معادل انگلیسی سنگ سرگردان ، قطعه سنگ سرگردان ، سنگ سرگردان (erratic)

زمين شناسی

سنگ سرگردان ، قطعه سنگ سرگردان ، سنگ سرگردان (erratic)

erratic block

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی سنگ سرگردان ، قطعه سنگ سرگردان ، سنگ سرگردان (erratic)

کنده مهاری (anchorage)
کنده مهاری بتنی واقع بر روی یک دامنه تپه برای مهار و تثبیت و نگهداری لوله آببر یا تونل آب بر توربین

anchor block

بالشتک

bearing block

تنک کردن

block

قرقره و زنجیر ، جرثقیل دستی ، طیفور

block and tackle|chain block|chain block

یک قطعه چوب پهن که بین نوک پایه هیدرولیکی و سقف وارد می شود تا دیرک نگهدارنده ایجادکند

cap block

کوچکترین ناحیه جغرافیایی با مرزهای قابل رویت محصور شده که دادههای سرشماری در آنها جمعآوری می شوند

census block

قرقره و زنجیر ، جرثقیل دستی ، طیفور

chain block

فاصله دهنده ، لقمه

cover block

قرقره سر دکل حفاری
در بالای دکل تعدادی قرقره وجود دارد که کابل جرثقیل از دور آنها عبور میکند و بدین وسیله حرکت قفسها را در داخل چاه ممکن میسازد قرقره ها اغلب یکپارچه ساختهمی شودو در بعضی موارد از قطعات مجزایی که بوسیله پیچ به یکدیگرمتصل شده اند ، تشکیلمی شود ، قرقره سر دکل حفاری در بالای دکل تعدادی قرقره وجود دارد که کابل جرثقیل از دور آنها عبور میکند و بدین وسیله حرکت قفسها را در داخل چاه ممکن میسازد قرقره ها اغلب یکپارچه ساختهمی شودو در بعضی موارد از قطعات مجزایی که بوسیله پیچ به یکدیگرمتصل شده اند

crown block

سنگ در هم ریخته ، سنگ سرگردان ، پراکنده
اسم: یک قطعه که توسط یخ یخچالی یا یخ شناور حمل شده و در فاصله ای نسبت به رخنمونی که از آن حاصل شده ، ته نشین شده است (الزاماً نباید بر روی سنگ بستری با سنگ شناسی متفاوت قرار گرفته باشد) اندازه این قطعات از یک سنگریزه تا یک بلوک بسیار بزرگ (در اندازه یک خانه) متغیر است
نیز ببینید: بلوک سوار (perched block) ـ تخته سنگ سواره تخته سنگ سرگردان سرگردانی یخچالی صفت: حمل شده توسط یک یخچال از محل منشأ
مترادف: سفر کرده (traveled) ، پراکنده اسم: یک قطعه که توسط یخ یخچالی یا یخ شناور حمل شده و در فاصله ای نسبت به رخنمونی که از آن حاصل شده ، ته نشین شده است (الزاماً نباید بر روی سنگ بستری با سنگ شناسی متفاوت قرار گرفته باشد) اندازه این قطعات از یک سنگریزه تا یک بلوک بسیار بزرگ (در اندازه یک خانه) متغیر است نیز ببینید: بلوک سوار (perched block) ـ تخته سنگ سواره تخته سنگ سرگردان سرگردانی یخچالی صفت: حمل شده توسط یک یخچال از محل منشأ مترادف: سفر کرده (traveled)

erratic

سنگهای سرگردان ، گرداله سنگ سرگردان ، سنگ سرگردان (erratic)

erratic boulder

گرداله سنگ سرگردان ، سنگ سرگردان (erratic)

erratic boulder|erratic|erratic

سنگهای سرگردان

erratics

قطعه بیگانه
یک توده از سنگ که در مجموعه بیگانه ای نسبت به توده ای که در آن تشکیل شده قرار می گیرد (برک لند و همکاران 1972) ، قطعه بیگانه یک توده از سنگ که در مجموعه بیگانه ای نسبت به توده ای که در آن تشکیل شده قرار می گیرد (برک لند و همکاران 1972)

exotic block

قطعه گسلی
یک واحد پوسته ای که بوسیله گسلش بلوکی تشکیل شده است این قطعه توسط گسل ها احاطه شده است (بطور کامل و یا بطور بخشی) این قطعه به شکل واحدی در حین گسلش بلوکی و فعالیت زمین ساختی رفتار می کند مثالی از این دست در سیرانوادای کالیفرنیا می باشد
نیز ببینید: بلوک کج شده
مترادف: قطعه (بلوک) (زمین ساخت) ، قطعه گسلی یک واحد پوسته ای که بوسیله گسلش بلوکی تشکیل شده است این قطعه توسط گسل ها احاطه شده است (بطور کامل و یا بطور بخشی) این قطعه به شکل واحدی در حین گسلش بلوکی و فعالیت زمین ساختی رفتار می کند مثالی از این دست در سیرانوادای کالیفرنیا می باشد نیز ببینید: بلوک کج شده مترادف: قطعه (بلوک) (زمین ساخت)

fault block

زیرسری ، بالشتک

foot block

بلوک تو خالی- بلوک مجوف

hollow block

بلوک شیار دار

keyed surface block

بلوک سردر

lintel block

بلوک زاویه باز ، قطعه ای از سنگ دارای زاویه منفرجه که بوسیله گسل مایل بوجود آمده است

obtuse angle block

قطعه رورانده
رجوع شود به overthrust nappe ، قطعه رورانده رجوع شود به overthrust nappe

overthrust block

سنگ پاستونی الف) یک توده سنگ منفرد و برجامانده یا فرسایشی که بر روی یک پایه سنگی ، قرار گرفته و متعادل شده است عنوان مزبور همچنین برای کل ساختار مزبور (پایه و قسمت فوقانی) نیز به کار می برد نیز ببینید: balanced rock ، mushroom rock مترادف: pedestal boulder (ب) perched block

pedestal rock|pedestal boulder|pedestal boulder|perched block

قطعه سنگ آویخته ، قطعه سنگ معلق
(الف) یک قطعه سنگ بزرگ و جدا شده (عموماً در اندازه تخته سنگ) که احتمالاً توسط جریانات یخچالی منتقل و سپس در موقعیتی ناپایدار و با حالتی تقریباً معلق ، بر روی دامنه یک تپه ، نهشته شده است مقایسه شود با: erratic ،
مترادف: balanced rock ، perched rock ، perched boulder ، pedestal rock
ب) سنگی که یک سکوی یخچالی را در یک توده یخی ، به وجود آورده است
ج) قطعه سنگ واقع بر روی یک ستون خاک

perched block

رجوع شود به dropstone

rafted block

بلوک سرباره که اغلب برای ساختمان سازی استفاده می شود

scorier block

قطعة فروریخته

slump block

قالبسنگ

stone block

قطعه استخراجی
این قطعات وقتی تشکیل می شوند که نفوذ سنگهای آذرین درونی باعث تضعیف سنگ میزبان شده و موجب تشکیل قطعات می شوند ، قطعه استخراجی - این قطعات وقتی تشکیل می شوند که نفوذ سنگهای آذرین درونی باعث تضعیف سنگ میزبان شده و موجب تشکیل قطعات می شوند

stope block

قطعه بالارانده گسل
سنگهایی بر روی طرف بالارانده یک گسل
مقایسه شود با: downdip block ، قطعه بالارانده گسل - سنگهایی بر روی طرف بالارانده یک گسل - مقایسه شود با: downdip block

updip block

بلوک آتشفشانی ، قطعه آتشفشانی
قطعه سنگ آذرآواری است با ابعادی بین اندازه یک مشت تا یک ماشین ، قطعه آتشفشانی - قطعه سنگ آذرآواری است با ابعادی بین اندازه یک مشت تا یک ماشین

volcanic block

قطعه سنگ سرگردان

wandering block

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

ارزان و با کیفیت

می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن

همراه با ضمانت و گارانتی

ارزان، با کیفیت، با مجوز رسمی و گارانتی، با بیش از 7 سال تجربه

معادل انگلیسی سنگ سرگردان ، قطعه سنگ سرگردان ، سنگ سرگردان (erratic)

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی سنگ سرگردان ، قطعه سنگ سرگردان ، سنگ سرگردان (erratic)

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما