization
پسا درمان
post-treatment
پسااثبات‌گرايي
post-positivism
پستخانه ، اداره مرکزی پست
post office
پستی ، وابسته به پستخانه پستی
postal
پستی که در پستخانه میماند تاگیرنده برای دریافت آن مراجعه کند ، پست رستان ، ( م ل ) پستی که در پستخانه میماند تاگیرنده برای دریافت آن‌مراجعه کند
posterestante
پسوند ، پسوندی
postfix
پیک تندرو ، فوری ، انی ، سریع السیر ، باعجله ، آنی
posthaste
پیگیری پس از درمان
post-treatment follow up
تاخیر انداز
postponer
تاخیر اندازی ، تعویق ، موکول ببعد کردن
postponement
تجارب پس از تولد
postnatal experiences
تقاضای ورود بدین یا جمعیتی تازه ، جدید الورودی ، کاندید ، نامزد انجام امری
postulancy
تلقین پس هیپنوتیسمی
posthypnotic suggestion
جاده پستی ، جاده چاپارخانه دار ، ( م م ) جاده پستی
post road
جدید الورود ، نامزد جدید ، نامزد ورود بخدمت کلیسا
postulant
چاپار ، چابک سوار نامه رسان ، lion) ، (postilionچاپار ، چابک سوار نامه‌رسان
postboy
چک تاریخ دار
post date cheque
حمل بوسیله پست ، ارسال پست ، مخارج پستی ، حق پستی ، تمبر پستی
postage
درب عقبی ، راه فرار ، واقع در عقب ، خلفی
postern
درپشت محور بدن
postaxial
دعای بعد از عشاء ربانی
post communion
دیوار کوب ، اعلا ن ، اگهی ، اعلا ن نصب کردن ، اعلان ، آگهی ، اعلان نصب کردن
poster
ذیل نامه ، یادداشت الحاقی اخر نامه یا کتاب ، ضمیمه کتاب ، یادداشت الحاقی آخر نامه یا کتاب ، ضمیمه کتاب ( مخفف آن P Sاست)
postscript
رءیس پست ، رءیس پست خانه ، رئیس پست ، رئیس پست خانه
postmaster
راهنما یا یساول پست ، پیشرو ، منادی ، نوعی کلا ه زنانه ، (postilion )راهنما یا یساول پست ، نوعی کلاه زنانه
postillion
راهنما یا یساول پست ، پیشرو ، منادی ، نوعی کلا ه زنانه ، (postillion )راهنما یا یساول پست ، نوعی کلاه زنانه
postilion
روانکاوی نو فرویدی
post-Freudian psychoanalytic
روگرفت پس از واقعه
post mortem dump
روگرفت پس از واقعه
postmortem dump
سبک هنری تجسم عین مناظر (مثل سبک هنری کوبیسم)
postimpressionism
شاخص گذاری بعدی ، فهرست سازی بعدی
post indexing
شیشه محتوی ابرنگ وخمیر رنگ ، شیشه محتوی آبرنگ وخمیر رنگ
poster color
صندوق پست ، (mailbox)صندوق پست
postbox
عقب انداختن ، بتعویق انداختن ، موکول کردن ، پست تر دانستن ، در درجه دوم گذاشتن
postpone
عقبی ، پسی ، عقب تر ، دیرتر ، خلفی ، بعداز ، کفل ، پشتی
posterior
غشاء پس سیناپسی
postsynaptic membrance
فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
post exchange
قابل اجرا پس از مرگ ، بعد از فوت
post obit
قطعه موسیقی پایان ، اخر ، آخر
postlude
قیاس منطقی ، بدیهی شمردن
postulation
كورتكس آهيانه خلفي
posterior parietal cortex
کارت پستال ، بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
postcard
کالسکه پست ، (م م ) کالسکه‌پست
post chaise
متولد شده پس از مرگ پدر (درمورد طفل) ، منتشر شده پس از مرگ نویسنده
posthumous
مخارج پستی قبلا پرداخت شده ، پاکت تمبردار یا امانتی که قبلا مخارج پست آن پرداخت میشود ، میشود مخارج پستی قبلا پرداخت شده ، پاکت تمبردار یا امانتی که قبلا مخارج پست آن پرداخت
postpaid
مربوط به دوره بعد از کلا سیک
postclassical
مصنوعی ، متن اضافی ، زیور اضافی ، کلا ه گیس
postiche
معتقد به ظهور ثانوی مسیح پس از هزار سال ، (postmillenarian )معتقد به ظهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
postmillennialist
معتقد به ظهور ثانوی مسیح پس از هزار سال ، (postmillennialist)معتقد به ظهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
postmillenarian
مهر باطله تمبر پست ، تمبر را بوسیله مهر باطل کردن ، اثر مهر تمبر
postmark
ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی
posthypnotic
نشان گذاری پسوندی
postfix notation
وابسته بدوره بعد از عصر یخ بندان ، وابسته بدوره بعد از عصر یخ‌بندان
postglacial
وابسته به بعد از تولد ، پس از تولد
postnatal
وابسته به بعد از طوفان ، بعد از طوفان نوح ، ( ز ش ) وابسته به بعد از طوفان
postdiluvian
وابسته به بعد از عروسی
postnuptial
وابسته به تحصیلا ت فوق لیسانس ، دانش اموخته ، بعد از لیسانس ، وابسته به تحصیلات فوق لیسانس ، دانش آموخته
postgraduate
وابسته به دوره بعد از اسارت یهود در بابل ، ( درتاریخ یهود ) وابسته به دوره بعد از اسارت یهود در بابل
postexilic
واقع در پشت قلب ، (تش -ج ش ) واقع در پشت قلب
postcardinal
واقع در پشت کاسه چشم ، ( تش ) واقع در پشت کاسه چشم
postorbital
واقع در یا مربوط به عقب بینی ، فلش پشت سوراخ بینی سوسمار
postnasal
وضع ، حالت ، پز ، چگونگی ، طرز ایستادن یا قرار گرفتن ، قرار دادن ، وضع اندامی
posture
وضعی ، کیفیتی
postural
یادزدودگی پس هیپنوتیسمی
posthypnotic amnesia
پست هوایی ، پست هوائی
airpost
پایه یا ستون تختخواب
bedpost
مخلوط ، مواد مقوی نباتات ، کود دادن
compost
doorjamb
doorpost
تیر راهنما ، راهنمای جاده ، تیر راهنماییکه پیکان مخصوص هدایت دارد ومسیرجاده رانشان میدهد ، راهنما ، نشان میدهد ، راهنما تیر راهنما ، تیر راهنمائیکه پیکان مخصوص هدایت دارد ومسیرجاده‌را
fingerpost
تیر چار چوب دروازه ، بازوی در ، بازوی دروازه
gatepost
تیر دروازه ، تیر عمودی دروازه ، (در بازی فوتبال ) تیر دروازه
goalpost
باج ، مالیات ، تعرفه بندی کردن ، تعرفه‌بندی کردن
impost
تیر بزرگ عمودی شیروانی ، شاه تیر
king post
کیلومتر شمار جاده
milepost
پاسگاه دور افتاده ، پایگاه مرزی
outpost
بسته پستی
parcel post
ضربت متقابل و تند ، پاسخ تند و اماده ، حاضر جوابی ، ضربت سریع ، جواب ، ضربه متقابل زدن ، سریع ، ضربه متقابل زدن (riposte)ضربت متقابل و تند ، پاسخ تند و آماده ، (درشمشیر بازی) ضربت
repost
تابلو اعلا ن ، تیر حامل اعلا ن ، تابلو راهنما
signpost
تیر عمودی عقب کشتی
sternpost
تیری که محکومین بتازیانه رابدان میبندند ، تیری که‌محکومین‌بتازیانه‌رابدان‌میبندند
whipping post

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی روانشناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی روانشناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن