معادل انگلیسی اعلی ، بسیار خوب ، بزرگ اندازه ، عالی ، خوب ، پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا - واقع درنوک چیزی - بال

روانشناسی
اعلی ، بسیار خوب ، بزرگ اندازه ، عالی ، خوب ، پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا - واقع درنوک چیزی - بالا یی - فوق - برتر -مافوق -ارجح - بیشتر و ابر ، مربوط ببالا - واقع درنوک چیزی - بالائی - فوق - برتر- مافوق -ارجح - بیشتر و ابر :(adj &n )اعلی ، :(pref)پیشوندی است بمعنی
super
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی اعلی ، بسیار خوب ، بزرگ اندازه ، عالی ، خوب ، پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا - واقع درنوک چیزی - بال
ابر انسان فوق بشری ، مافوق انسانی ، برتر از انسان
superhuman
ابر بازار ، فروشگاه بزرگ
supermarket
ابر پایگی ، ارج ، رفعت ، علو مقام
supereminence
ابر پایه ، بسیار بلند ، برجسته ، فوق العاده برجسته
supereminent
ابر خود ، شخصیت اخلا قی ، نفس اماره ، وجدان ، فراخود ، فرامن ، ( فروید) شخصیت اخلاقی
superego
ابر شاهراه ، بزرگراه ، جاده وسیع ، شاهراه ، اتوبان ، ابرشاهراه ، ابربزرگراه
superhighway
ابر قدرت ، ابر نیرو
superpower
ابرکامپیوتر ، فوق کامپیوتر
supercomputer
ابرهادی ، فوق هادی ، (superconductive)بس رسانا ، ( برق ) خیلی هدی ، بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductor
ابرهدایت ، فوق هدایت ، بس رسانائی ، قابلیت هدایت برق بمقدار زیاد ابرهدایت
superconductivity
ابستنی در دوره بارداری ، ( ج ش - گ ش ) آبستنی در دوره بارداری
superfetation
اتفاق ناگهانی
supervention
ارتفاع زیاد ، درجه ارتفاع ، درجه بلندی ، پل
superelevation
اسمانی ، علوی ، بلند ، وابسته بعالم بالا ، بهشتی ، آسمانی ، وابسته‌بعالم بالا
supernal
اعلی ، بسیار ظریف ، دارای دانه های خیلی ریز
superfine
الغاء ، لغو سازی ، جانشینی ، لغو شدگی
supersession
امر غیر مترقبه ، رویداد ناگهانی
supervenience
بالا نویس
superscript
بالا یی ، بالا تر ، مافوق ، ارشد ، برتر ، ممتاز ، فرادست ، بالائی ، بالاتر
superior
بدرجه سرمای زیر نقطه انجماد رسیدن
supercool
برتر ، منزه ، خارج از جهان مادی
superempirical
برتری ، بزرگتری ، ارشدیت ، تفوق
superiority
برجستگی زبرین
superior colliculus
برنامه ناظر
supervisory program
بس پردازی ، انجام کاری بیش از حد وظیفه ، افراط در انجام وظیفه ، زیاده روی درکار ، خوش خدمتی ، خوش خدمتی بس پردازی
supererogation
بس رسانا ، خیلی هادی ، بیش از حد لزوم هادی ، (superconductor)بس رسانا ، ( برق ) خیلی هادی
superconductive
بطور برتر
superiorly
بیش از حد لا زم ، بی اندازه تشیفاتی ورسمی
superserviceable
بیش از حد لزوم اضافه کردن ، سربار کردن ، باز افزایش
superadd
بیش از حد لزوم اضافه کردن ، سربار کردن ، باز افزایش
superaddition
تجاوز کردن ، لبریز شدن ، نیروی برق بیش از اندازه رساندن به (ماشین وغیره) ، دستگاه تشدید ، دستگاه تشدید تجاوز کردن ، نیروی برق بیش از اندازه رساندن به ( ماشین وغیره)
supercharge
تحمیل زاءد ، قرار گیری بر روی چیز دیگر ، تحمیل زائد
superimposition
تخحت فشار قرار گرفتن ، کشیدن یا گذاشتن یا جا دادن ، تجدید فراش کردن
superinduce
تعویق اندازی ، تاخیر ، تعویق
supersedure
تکرار مرتب ومداوم موضوعی درسخن ، تصریح
superfix
تلقین برتر
super suggestion
جانشین شدن ، جایگزین چیز دیگری شدن ، جایگزین چیز دیگری شدن لغو کردن
supersede
جسم یامایع دارای قدرت هدایت فوق العاده
superfluid
حالت نظارت
supervisor state
خرافاتی ، موهوم پرست ، موهوم ، خرافی
superstitious
دادگاه عالی ، دادگاه تمیز ، ( حق ) دادگاه عالی
superior court
دارای فشار زیاد ، فشاری ، خمیده ، از بالا ، ( مج ) دارای فشار زیاد
superincumbent
درخواست ناظر
supervisor request
رتبه‌هاي نظارتي
supervisory ratings
رو ، سطح ، روکار ، ظاهر ، نما ، جبهه
superficies
روال ناظر
supervisory routine
روبنا ، سازمانهای اداری ومدیریه کشور ، روساخت ، بنای فوقانی
superstructure
رولا یه ، ابر لا یه ، طبقه خیلی بالا ، طبقه فوقانی ، رولایه ، ابر لایه ، ( ز ش ) طبقه فوقانی
superstratum
روی چیزی حک کردن یا نوشتن ، روی صفحه ای گراور کردن
superscribe
روی چیزی قرار گرفتن ، اضافه شدن بر ، فرانهادن
superimpose
ریاست ، مدیریت ، نظارت ، مباشرت ، سرپرستی ، (superintendence)ریاست
superintendency
ریاست ، مدیریت ، نظارت ، مباشرت ، سرپرستی ، (superintendency )ریاست
superintendence
ریاست کردن ، نظارت کردن بر ، سرپرستی کردن
superintend
زاءد ، زیادی ، غیر ضروری ، اطناب امیز ، زائد ، اطناب آمیز
superfluous
زیاد ، فراوان ، وافر ، خیلی زیاد ، دارای وفور
superabundant
زیاده ، بیش از اندازه عادی ، فوق عددی ، اضافی
supernumerary
زیاده از حد گرم کردن ، دو اتشه کردن ، بسیار گرم ، دو آتشه کردن
superheat
زیادی ، افراط ، فراوانی بیش از حد
superfluity
سالخوردگی ، کهولت ، بازنشستگی ، تقاعد
superannuation
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است ابر نواختران ، اختران ( نج ) ستاره دارای‌نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است ابر نو
supernova
سرعت مافوق صوت ، فراصوت ، فراصوت شناسی
supersonic
سطحی (بودن) ، دانش سطحی ، بیمایگی
superficiality
سیستم ناظر
supervisory system
شخص بالا تر ، مافوق ، ارشد ، فرمانفرما ، فرادست
superordinate
شناور بر روی سطح (مانند روغن بر روی اب) ، شناور بر روی سطح ( مانند روغن بر روی آب )
supernatant
صوری ، سطحی ، سرسری ، ظاهری
superficial
طبقه فراگیر
superordinate class
ظرافت فوق العاده ، زرنگی بسیار
supersubtlety
عالی ، بالا ترین ، بیشترین ، درجه عالی ، صفت عالی ، افضل ، مبالغه امیز ، بالاترین ، ( د ) صفت عالی ، مبالغه آمیز
superlative
عالی ، بسیار خوب ، باشکوه ، باوقار
superb
علا ءم نظارتی ، علائم نظارتی
supervisory signals
عنوان روی پاکت ، عنوان نوشته روی چیزی ، توضیح ، ادرس ، نشانی روی نامه ، ظهرنویسی ، آدرس
superscription
غیر مترقبه ، غیر منتظره
supervenient
فراخوانی ناظر
supervisor call
فلسفه ماوراء طبیعه
supernaturalism
فوق العاده حساس ، حساس شده ، حساس
supersensitive
فوق العاده ظریف ، بسیار ناقلا ، زرنگ
supersubtle
فوق عادی ، فرابهنجار
supernormal
فوق گروه
supergroup
قابل اضافه ، قابل تحمیل ، قابل تزاید ، اضافه شدنی
superimposable
قابل انطباق
superposable
قضیه کلی مورد استدلا ل ، (من ) قضیه کلی مورد استدلال
superaltern
کنترل نظارتی
supervisory control
کهکشان بزرگ ، ابر کهکشان ، ( نج ) کهکشان بزرگ
supergalaxy
لغو سازنده
supersessive
لغو کننده ، جانشین
superseder
لقاح دویاچند تخم در یک تخم ریزی
superfecundation
مافوق احساس ، (supersensible)مافوق احساس
supersensory
ماوراء طبیعی ، فوق العاده ، فوق طبیعی
supernatural
ماوراء محسوسات ، روحی ، روانی ، ماوراء عالم حواس
supersensible
ماورای جسم ، ماورای عالم مادی ، ابر جسمی
superphysical
مباشر کارهای بازرگانی وفروش کالا در کشتی
supercargo
متروکه دانستن ، بازنشسته دانستن یاشدن ، کهنه شدن ، از مد افتادن ، سالخورده شدن ، سالخورده‌شدن
superannuate
مدیر ، رءیس ، سرپرست ، ناظر ، مباشر ، رئیس
superintendent
مربوط به ابرو ، ابرویی ، فوق ابرویی ، ( تش - ج ش ) مربوط به ابرو ، ابروئی ، فوق ابروئی
superciliary
مغرور ، خود فروش ، از روی خود خواهی
supercilious
مغلوب شدنی ، تفوق یافتنی ، فاءق شدنی ، فائق شدنی
superable
منطبق کردن با ، قرار دادن (روی)
superpose
موجود مافوق انسان ، ابر مرد
superman
موهوم پرستی ، خرافات ، موهوم ، موهومات ، خرافه
superstition
ناظر ، سرپرست ، ناظر - پیوست ، برنگر ، مباشر ، سرپرست ناظر
supervisor
ناظران
supervisors
ناگهان رخ دادن ، اتفاقا امدن ، سرزده وارد شدن ، تصادفی روی دادن ، غیرمترقبه بودن ، اتفاقا آمدن ، غیرمترقبه‌بودن
supervene
نت بعد از کلید نت ، دومین اهنگ میزان ، (مو ) نت بعد از کلید نت ، دومین آهنگ میزان
supertonic
نظارت ، سرپرستی ، برنگری ، سرپرستی نظارت
supervision
نظارت کردن ، برنگری کردن ، رسیدگی کردن
supervise
نیرومندی فراخود
superego strength
هوش برتر
superior intelligence
وابسته به بس پردازی ، غیر ضروری ، زیاد ، نافله ، زاءد ، بیش از حد لزوم ، زائد
supererogatory
وابسته به نظارت وسرپرستی ، وابسته به برنگری
supervisory
وافر بودن ، بوفور یافت شدن ، بیش از حد بودن
super abound
واقع بر بالا ی ماه ، بیرون از این جهان ، (superlunar)واقع بر بالای ماه
superlunary
واقع درفوق ، فوقانی
superjacent
وفور ، وفور نعمت ، فراوانی
super abundance

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی روانشناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی روانشناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن