معادل انگلیسی رنگ زرد کمرنگ یا کرم نزدیک رنگ سفید

روانشناسی
رنگ زرد کمرنگ یا کرم نزدیک رنگ سفید
off white
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی رنگ زرد کمرنگ یا کرم نزدیک رنگ سفید
خوک سفید انگلیسی ، (ج ش ) خوک سفید انگلیسی
large white
سفید چون زنبق ، خیلی سفید
lily white
قطع ، خاموش ، ملغی ، پرت ، دور ، تعطیل - مرخصی ، از کنار ، خارج از ، مقابل ، عازم ، تمام ، کساد ، بیموقع ، غیر صحیح ، مختلف از محلی بخارج ، بسوی (خارج) ، عازم بسوی ، دورتر ، از یک سو ، از روی
off
تناوب ، بطور متناوب ، گاهی
off and on
خارج از مرکز
off center
دارای رنگ ناجور ، دارای رنگ مغایر ، خل ، (off colored)دارای رنگ ناجور
off color
دارای رنگ ناجور ، دارای رنگ مغایر ، خل ، (off color)دارای رنگ ناجور
off colored
خارج از خدمت
off duty
قطع شده ، رها شده
off hook
off
off of
خارج از خط ، (دربازی فوتبال و غیره) خارج از خط
off side
محرمانه و خصوصی (نه برای انتشار)
off the record
وقت ازاد ، مرخصی ، وقت آزاد
off time
سال کم محصول ، سال کم فعالیت ، سال کسادی
off year
اشغال ، اخال ، کف ، مواد زاءد ، لا شه ، آشغال ، آخال ، مواد زائد ، لاشه
offal
قطعه موسیقی ناهماهنگ ، مغایر ، خل
offbeat
گناه ، تقصیر ، حمله ، یورش ، هجوم ، اهانت ، توهین ، دلخوری ، رنجش ، تجاوز ، قانون شکنی - بزه ، قانون شکنی- بزه (offense )گناه
offence
تخطی کردن ، رنجاندن ، متغیر کردن ، اذیت کردن ، صدمه زدن ، دلخور کردن
offend
متخلف ، تخطی کننده ، متجاوز
offender
گناه ، تقصیر ، حمله ، یورش ، هجوم ، اهانت ، توهین ، دلخوری ، رنجش ، تجاوز ، قانون شکنی ، بزه ، بزه (offence)گناه
offense
تخلفات
offenses
مهاجم ، متجاوز ، اهنانت اور ، رنجاننده ، کریه ، زشت ، یورش ، حمله ، موهن ، توهین آمیز2ـ تهاجمی ، اهنانت آور
offensive
تقدیم داشتن ، پیشکش کردن ، عرضه ، پیشنهاد کردن ، پیشنهاد ، تقدیم ، پیشکش ، اراءه ، ارائه تقدیم داشتن
offer
پیشکش ، اراءه ، پیشنهاد ، ارائه
offering
سینی محتوی پول یا پول جمع اوری شده از حضار در کلیسا ، سینی محتوی پول یا پول جمع آوری شده از حضار در کلیسا
offertory
بی تامل ، بداهه ، بدون مقدمه ، بدون تهیه
offhand
دفتر ، اداره ، منصب ، دفتر - منصب ، دفتر کار شغل ، مقام ، مسئولیت ، احرازمقام ، اشتغال ، کار ، وظیفه ، خدمت ، محل کار
office
سیستم‌های اتوماسیون اداری
office automation systems
پیشخدمت ، فراش
office boy
اثاثه اداری
office equipment
ساعات اداری ، ساعت اداری
office hours
کار اداری
office practice
شاغل مقام
officeholder
افسر ، صاحب منصب ، مامور ، متصدی ، افسر معین کردن ، فرماندهی کردن ، فرمان دادن ، فرمان دادن افسر
officer
صاحب منصب ، عالیرتبه ، رسمی ، موثق و رسمی ، کارمند ، مامور
official
مرکز ثبت جرائم
official crime registers
نامه رسمی
official letter
قاطبه مامورین ، سیستم اداری
officialdom
سیستم اداری ، رسمیت ، مقررات اداری
officialism
کشیش شاغل و مسلول مجلس روحانی ، کشیش شاغل و مسئول مجلس روحانی
officiant
صاحب منصب ، مامور رسمی ، مقام رسمی
officiary
مراسمی را بجا اوردن ، اداره کردن ، بعنوان داور مسابقات را اداره کردن ، مراسمی را بجا آوردن
officiate
فضول ، مداخله کن ، فضولا نه ، ناخواسته
officious
اب ساحلی ، در اینده نزدیک ، در آن نزدیکی ها ، آب ساحلی ، در آینده نزدیک
offing
منزوی ، خشن
offish
خارج از برچسب
off-label
برون خطی
offline
عمل برون خطی
offline operation
انباره برون خطی
offline storage
مقاله نقل شده از روزنامه یا مجله
offprint
چیز تسویه شده ، کثافت و اشغال بیرون انداخته ، کثافت و آشغال بیرون انداخته
offscouring
چاپ افست ، جابجاسازی ، مبدا ، نقطه شروع مسابقه ، چین ، خمیدگی ، انحراف ، وزنه متعادل ، رقم متعادل کننده ، متعادل کردن ، جبران کردن ، خنثی کردن ، چاپ افست کردن ، چاپ افست کردن وزنه متعادل ، افست
offset
شاخه نورسته ، جوانه ، ترکه ، فرع ، انشعاب ، شعبه ، مشتق
offshoot
از جانب ساحل ، دور از ساحل ، قسمت ساحلی دریا
offshore
زادو ولد ، فرزند ، اولا د ، مبدا ، منشا
offspring
خارج از صحنه نمایش ، درزندگی خصوصی
offstage
سیستم حاضر و آماده
off-the -shelf system
سفید یکدست ، مثل برف سفید ، اسم خاص
snow white
سفید ، سفیدی ، سپیده ، سفید شدن ، سفید کردن
white

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی روانشناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی روانشناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن