معادل انگلیسی فراز ونشیب ، بالا و پایین ، زیر ورو ، جلو و عقب ، اینجا وانجا ، بالا و پائین ، اینجا وآنجا

روانشناسی

فراز ونشیب ، بالا و پایین ، زیر ورو ، جلو و عقب ، اینجا وانجا ، بالا و پائین ، اینجا وآنجا

up and down

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فراز ونشیب ، بالا و پایین ، زیر ورو ، جلو و عقب ، اینجا وانجا ، بالا و پائین ، اینجا وآنجا

و ، ضرب منطقی ، و ( حرف ربط ) و

and

دریچه و

and gate

نسبتا ملا یم (نواخته شود) ، نسبتا اهسته ، بارامی ، بملا یمت ، (مو ) نسبتا ملایم ( نواخته شود ) ، نسبتا آهسته ، بملایمت

andante

سه پایه ، پیش بخاری ، سه پایه ای که کنار بخاری می گذاشتند ، سه پایه‌ای که کنار بخاری می گذاشتند

andiron

هورمون های جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی در مرد (مثل ریش و صدا) می شوند ، آندروژن

androgen

نام عمومی هورمونهای جنسی نرینه معروفترین آنها تستوسترون است که از بیضه ها ترشخ می شود این هورمون مسئول تحول در ریخت اندامهای تناسلی بیرونی مردان می باشد -> غده های جنسی

androgenes

نرینه ساز ، هورمون

androgenic

نرینه ساز ، هورمون

androgenous

دوجنسه ، هم زن و هم مرد ، دو جنسیتی

androgynous

وجود دو حالت زنانگی و مردانگی توام ، دوجنسی ، خنثی ، دو جنسیتی بودن

androgyny

زن هکتور ، (افسانهء یونان )زن هکتور (Hector )

andromache

حشری بودن زن

andromania

شاهزاده خانم حبشه ای که بوسیله پرسوس از دست غولی نجات یافت و زن او شد ، منظومه فلکی مراه المسلسله ، (نج ) منظومه فلکی مرآه‌المسلسله شاهزاده خانم حبشه‌ای که بوسیله پرسوس(perseus )از دست غولی نجات یافت و زن او شد

andromeda

مرد هراسی

androphobia

سقوط ناگهانی ، درهم شکننده ، فروریختن ، درهم شکستن ، از اثر انداختن ، تجزیه کردن ، طبقه بندی کردن ، تقسیم بندی کردن ، تقسیم بندی کردن سقوط ناگهانی ، درهم‌شکستن ، تجزیه‌کردن

break down

تفکیک ، از کار افتادگی

breakdown

فروپاشی

Breaking Down

ازپای درامد ، ازپای درآمد

broken down

سرزنش کردن ، ملا مت کردن ، تحقیر کردن

call down

نزول کردن ، پایین رفتن ، تنزل رتبه ومقام ، پائین رفتن

comedown

میزان کردن ساعت ، لحظات اخر ، لحظاتآخر شمارش معکوس

countdown

تادیب ، سخت گیری

crackdown

چیزی را غیر قانونی دانستن ، متوقف ساختن

cry down

خرد کردن ، خلا صه کردن ، تقلیل دادن

cut down

تحلیل رفتن ، روبزوال نهادن ، مردن

die down

پر دراوردن جوجه پرندگان ، پرهای ریزی که برای متکا بکار میرود ، کرک ، کرک صورت پایین ، سوی پایین ، بطرف پایین ، زیر ، بزیر ، دلتنگ ، غمگین ، پیش قسط ، پائین ، سوی پائین ، بطرف پائین ، پیش قسط پر درآوردن جوجه پرندگان ، کرک صورتپائین ، از کارافتاده

down

ملا مت سخت ، سخت ملا مت کردن

dress down

پرنرمی که از مرغابی شمالی بدست می اید ، پرقو ، لحاف ، پرنرمی که از مرغابی شمالی بدست می آید

eiderdown

بطور دمر ، باصورت رو بپایین ، روی شکم خوابیده ، باصورت رو بپائین

facedown

غروب کردن ، غرق شدن ، روی کاغذ امدن ، پایین رفتن ، روی کاغذ آمدن ، پائین رفتن

go down

قدرت ، جرعه ، بلع ، لقمه بزرگ ، انبار

godown

پشت درپشت چیزی را رساندن ، بتواتر رساندن

hand down

لباس ارزان ودوخته ، ارزان ، (ز ع - آمر ) لباس ارزان ودوخته

hand me down

بدون کوشش ، بسهولت ، بدون احتیاط ، (د گ ) بدون کوشش

hands down

از مسافتی که فقط عرشه کشتی پیداست ، ( درمورد کشتی ) از مسافتی که فقط عرشه کشتی پیداست

hull down

باضربتبزمینکوبیدن ، گیج کردن ، مجزا ، مجزا کردن

knock down

باضربت بزمین کوبیدن ، گیج کردن ، مجزا ، مجزا کردن

knock down

تحقیر ، یاس ، نومیدی شکست

letdown

استراحت کردن ، استراحت کوتاه ، تسامح کردن ، از زیر کار شانه خالی کردن ، درازکشیدن ، کشیدن استراحت کردن ، دراز

lie down

باخاطرات زنده ماندن

live down

تنزل قیمت ، پایین اوردن قیمت ، پائین آوردن قیمت

mark down

پایین اوردن قیمت ، پائین آوردن قیمت

markdown

فروباشی روانی ، بحران روانی

nervous breakdown

بوسیله شیپور یا نای (به ملوانان) راحت باش دادن ، ساکت شدن ، حرف نزدن

pipe down

اهمیت ندادن ، تنزل دادن ، کوچک کردن

playdown

نوشتن ، کنار گذاردن ، خوار وخفیف کردن ، منسوخ کردن ، از بین بردن ، بزور بچیزی خاتمه دادن ، متوقف ساختن ، هرز اب ساختن ، منکوب کردن ، خاتمه دادن ، هرز آب ساختن ، منکوب کردن نوشتن ، بزور بچیزی

pt down

خراب کردن ، پایین اوردن ، تخفیف دادن ، کاستن ، دریافت کردن ، پائین آوردن

pull down

پایین فشردنی ، پائین فشردنی

pushdown

گرد کردن کاهشی

round down

مشت و مال دادن ، مالش سریع بدن (مثلا بعد از حمام) ، مشت و مال

rubdown

تااخرین نفس دنبال کردن ، مندرس ، کهنه ، تاآخرین نفس دنبال کردن

run down

نمک سود کردن ، نمک زدن به(برای حفظ گوشت وغیره) ، اندوختن ، )(salt away)گوشت وغیره‌را)نمک سود کردن

salt down

کاهش تدریجی ، کاهش ، به نسبت ثابت

scale down

دانشجویی را از دانشگاه بیرون کردن ، اخراج کردن ، دانشجوئی را از دانشگاه بیرون کردن

send down

یادداشت کردن ، نوشتن ، بزمین گذاشتن ، پیاده کردن ، نشاندن

set down

اوار ، فروریختگی ، تجزیه ، جیب کسی را کاملا خالی کردن ، بیتوته کردن ، ازمودن ، آوار ، آزمودن

shake down

مرحله نهایی مسابقات ، ازمایش نیرو ، مرحله نهائی مسابقات ، آزمایش نیرو

showdown

بستن ، تعطیل شدن ، بسته شدن ، تعطیل ، تعطیل تعطیل کردن

shut down

اعتصاب کارمندان ، بنشینید ، بفرمایید ، بفرمائید

sit down

ناگهان توقیف کردن ، متوقف ساختن

slap down

کم شونده ، کم کردن ولتاژ جریان بوسیله ترانسفورماتور ، کم‌شونده

step down

غروب

sundown

پرنرم وظریف قو

swansdown

پیاده کردن ، خراب کردن

take down

ساکت کردن ، از روبردن

talk down

پاره پاره ومتلا شی کردن ، درهم دریدن

tear down

سبب افتادن شدن ، طرد کردن ، رد کردن

throw down

از بالا به پایین ، از بالا به پائین

top down

جاری شدن ، نشت کردن

trickle down

خراب ، لغزان

tumbledown

وارونه ، معکوس ، واژگون

upside down

از پادر اوردن ، از پادر آوردن

wear down

زیر بار خم شدن یا کردن

weigh down

اب پاشی کردن ، بوسیله اب پاشی خیس کردن ، آب پاشی کردن ، بوسیله آب پاشی خیس کردن

wet down

نوشتن ، بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن

write down

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی روانشناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

ارزان و با کیفیت

می خوای مقاله ISI روانشناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن

همراه با ضمانت و گارانتی

ارزان، با کیفیت، با مجوز رسمی و گارانتی، با بیش از 7 سال تجربه

معادل انگلیسی فراز ونشیب ، بالا و پایین ، زیر ورو ، جلو و عقب ، اینجا وانجا ، بالا و پائین ، اینجا وآنجا

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فراز ونشیب ، بالا و پایین ، زیر ورو ، جلو و عقب ، اینجا وانجا ، بالا و پائین ، اینجا وآنجا

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما