معادل انگلیسی بلاست ، پسوند یا پیشوندیونانی بوده وبه معنی شکوفه ، جوانه ، یاخته ، نطفه است

زمين شناسی

بلاست ، پسوند یا پیشوندیونانی بوده وبه معنی شکوفه ، جوانه ، یاخته ، نطفه است

blast

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی بلاست ، پسوند یا پیشوندیونانی بوده وبه معنی شکوفه ، جوانه ، یاخته ، نطفه است

آتشباري ، انفجار ، سنگ ترکانی ، انفجار معدن جهت استخراج سنگ یا مواد معدنی مفید

blasting

بلاستومینولیت از سنگ های دگرگونی که از سنگ های ماگمائی ویا یک سنگ دگرگونی خرد ومتلاشی شده در درجه حرارت کم وبیش بالا مشتق شده است

blastomylonite

بلاستوئیدها ، بلاستوئیدا ، گروهی از خارپوستان دریائی کاملاً فسیلی می باشند

blastoidea

بلاستیک ، پسوند یونانی بوده وبه معنی جوانه وشکوفه است

blastic

پسوند یا پیشوندیونانی بوده وبه معنی شکوفه ، جوانه ، یاخته ، نطفه است

blasto

چاشنی انفجار ، چاشنی معمولی
برخی موادمنفجره که بعنوان خرج اصلی داخل چالهاقرارداده می شوندبایدبامحرک قوی تری ازشعله منفجرگردند این کاربه عهده چاشنی هاست که از موادمنفجره اولیه ساخته می شوند چاشنی بایددرامتدادمحوراصلی فشنگ ماده منفجره قرارداده شودوقراردادن آن بصورت مایل صحیح نیست چاشنی معمولی ازیک استوانه فلزی به طول 45تا50وقطر6تا7میلیمترموسوم به پوکه تشکیل می شود درته پوکه حدودیک گرم تتریل فشرده قرارداردکه خرج اصلی چاشنی راتشکیل میدهد روی خرج اصلی حدود0 5گرم فولمینات جیوه و0 2گرم ازتورسرب فشرده قرارداردوبوسیله پولک پوشیده می شود پولک دروسط دارای سوراخی است تاشعله فتیله اطمینان به خرج کمکی چاشنی برسد چاشنی رابایددرمحل خشک نگهداری کرد ، چاشنی معمولی برخی موادمنفجره که بعنوان خرج اصلی داخل چالهاقرارداده می شوندبایدبامحرک قوی تری ازشعله منفجرگردند این کاربه عهده چاشنی هاست که از موادمنفجره اولیه ساخته می شوند چاشنی بایددرامتدادمحوراصلی فشنگ ماده منفجره قرارداده شودوقراردادن آن بصورت مایل صحیح نیست چاشنی معمولی ازیک استوانه فلزی به طول 45تا50وقطر6تا7میلیمترموسوم به پوکه تشکیل می شود درته پوکه حدودیک گرم تتریل فشرده قرارداردکه خرج اصلی چاشنی راتشکیل میدهد روی خرج اصلی حدود0 5گرم فولمینات جیوه و0 2گرم ازتورسرب فشرده قرارداردوبوسیله پولک پوشیده می شود پولک دروسط دارای سوراخی است تاشعله فتیله اطمینان به خرج کمکی چاشنی برسد چاشنی رابایددرمحل خشک نگهداری کرد

blasting cap

چال آتشباری ، چال انفجار
چال گودالی است به شکل استوانه که باقطر و طول معینی درداخل سنگ به منظورهای مختلف استخراج و اکتشاف معادن حفرمی گردد ، چال انفجار چال گودالی است به شکل استوانه که باقطر و طول معینی درداخل سنگ به منظورهای مختلف استخراج و اکتشاف معادن حفرمی گردد

blast hole

چال انفجار-چال

blasthole

چال انفجار-چال

blasthole|shothole|shothole

حفاری انفجاری

blasthole drilling

دستگاه اکتشاف ، ماشین آتشباری

blasting machine

blasting velocity

گروه های انقراض یافته از خارپوستان بلاستوئید

blastozoa

ماده منفجره معدنی
مواد منفجره به منظوراستفاده درکارهای استخراج معدن ، خردکردن سنگها ، حفرتونل ، حفرترانشه وغیره ساخته شده اند برای اجرای هریک ازکارهای فوق بسته یه شرایط از مواد منفجره خاصی استفادهمی شود که آنراماده منفجره صنعتی یا معدنی می گویند ، ماده منفجره معدنی مواد منفجره به منظوراستفاده درکارهای استخراج معدن

blasting explosive

مته چال زنی

blasthole drill

مدارانفجار
[استخراج] به مجموعه سیمهای چاشنیها ی برقی که هریک مقاومت الکتریکی هستندوبه یک منبع برق متصل میشوندوبرای آتشکاری به کارمیروندمدارانفجارگفته میشود ، مدارانفجار [استخراج] به مجموعه سیمهای چاشنیها ی برقی که هریک مقاومت الکتریکی هستندوبه یک منبع برق متصل میشوندوبرای آتشکاری به کارمیروندمدارانفجارگفته میشود

blasting circuit

هر ماده ای شامل مخلوطی از یک سوخت و یک اکسید کننده

blasting agent

نایدوبلاست
سلولی که تولید یک اسلکت خارجی می کند یا سلولی که به یک سلول ترشح کننده اسکلت خارجی تبدیل می شود ، نایدوبلاست سلولی که تولید یک اسلکت خارجی می کند یا سلولی که به یک سلول ترشح کننده اسکلت خارجی تبدیل می شود

cnidoblast

نیمه خود شکفت
یک دانه کانی که اخیراً توسط فرآیندهای دگرگونی تولید شده و سطوح بلورینی تنها در قسمت هایی از آن شکل گرفته‌اند این نمونه ، نوعی از کریستالوبلاست است ،
مقایسه شود با: idioblastic ، xenoblastic ،
مترادف: subidioblast

hypidioblast

نیمه خود شکفت یک دانه کانی که اخیراً توسط فرآیندهای دگرگونی تولید شده و سطوح بلورینی تنها در قسمت هایی از آن شکل گرفته‌اند این نمونه ، نوعی از کریستالوبلاست است ، مقایسه شود با: idioblastic ، xenoblastic ، مترادف: subidioblast

hypidioblast|subidioblast|subidioblast

پورفیروبلاست ، شکفته بلور
بلور پزودومورفیک در سنگ تشکیل‌شده توسط فرآیند تبلور مجدد دگرگونی صفت: پورفیروبلاستیک ، شکفته بلور - بلور پزودومورفیک در سنگ تشکیل‌شده توسط فرآیند تبلور مجدد دگرگونی صفت: پورفیروبلاستیک

porphyroblast

ماسه سایی
الف) جریانی از ماسه بادآورده که بر روی سطح سنگ رخنمون شده ، کشیده می شود
ب) وزش شدید باد که ماسه را حمل می کند ، ماسه سایی - الف) جریانی از ماسه بادآورده که بر روی سطح سنگ رخنمون شده ، کشیده می شود - ب) وزش شدید باد که ماسه را حمل می کند

sandblast

سایش ماسه ای ـ شستشوی ماسه ای - نوعی سایش یا شستشو که در آن ، ذرات دانه های کانی (معمولاً کوارتز) سخت در اندازه های ماسه می باشند مترادف: عمل سایش ماسه ای

sandblasting|sandblast|sandblast|sand blast

اسپیکولوبلاست
رجوع شود به sclerocyte

spiculoblast

اسفنج تراو
سلولی که اسفنج ترشح می کند
مترادف: Spongiocyte ، Spongoblast

spongioblast

زنوبلاست
کانی با انرژی شکلی پایین که در حین دگرگونی بدون ایجاد وجوه بلوری ویژه اش رشد کرده است یک نوع کریستالوبلاست است این اصطلاح توسط بکه (1903) ابداع شد
مقایسه شود با: بلاست خودشکل ، بلاست نیمه خودشکل ،
مترادف: allotrioblast

xenoblast

زنوبلاست - کانی با انرژی شکلی پایین که در حین دگرگونی بدون ایجاد وجوه بلوری ویژه اش رشد کرده است یک نوع کریستالوبلاست است این اصطلاح توسط بکه (1903) ابداع شد - مقایسه شود با: بلاست خودشکل ، بلاست نیمه خودشکل ، - مترادف: allotrioblast

xenoblast|allotrioblast|allotrioblast

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

ارزان و با کیفیت

می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن

همراه با ضمانت و گارانتی

ارزان، با کیفیت، با مجوز رسمی و گارانتی، با بیش از 7 سال تجربه

معادل انگلیسی بلاست ، پسوند یا پیشوندیونانی بوده وبه معنی شکوفه ، جوانه ، یاخته ، نطفه است

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی بلاست ، پسوند یا پیشوندیونانی بوده وبه معنی شکوفه ، جوانه ، یاخته ، نطفه است

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما