معادل انگلیسی چسبیدن ، فرورفتن ، گیر کردن ، گیر افتادن ، سوراخ کردن ، نصب کردن ، الصاق کردن ، چوب ، عصا ، چماق ،

روانشناسی
چسبیدن ، فرورفتن ، گیر کردن ، گیر افتادن ، سوراخ کردن ، نصب کردن ، الصاق کردن ، چوب ، عصا ، چماق ، وضع ، چسبندگی ، چسبناک ، الصاق ، تاخیر ، پیچ درکار ، تحمل کردن ، چسباندن ، تردید کردن ، وقفه ، کردن ، وقفه چوب ، تحمل چسبیدن
stick
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی چسبیدن ، فرورفتن ، گیر کردن ، گیر افتادن ، سوراخ کردن ، نصب کردن ، الصاق کردن ، چوب ، عصا ، چماق ،
(ragweed)
stickweed
اصرار کردن ، پیش امدگی داشتن ، جلو امدن ، متحمل شدن ، پیش آمدگی داشتن ، جلو آمدن
stick out
بیعرضه ، طفره رو ، آدم کند ، آدم عقب مانده ، محافظه کار ، آدم‌کند
stick in the mud
چسبناک ، چسبنده ، دشوار ، سخت ، چسبناک کردن
sticky
چسبیده ، شکست خورده ، ناقص ، خراب ، ( اسکاتلند ) شکست خورده
stickit
خارچسبنده ، چسبنده (مثل کنه) ، آدم سمج ومزاحم
sticktight
درنگ کردن ، تاخیر کردن ، بانتظار چیزی بودن
stick around
سخت گیر ، جدی ، لجوج ، سمج ، خیلی دقیق ، مصر ، گیج کننده
stickler
سرقت مسلحانه ، سربرافراشتن ، برجستگی داشتن
stick up
سنجاق کراوات
stickpin
قابلیت مقاومت ، قابلیت محافظت ، پایداری
stickability
کاغذ خودچسب ، دشنه ، دشنه زن کاغذ خودچسب
sticker
ماهی سه خاره
stickleback
مشمع چسب دار مخصوص روی زخم
sticking plaster
میانجگیری کردن ، مداخله کردن ، تردید ، سراشیب ، اشفتگی ، آشفتگی
stickle
دسته جاروب
broomstick
شمعدان
candlestick
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود ، چوب ژرفاسنج
dipstick
چوب طبل ، ران مرغ
drumstick
کمان ، ارشه ویولون ، چیز بی معنی یا پوچ ، آرشه ویولون
fiddlestick
فیله ماهی سرخ کرده
fish stick
ماتیک لب ، مداد لب
lipstick
چوب تکیه گاه زیر دست نقاش در حال نقاشی ، چوب تکیه‌گاه زیر دست نقاش در حال نقاشی )در نقاشی ) زیر دستی ، دستگیره ، تکیه دست
mahlstick
زیر دستی ، دستگیره ، تکیه دست ، ( در نقاشی ) زیر دستی
maulstick
چوب قانون ، باتوم پاسبان
nightstick
چوب مخصوص تمرین شمشیر بازی
singlestick
نمایش خنده دار همراه با شوخی وسر وصدا
slapstick
چوب دستی کوچک ، باتون
swagger stick
چوب نازکی برای بهم زدن مشروب
swizzle stick
عصا ، چوبدستی ، حشره راست بال امریکایی ، (ج ش ) حشره راست بال امریکائی
walking stick
چوب ذرع ، میزان ، مقیاس ، پیمانه ، معیار
yardstick

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی روانشناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI روانشناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن