معادل انگلیسی اراضی دانه ریز رسی

زمين شناسی

اراضی دانه ریز رسی

bou

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی اراضی دانه ریز رسی

آب پیوندی ، آب گیر افتاده ، آب پیوستی
آب موجود در موادی مانند سلول های گیاهی ، جانوری و خاکها که نمی توان آن را بدون تغییر در ساختار یا ترکیب مواد ، جابجا کرد و نمی تواند مانند آنچه آب آزاد واکنش نشان می دهد در روش هایی مثل انحلال قند و تشکیل بلورهای یخ ، واکنش نشان دهد ، آب پیوستی آب موجود در موادی مانند سلول های گیاهی

bound water

اراضی باتلاقی

boulere

اراضی پست

bouesse

اراضی چمنی

boutiero

اراضی شیب دار

boural

اراضی کشت نشده ای که جز گیاهان ویژه نباتات دیگری در آن رشد نمی کند

bouigo

از انواع خاک های سولونچاک که قشر بیرونی آن خشک وقابل انتقال است

bouffi solonchak

انبارهای مخزن کانه

bouse teems

انبارهای مخزن کانه

bouse teems|bouse teem|bouse teem

برآمدگی ، برجستگی

bouleyer

برکه ، مرداب ، چشمه

bouere

بستر رودخانه ای ونقطه ای که آب به صورت گرداب در می آید

bouge

به تل های کوچکی اطلاق می گردد که بوسیله موش کور وجانوران حفار ایجاد می گردد و مواد کنده شده خاک های نامرغوب را به وجود می آورد

boutis

به زمین هائی اطلاق می گردد که دارای خاک های بدبو می باشد ، ریشه گیاهان زمین را قطعه قطعه کرده در اثر عمل یخبندان وآبهای جاری این قطعات به نقاط دیگر حمل می گردند ، زمین هائی که دارای خاک های بدبو می باشد
ریشه گیاهان زمین را قطعه قطعه کرده در اثر عمل یخبندان و آبهای جاری این قطعات به نقاط دیگر حمل می گردند ، زمین هائی که دارای خاک های بدبو می باشد ریشه گیاهان زمین را قطعه قطعه کرده در اثر عمل یخبندان و آبهای جاری این قطعات به نقاط دیگر حمل می گردند

boubasse

به کارگرانی گفته می شود که دیوار گلی می سازند ، به کارگرانی که دیوار گلی می سازند

bousilleur

به لکه های کوچک خاکهای سیلیسی گفته می شود که بر روی ماسه سنگها ، ماسه ، رس ، سنگریزه ها در تشکیلات آهکی تولید می گردد ، لکه های کوچک خاک های سیلیسی که بر روی ماسه سنگها

bouvaines

بودبناژ ، وقتی یک لایه نسبتاً سخت مانند ماسه سنگ با سنگ آهک بین دولایه پلاستیکی ونرم مانند خاک رس یا مارن محصور شده باشد ، بودیناژ
بودیناژ در نتیجه قطعه قطعه شدن سنگهایی که نسبت به سنگهای مجاور خود مقاوم ترند ، بوجود میآید بودیناژ نتیجه ایجاد کشش در طبقات است ، هنگامی که سنگهایی با مقاومت و ترکیب مختلف تحت تاثیر کشش قرار گیرند ، رفتار آنها متفاوت خواهد بود ، بودیناژ بودیناژ در نتیجه قطعه قطعه شدن سنگهایی که نسبت به سنگهای مجاور خود مقاوم ترند

boudinage

بورنونیت - ترکیب شیمیایی : PbCuSbS3 - سیستم تبلور:ارترومبیک - رده بندی: سولفور - رخ:ناقص - جلا:فلزی - شکستگی: - شفافیت: کدر(اپاک) - نوع سختی: شکننده - اشکال ظاهری:بلوری ، آگرگات دانه ای - ژیزمان:نسبتاْ کمیاب ; آلمان غربی و شرقی ، اطریش ، چک و اسلواکی ، رومانی ، انگلیس ، بولیوی ، روسیه و پرو - خواص شیمیایی:حل شونده در HNO3 - رنگ کانی : خاکستری سربی ، سیاه - رنگ خاکه: خاکستری - پاراژنز : گالن ، اسفالریت ، کالکوپیریت ، تترائدریت - منشا تشکیل : هیدروترمال - شکل بلورها: ماکله ، منشورهای کوتاه - کاربرد : کانسار سرب ، مس و استیبین - محل پیدایش: آلمان غربی - نام آن از اسم یک کانی شناس فرانسوی (j l de Bournon) مشتق شده است - سختی : 3 - چگالی : 5 7 - 5 9

bournonite|endellionite|endellionite|wheel ore

بورنونیت سولفور طبیعی آنتیموان ، بورنونیت
ترکیب شیمیایی : PbCuSbS3
سیستم تبلور:ارترومبیک
رده بندی: سولفور
رخ:ناقص
جلا:فلزی
شکستگی:
شفافیت: کدر(اپاک)
نوع سختی: شکننده
اشکال ظاهری:بلوری ، آگرگات دانه ای
ژیزمان:نسبتاْ کمیاب ; آلمان غربی و شرقی ، اطریش ، چک و اسلواکی ، رومانی ، انگلیس ، بولیوی ، روسیه و پرو
خواص شیمیایی:حل شونده در HNO3
رنگ کانی : خاکستری سربی ، سیاه
رنگ خاکه: خاکستری
پاراژنز : گالن ، اسفالریت ، کالکوپیریت ، تترائدریت
منشا تشکیل : هیدروترمال
شکل بلورها: ماکله ، منشورهای کوتاه
کاربرد : کانسار سرب ، مس و استیبین
محل پیدایش: آلمان غربی
نام آن از اسم یک کانی شناس فرانسوی (j l de Bournon) مشتق شده است
سختی : 3
چگالی : 5 7 - 5 9

bournonite

بوسن ، اصطلاحی است که برای بخش زیرین یا فوقانی تخته سنگ های گسترده وسخت گفته می شود

bousin

بولانژریت - ترکیب شیمیایی :Pb5 Sb4 S11 - درصد مواد:Pb55 42% Sb25 69% S18 89% باانکلوزیون های Zn ، Cu ، Fe ، Sn - سیستم تبلور: مونوکلینیک - رده بندی: سولفور - رخ: نا کامل ، مطابق با سطح /100/ - جلا:فلزی - شفافیت: کدر(اپاک) - اشکال ظاهری : بلوری ، سوزنهای قابل انعطاف ، تجمع دانه ای ، رشته ای ، توده ای - ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; آلمان ، چک و اسلواکی ، سوئد ، روسیه ، یوگسلاوی ، امریکا ، کانادا - خواص شیمیایی : در اسید کلریدریک گرم و کمی در اسید نیتریک محلول است و در شعله گاز ذوب می شود ، با آب تمیز می شود - رنگ کانی : خاکستری سربی یا سیاه - رنگ خاکه:خاکستری ، سیاه متمایل به قرمز - پاراژنز :استیبین ، جمسونیت ، پلاژیونیت ، اسفالریت - منشا تشکیل : هیدروترمال - شکل بلورها:منشورهای طویل با شیارهای طولی ، آسیکولار ، به صورت مو - محل پیدایش: چک و اسلواکی - کمی در اسید نیتریک محلول است و در شعله گاز ذوب میشود ، با آب تمیز میشود - نام آن از نام یکی از مهندسین معدن فرانسه بنام C L Boulanger گرفته شده است - سختی :2 5 - چگالی :5 8 - 6 2

boulangerite|mullanite|mullanite

بولانژریت
ترکیب شیمیایی :Pb5 Sb4 S11
درصد مواد:Pb55 42% Sb25 69% S18 89% باانکلوزیون های Zn ، Cu ، Fe ، Sn
سیستم تبلور: مونوکلینیک
رده بندی: سولفور
رخ: نا کامل ، مطابق با سطح /100/
جلا:فلزی
شفافیت: کدر(اپاک)
اشکال ظاهری : بلوری ، سوزنهای قابل انعطاف ، تجمع دانه ای ، رشته ای ، توده ای
ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; آلمان ، چک و اسلواکی ، سوئد ، روسیه ، یوگسلاوی ، امریکا ، کانادا
خواص شیمیایی : در اسید کلریدریک گرم و کمی در اسید نیتریک محلول است و در شعله گاز ذوب می شود ، با آب تمیز می شود
رنگ کانی : خاکستری سربی یا سیاه
رنگ خاکه:خاکستری ، سیاه متمایل به قرمز
پاراژنز :استیبین ، جمسونیت ، پلاژیونیت ، اسفالریت
منشا تشکیل : هیدروترمال
شکل بلورها:منشورهای طویل با شیارهای طولی ، آسیکولار ، به صورت مو
محل پیدایش: چک و اسلواکی
کمی در اسید نیتریک محلول است و در شعله گاز ذوب میشود ، با آب تمیز میشود
نام آن از نام یکی از مهندسین معدن فرانسه بنام C L Boulanger گرفته شده است
سختی :2 5
چگالی :5 8 - 6 2

boulangerite

بونس مارک
نام دیگر آن (impact mark)است تول مارک هایی هستند کم عمق و کوتاه و بر روی سطوح چینه بندی با فواصل کم و زیاد ، به صورتگودال های متعددی که به صورت خطی قرار گرفته اند دیده می شود
نگاه کنید به : تول مارک ها (tool marks) و saltation mark

bounce mark

بونس مارک نام دیگر آن (impact mark)است تول مارک هایی هستند کم عمق و کوتاه و بر روی سطوح چینه بندی با فواصل کم و زیاد ، به صورتگودال های متعددی که به صورت خطی قرار گرفته اند دیده می شود نگاه کنید به : تول مارک ها (tool marks) و saltation mark

bounce mark|impact mark|impact mark|bounce marks

تخته سنگ ، تخته سنگها

boulders

تخته سنگی

bouldery

تورب زار

boulhat

چاهی که در زمین آبده ضخیمی که از قلوه سنگ ، قطعه سنگ و شن تشکیل یافته است

boulder well

چگالی سنج بویوکوس

bouyoucos densimetry

چگالی سنج بویوکوس

bouyoucos densimetry|bouyoucos|bouyoucos

حدود ، کناره

bounding

خاک های بی ارزش

boussenie

خاک های رسی

bournas

خاک های رسی قرمز

boulusse

خاکریز مرزی

boundary bank

خاکهای رسی متراکم و عمیق

bourais

خط مرزی

boundary line

راه های گل آلود راه های خیس وپر از گل لای

boulanger

رس آبدار

bouette

روش بوسینو

boussingault method

رویه سنگی ، سنگفرش

boulder pavement

زارع ، کشاورز

bouhier

زمین آیش ، زمین کشت نشده

bouzige

زمین بایر وکشت نشده

bouige

زمین کشت نشده ، چراگاه ، زمین خاردار ، زمین تازه شخم زده را گویند

bouijo

زمین مرده وغیر قابل استفاده ای که در قسمت بالائی رگه خاک های چسبنده وپلاستیکی قرار دارد

boular

زمین های رس ، سیلیسی تحول یافته

bouhel

ساروج وملاط سیمان

boulhaca

سقوط ناگهانی توده های رسی آبدار

bousa

سنگ آتش زنه

boug

سنگ وسنگریزه های متروکه وغیرقابل استفاده معدن را گویند

boulders run to waste

شکاف های موجود در در سنگ های آهکی

boufador

فسیل درختی را گویند که درمرداب ها یا ماسه های کنار دریائی مدفون شده باشد

bourban

قطعه سنگ ، تخته سنگ ، قطعه سنگ بزرگ ومدور که بوسیله یخچال های طبیعی شکل گرفته باشد ، تخته سنگ
قطعه سنگ بزرگ و مدور که بوسیله یخچالهای طبیعی شکل گرفته باشد ، تخته سنگ قطعه سنگ بزرگ و مدور که بوسیله یخچالهای طبیعی شکل گرفته باشد

boulder

کشت دیمی و بدون آب

bour

کشمکش ، تقلا ، یکدور مسابقهیا بازی

bout

کنگلومرا یا تیلیتی را گویند که دارای مقداری تخته سنگ باشد

boulder bed

گدازه های سیال وسیلابی مانند

bouffre

گرد و غبار

boubouk

گسیختن ، منقطع کردن ، پیچ خوردگی ، گسستگی طبقات ولایه ها را گویند

bouleversement

گل ضخیم ، فرو رفتن در گل ، گل ملایم

bourbaille

گل لای ولجن زار

bourassas

گل ولای

bouilhen

گل ولای و لس

boudere

لجن زار

bouilla bouille

لجن زار ، گل ولای دار

boudrous

لجن وگل لای ضخیم ته آب های راکد

boulio

ماسه روان

bougue

متد بویوکوس ، متد اندازه گیری مقدار رطوبت خاک بوسیله تغییرات مقاومت الکتریکی در این روش یک تخته سنگ گچی در کنتاکت با خاک قرار می دهند

bouyoucos method

محل گل ولای دار

bourbassiere

مرز
خط یا مجموعهای از خطوط محدود کننده گستره یک ناحیه دارای ویژگیهای خاص مرز «منطقی» با فتسیر انسان از عوارض جغرافیایی تعریف می شود (مرز اکو) ، مرز خط یا مجموعهای از خطوط محدود کننده گستره یک ناحیه دارای ویژگیهای خاص مرز «منطقی» با فتسیر انسان از عوارض جغرافیایی تعریف می شود (مرز اکو)

boundary

معدن تخته سنگ معدنی که در آن فرسایش به موازات درزها صورت گرفته وتولیذ قطعات کروی شکل را کرده است

boulder quarry

مکان باتلاقی ، برگه آبی گل آلود ، مرداب ، تورب زار

bouilla

مکان گلی

boueills

مناطق تاکستانی گویند اراضی تاک دار حاصلخیز

bourgogne

منفذ ، سوراخ

bouet

مورن های دیواره ای ، بخرفت های محصور

boulder wall

نگاه کنید به بولین

bourbaine

نهشته های سیلابی

bouseas

نوعی خاک رس قوی ، سرد ، کپه وپشته مانند

bouloise

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (NH4)2Mg(SO4)2•6(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (NH4)2Mg(SO4)2•6(H2O)

boussingaultite

یخ نهشته ، توده رسی که شامل قلوه سنگ وتخته سنگ باشد یکی از فراوان ترین ومشخص ترین رسوبات یخچالی است ، یخنهشت
توده سنگها وصخره ها که در امتداد قسمت سفلای یخ یخچال کشیده شده و وقتی که یخ آب می شود ، پشت سر نهاده می شود معمولاً یک خاک رس خشن چینه چینه نشده ای است که مملو از سنگ بوده و ضخامت آن ممکن است چندین متر باشد ، یخنهشت توده سنگها وصخره ها که در امتداد قسمت سفلای یخ یخچال کشیده شده و وقتی که یخ آب می شود

boulder clay

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی اراضی دانه ریز رسی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی اراضی دانه ریز رسی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما