معادل انگلیسی فرورفتگی ، یا فرونشستگی که بموازات خط گسل بوجود می آید

زمين شناسی

فرورفتگی ، یا فرونشستگی که بموازات خط گسل بوجود می آید

obsequen fault line scarp

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فرورفتگی ، یا فرونشستگی که بموازات خط گسل بوجود می آید

دیواره کاری گسله

active fault scarp

دیواره خارجی
شیب بیرونی؛ در یک زمین لغزشی که توسط سطوح برشی غیر مدور پوشیده می شود پرتگاهی که موازی با پرتگاه تاج است و بر روی طرف پایین شیب دیده می شود ، دیواره خارجی شیب بیرونی؛ در یک زمین لغزشی که توسط سطوح برشی غیر مدور پوشیده می شود پرتگاهی که موازی با پرتگاه تاج است و بر روی طرف پایین شیب دیده می شود

counterscarp

پرتگاه خط گسلی
در اثر فرسایش تفریقی در طول یک گسل که باعث پایین آوردن سطح توپوگرافی و حذف یک لایه مقاوم به سمت بالاست بوجود آمده تعیین جهت جابجایی اولیه (گسل) براساس وضعیت کنونی توپوگرافی ممکن است شاهدی صحیح یا غیر صحیح باشد

fault line scarp

پله گسلی
صخره ای که با حرکت در امتداد گسل ایجاد می شود پله گسلی رخنمون سطحی از گسل است ، پیش از اینکه تحت تأثیر هوازدگی و فرسایش قرار گیرد

fault scarp

افتگاه اصلی
سطحی با شیب تند ، واقع در لبه بالایی لغزش که در اثر جدایش قطعه جابجا شده از زمین ، حاصل شده است پرتگاه گسلی بخش قابل مشاهده سطح گسیختگی می باشد ، افتگاه اصلی سطحی با شیب تند

main scarp

افتگاه های فرعی ، شیب فرعی

سطوحی با شیب تند در توده جابجا شده که در اثر رخداد لغزش های محلی ، در داخل زمینلغزش اصلی بوجود میآیند

سطح شیبداری بر روی مواد جابجا شده یک زمین لغزش که محصول حرکات تفریقی انجام شده درون توده لغزش یافته است
مقایسه شود با: main scarp
، شیب فرعی - - سطوحی با شیب تند در توده جابجا شده که در اثر رخداد لغزش های محلی ، در داخل زمینلغزش اصلی بوجود میآیند - - سطح شیبداری بر روی مواد جابجا شده یک زمین لغزش که محصول حرکات تفریقی انجام شده درون توده لغزش یافته است - مقایسه شود با: main scarp -

minor scarp

وارونه ، برعکس ، مخالف
در رودخانه ها
صفت: جریان ، دره یا سیستم زهکشی ای که جهت حرکت یا حتی راستای بستر آن ، در جهت یا راستای مخالف با سیستم زهکشی اولیه محیط ، شکل گرفته است این عنوان توسط دیوسین ، ارائه شده است
ریشه کلمه: "opposite to consequent" مخالف با شرایط اولیه
نیز ببینید: anaclinal
اسم: رجوع شود به obsequent stream (رود وارونه)
در زمین ریخت شناسی: یک عارضه زمین شناسی یا توپوگرافیک ، که هیچ گونه تشابهی با ساختاری که از آن به وجود آمده ندارد ، یک کوه بلوکی تیلیتی یا یخرفتی که پیش از این و در دوره های قبلی ، بستر یک دره بوده ولی در اثر فرسایش تفریقی ، به صورت یک ساختار مرتفع بر جای مانده است و یا یک دره بلوکی یخرفتی که پس از تغییر شکل کلی محیط توسط فرسایش تفریقی ، محل یا موضعی را که پیش از فرسایش ، متعلق به یک کوه بوده ، اشغال کرده است
متضاد: resequert ، مخالف در رودخانه ها صفت: جریان ، ارائه شده است ریشه کلمه: "opposite to consequent" مخالف با شرایط اولیه نیز ببینید: anaclinal اسم: رجوع شود به obsequent stream (رود وارونه) در زمین ریخت شناسی: یک عارضه زمین شناسی یا توپوگرافیک ، اشغال کرده است متضاد: resequert

obsequent

رودخانه ایکه در جهت مخالف شیب لایه های زمین جریان دارد ، وارود ، رود وارونه
جریان یا آبراهه ای که در جهتی مخالف با جریانی که از آن به وجود آمده ، جاری است و در حقیقت شاخه ای از یک جریان ثانویه بزرگتر است که در طول امتداد طبقات ضعیف ، روان می باشد ، مانند جریان یا آبراهه کوتاهی که در جهت مخالف شیب چینه ها یا سطح زمین ، در حال حرکت است
نیز ببینید: scarp stream؛ antidip stream؛ reversed consequent stream
مترادف: obsequent؛ anticonsequent stream؛ inverted stream ، رود وارونه جریان یا آبراهه ای که در جهتی مخالف با جریانی که از آن به وجود آمده ، در حال حرکت است نیز ببینید: scarp stream؛ antidip stream؛ reversed consequent stream مترادف: obsequent؛ anticonsequent stream؛ inverted stream

obsequent stream

پرتگاه کوهپایهای
این گونه پرتگاه ها در دامنه سلسله کوهها و در مناطقی که گسله های فعال وجود دارند دیده می شود

piedmont scarp

پرتگاه کوهپایهای این گونه پرتگاه ها در دامنه سلسله کوهها و در مناطقی که گسله های فعال وجود دارند دیده می شود

piedmont scarp|scarp|scarp

پله وار ، پرتگاه ، پرتگاه
دیواره ای پرشیب و یا مستقیم با ارتفاع متغیر پرتگاهها به انواع گسلی ، گسلی مرکب ، مثلثی و کوهپایه ای تقسیم می شوند

scarp

پرتگاه دریایی
سراشیبی تند و یا پرتگاهی در کف اقیانوس که بر اثر شکستگی پدید آمده باشد ، پرتگاه دریایی - سراشیبی تند و یا پرتگاهی در کف اقیانوس که بر اثر شکستگی پدید آمده باشد

seascarp

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

ارزان و با کیفیت

می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن

همراه با ضمانت و گارانتی

ارزان، با کیفیت، با مجوز رسمی و گارانتی، با بیش از 7 سال تجربه

معادل انگلیسی فرورفتگی ، یا فرونشستگی که بموازات خط گسل بوجود می آید

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فرورفتگی ، یا فرونشستگی که بموازات خط گسل بوجود می آید

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما