معادل انگلیسی شیب مصنوعی

زمين شناسی
شیب مصنوعی
artificial grade
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی شیب مصنوعی
نمو رسوبی کردن
aggrade
اسید شویی مصنوعی
artificial acidification
مصالح سنگی مصنوعی
artificial aggregate
آب نمک مصنوعی
آب نمکی که از یک رسوب زیرزمینی نمک و یا سایر مواد سنگی محلول ، طی فرآیند معدن کاری انحلالی به دست می آید؛ مقایسه شود با: brine (زمین شناسی) ، آب نمک مصنوعی آب نمکی که از یک رسوب زیرزمینی نمک و یا سایر مواد سنگی محلول
artificial brine
کانال مصنوعی
artificial channel
زهکش مصنوعی
artificial drainge
افق مصنوعی
artificial horizon
هوش مصنوعی ، شاخهای از علوم رایانهای که با فرمول سازی فرآیندهای ادارکی سر و کار دارد
مخفف آن : ai
artificial intelligence
هوش مصنوعی ، شاخهای از علوم رایانهای که با فرمول سازی فرآیندهای ادارکی سر و کار دارد مخفف آن : ai
artificial intelligence|ai|ai
خطوط مصنوعی
artificial lines
ناهنجاری مغناطیسی مصنوعی
یک میدان مغناطیسی محلی که از وسایل ساخته دست بشر ، مانند یک خط تلگراف یا انتقال ، یک راه آهن برقی ، یک غلاف حفاری فولادی یا یک خط لوله بوجود آمده است ، ناهنجاری مغناطیسی مصنوعی یک میدان مغناطیسی محلی که از وسایل ساخته دست بشر
artificial magnetic anomaly
کود آلی مصنوعی
artificial manure
سیستمهای سختافزار یا نرمافزار که توابع خاص و توپولوژی سیستم عصبی مرکزی را شبیه سازی می کنند
artificial neural networks
رادیواکتیویته مصنوعی
رادیواکتیویته یک نوکلید سنتز شده ومصنوعی
مقایسه شود با induced radioactivity ، رادیواکتیویته مصنوعی رادیواکتیویته یک نوکلید سنتز شده ومصنوعی مقایسه شود با induced radioactivity
artificial radioactivity
باران مصنوعی
بارانی که در نتیجه بارور کردن ابر ریزش نماید پاشانیدن مواد سرما زا مانند انیدریدکربنیک جامد یکی از طرق باروری ابرها است ، باران مصنوعی بارانی که در نتیجه بارور کردن ابر ریزش نماید پاشانیدن مواد سرما زا مانند انیدریدکربنیک جامد یکی از طرق باروری ابرها است
artificial rain
تغذیه مصنوعی
افزایش غیرطبیعی آبهای سطحی به آبهای زیرزمینی تغذیه می تواند حاصل حوزه آبگیر ، کانال نفوذ پذیر ، تزریق مستقیم آب به آبخوان ، تغذیه مصنوعی افزایش غیرطبیعی آبهای سطحی به آبهای زیرزمینی تغذیه می تواند حاصل حوزه آبگیر
artificial recharge
شیب صعودی
ascending grade
عیار حد سر به سری
عیاری که به ازاء آن ارزش خالص صفرباشد ، عیار حد سر به سری عیاری که به ازاء آن ارزش خالص صفرباشد
break even cutoff grade
شیب صعودی
climbing grade
کلینوگراد
تعلق داشتن به تمرکز کاهنده / کم شونده اکسیژن یا سایر مواد شیمیایی درون دریاچه یا زیر لایه آب (در دریاچه های غیر منجمد ، عمیق ترین لایه ای که ایستا ، سرد و کم اکسیژن است) یک دریاچه
مقایسه شود با : orthograde ، کلینوگراد تعلق داشتن به تمرکز کاهنده / کم شونده اکسیژن یا سایر مواد شیمیایی درون دریاچه یا زیر لایه آب (در دریاچه های غیر منجمد ، سرد و کم اکسیژن است) یک دریاچه مقایسه شود با : orthograde
clinograde
عیارحدی ، کمترین عیاراقتصادی
عیاری است که ماده معدنی با آن عیار درصورت فراوری سودی در بر نخواهد داشت
پایین ترین درجه مواد کانی سازی شده که از نظر اقتصادی قابل ارزش باشد ؛ در محاسبه ذخیره کانه در یک رسوب مفروض به کار می رود ، کمترین عیاراقتصادی عیاری است که ماده معدنی با آن عیار درصورت فراوری سودی در بر نخواهد داشت پایین ترین درجه مواد کانی سازی شده که از نظر اقتصادی قابل ارزش باشد ؛ در محاسبه ذخیره کانه در یک رسوب مفروض به کار می رود
cut off grade
عیار حد
در زمین شناسی اقتصادی ، پایین ترین عیار یک ماده معدنی شده که به عنوان یک کانه شناخته می شود ، در یک نهشته مشخص کانه پایین تر از عیاری که در یک تخمین کانه به حساب آید مقایسه شود با: حد عیار ، عیار حد در زمین شناسی اقتصادی
cutoff grade
پست شدن ، فرو سائیدن ، تجزیه شدن
degrade
شیب نزولی
descending grade
شیب بیشینه مطلوب ، شیب حد اکثر مطلوب
desirable maximum grade
جانور پنجه رو ، باپنجه راه رونده
digitigrade
سراشیبی ، شیب منفی ، شیب نزولی
downgrade
شیب مؤثر
effect grade
برون گروه
extragrade
درجه کودی
fertilizer grade
تراز نهائی (کارهای خاکی)
final grade
عیار ، درجه ، نوع
میانگین میزان عناصر در سنگ که با درصد یا ppm بیان می شود

در زغال سنگ شناسی : یک رده بندی زغال سنگی که بر اساس درجه خلوص است که عبارتست از مقدار مواد غیرآلی یا خاکستر باقی مانده بعد از سوختن مقایسه شود با: نوع ، رده (زغال سنگ شناسی)؛

در کانسار ها : مقدار یا درصد نسبی محتوای کانه در یک کانسار مترادف: عیار؛ <br> <br> سطح تعادل

در نقشه برداری :
الف) یک سطح اساس ، یک سطح مرجع
ب) ارتفاع بالای سطح دریا ، ارتفاع حقیقی همچنین ، ارتفاع سطح نهایی یک پروژه مهندسی (مانند یک بستر راه آب ، نوک خاکریز ، یا کف حفاری)
ج) نرخ شیب درجه یا مقدار انحراف
، نوع - میانگین میزان عناصر در سنگ که با درصد یا ppm بیان می شود - - در زغال سنگ شناسی : یک رده بندی زغال سنگی که بر اساس درجه خلوص است که عبارتست از مقدار مواد غیرآلی یا خاکستر باقی مانده بعد از سوختن مقایسه شود با: نوع ، رده (زغال سنگ شناسی)؛ - - در کانسار ها : مقدار یا درصد نسبی محتوای کانه در یک کانسار مترادف: عیار؛ <br> <br> سطح تعادل - - در نقشه برداری : - الف) یک سطح اساس ، یک سطح مرجع - ب) ارتفاع بالای سطح دریا ، یا کف حفاری) - ج) نرخ شیب درجه یا مقدار انحراف -
grade
سازمان یافتگی ساخت بدن ، پر سلولی ابتدایی
از ساده ترین تا پیچیده ترین تک سلولی(دارای یک سلول مثل دیاتومه ها یا فرامینفرها) ، پر سلولی ابتدایی از ساده ترین تا پیچیده ترین تک سلولی(دارای یک سلول مثل دیاتومه ها یا فرامینفرها)
grade body plan grade
بینابین
intergrade
شیب حد اکثر گودال
maximum ditch grade
درجه یا حد دگرگونی
metamorphic grade
پیشرونده
prograde
پسرونده ، قهقرایی ، پادساعتگرد
retrograde
حرکت قهقرایی ، حرکت‌ رجعی - دوره ای که یک سیاره به سمت غرب بر روی کره سماوی حرکت می کند به عنوان مثال ، وقتی زمین از نظر حرکت زاویه ای دارد و حول خورشید از مشتری جلو می زند ، مشتری قبل و بعد از آن موقعیت ، در حرکت قهقرایی است - مقایسه شود با: حرکت پیش رونده (Prograde motion)
retrograde motion|retrograde|retrograde
درجه استحکام ساختمان خاک
soil structure grade
بستر روسازی
subgrade
بستر روسازی
سطح آخرین لایه متراکم شده در خاکریزها ، کف برشهای خاکی و سنگی ، زمین طبیعی اولیه بعد از برداشت خاک سطحی و نباتی و یا راه شنی موجود است که اولین لایه روسازی راه (قشر زیراساس) روی آن قرار می‌گیرد عرض این بستر در کلیه موارد فوق برابر عرض تراز نهایی خاکریزها و کف برشهای خاکی و سنگی است ، بستر روسازی - سطح آخرین لایه متراکم شده در خاکریزها
sub-grade
ضریب واکنش خاک
subgrade reaction|modulus of subgrade|modulus of subgrade
سربالایی ، فراز
upgrade

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن