معادل انگلیسی ناپیوستگی لرزه یی

زمين شناسی

ناپیوستگی لرزه یی

seismic discontinuity

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ناپیوستگی لرزه یی

ناپیوستگی بیرچ
یک ناپیوستگی سرعت ـ لرزه ای در لایه یا ناحیه انتقالی گوشته بالایی ، در عمق تقریبی 900 کیلومتر که بوسیله تغییر فاز ، تغییر ترکیب شیمیایی یا هر دو ایجاد می شود ، ناپیوستگی بیرچ یک ناپیوستگی سرعت ـ لرزه ای در لایه یا ناحیه انتقالی گوشته بالایی

birch discontinuity

ناپیوستگی کنراد
ناپیوستگی سرعت لرزه ای درون پوسته کره زمین که معادل مرز بین سیال و سیما می باشد و در آن سرعتها از حدود 6 1 کیلومتر بر ثانیه به 6 4 تا 6 7 کیلومتر بر ثانیه افزایش می یابد این ناپیوستگی همیشه قابل تشخیص نیست که در این حالت یک افزایش کلی در سرعت با افزایش عمق در پوسته وجود دارد و هیچ شاهدی مبنی بر مرزهای لایه ای وجود ندارد نیز ببینید: لایه کنراد یک معادل احتمالی ناپیوستگی riel می باشد ، ناپیوستگی کنراد ناپیوستگی سرعت لرزه ای درون پوسته کره زمین که معادل مرز بین سیال و سیما می باشد و در آن سرعتها از حدود 6 1 کیلومتر بر ثانیه به 6 4 تا 6 7 کیلومتر بر ثانیه افزایش می یابد این ناپیوستگی همیشه قابل تشخیص نیست که در این حالت یک افزایش کلی در سرعت با افزایش عمق در پوسته وجود دارد و هیچ شاهدی مبنی بر مرزهای لایه ای وجود ندارد نیز ببینید: لایه کنراد یک معادل احتمالی ناپیوستگی riel می باشد

conrad discontinuity

ناپیوستگی ، گسستگی
تغییرات ناگهانی یک یا چند خواص فیزیکی مواد سازنده درون زمین با افزایش عمق مرز بین مواد همسان در داخل زمین که از روی رفتار امواج زمینلرزه مشخص می شود ، گسستگی تغییرات ناگهانی یک یا چند خواص فیزیکی مواد سازنده درون زمین با افزایش عمق مرز بین مواد همسان در داخل زمین که از روی رفتار امواج زمینلرزه مشخص می شود

discontinuity

گسستگی موهوروویچ
عنوانی که توسط vening meinesz به صورت مترادف با Mohorovich discontinity یا ناپیوستگی موهورویچ بکار رفته است؛ این واژه به صورت Mdiscontinuity نیز نوشته می شود ، گسستگی موهوروویچ عنوانی که توسط vening meinesz به صورت مترادف با Mohorovich discontinity یا ناپیوستگی موهورویچ بکار رفته است؛ این واژه به صورت Mdiscontinuity نیز نوشته می شود

m-discontinuity

ناپیوستگی یا انفصال موهوروویچی ، ناپیوستگی موهوروویچیک
مرزی که پوسته و گوشته را از یکدیگر جدا می کند و با یک افزایش در سرعت امواج لرزه ای قابل تفکیک است
سطح مرزی یا ناپیوستگی محسوسی در سرعت امواج لرزه ای که پوسته زمین را از گوشته زیر آن جدا کرده است این مرز در حقیقت بیانگر عمقی از زمین است که در آن سرعت امواج P به صورت ناگهانی از 2/7-7/6 کیلومتر بر ثانیه در پوسته تحتانی به 6/7 تا 6/8 km/sec (با میانگین km/sec 8 1) در بالای گوشته فوقانی ، تغییر می کند ، عمق ناپیوستگی مزبور از حدود 10-5 کیلومتر در زیر بستر اقیانوسها تا حدود 35 کیلومتر در زیر قاره ها متفاوت است ، گرچه در زیر برخی از رشته کوهها این عمق به 60 کیلومتر یا بیشتر هم می رسد این ناپیوستگی احتمالاً محصول تغییر شیمیایی مواد متشکل زمین از مواد بازالتی (در بالا) به مواد پریدوتیتی یا دونیتی (در پایین) بوده و ناشی از تغییر فاز از بازالت به اکلوژیت نمی باشد ، با این حال ، ناپیوستگی موهوروویچ (و دیگر ناپیوستگیهای مشابه) را تنها می توان با استفاده از تغییر سرعت امواج شناسایی و تعریف کرد ضخامت

mohorovicic discontinuity

ناپیوستگی گوتنبرگ-اولدهام
رجوع شود به Gutenberg discontinuity (ناپیوستگی گوتنبرگ)

oldham gutenberg discontinuity

ناپیوستگی ریل
ناپیوستگی سرعت لرزه ای که در آلبرتا شناسایی شده و ممکن است معادل ناپیوستگی کفراد باشد ، ناپیوستگی ریل - ناپیوستگی سرعت لرزه ای که در آلبرتا شناسایی شده و ممکن است معادل ناپیوستگی کفراد باشد

riel discontinuity

وابسته به زمینلرزه ، مرتعش ، متزلزل
همچنین نرم افزاری برای کار با داده های لرزه ای

seismic

میزان رویداد پذیر لرزش

seismic credible level (m.c.l)

میزان رویداد پذیر لرزش

seismic credible level (m.c.l)|seismic credible level|seismic credible level|mcl

میزان مبنای طراحی لرزش

seismic design basis level (d.b.l)

میزان مبنای طراحی لرزش

seismic design basis level (d.b.l)|dbl|dbl|seismic design basis level

میزان طراحی لرزش

seismic design level (m.d.l)

میزان طراحی لرزش

seismic design level (m.d.l)|seismic design level|seismic design level|mdl

آشکارساز لرزه ای
دستگاهی ، مثلاً لرزه سنج یا گئوفون ، که تکان های لرزه ای را به ولتاژ الکتریکی تبدیل می کند یا به روش های دیگر آن را آشکار می سازد مترادف گفتاری: pot (لرزه شناسی) و seis ، آشکارساز لرزه ای - دستگاهی

seismic detector

کانون زمین لرزه ، مرکز ارتعاشات زمین لرزه واقع در زیرزمین

seismic focus

نبود لرزه ای (شکاف لرزه ای)

seismic gap

ارزیابی خطر زمین لرزه

Seismic hazard assessment

نیمرخ لرزه ای ، ‏نیم رخ لرزه ای ، پروفیل لرزه ای!
رجوع شود به ‏profile [seis]‎‏ (نیم رخ یا پروفیل [لرزه شناسی]) ‏ ، پروفیل لرزه ای! - رجوع شود به ‏profile [seis]‎‏ (نیم رخ یا پروفیل [لرزه شناسی]) ‏

seismic profile

‏پی جویی لرزه ای!
رجوع شود به ‏applied seismology‏ (لرزه شناسی کاربردی) ‏

seismic prospecting

‏پی جویی لرزه ای! - رجوع شود به ‏applied seismology‏ (لرزه شناسی کاربردی) ‏

seismic prospecting|applied seismology|applied seismology

‏نگاشت لرزه ای!
الف) در پی جویی لرزه ای ، نگاشت تصویری یا مغناطیسی از انرژی دریافت شده ‏توسط مجموعه ای از ژئوفون ها با زمان به دنبال انفجار یا آزاد شدن انرژی
ب) در لرزه شناسی زلزله ، نگاشت تمام فعالیت ‏لرزه ای در طی یک دوره زمانی را گویند که شامل صدای زمینه ، امواج پیکری و سطحی ، از هر دو رخداد طبیعی و مصنوعی ‏می شود
مترادف: ‏record [seis]‎‏ (نگاشت [لرزه شناسی]) ‏ ، ‏نگاشت لرزه ای! - الف) در پی جویی لرزه ای ، نگاشت تصویری یا مغناطیسی از انرژی دریافت شده ‏توسط مجموعه ای از ژئوفون ها با زمان به دنبال انفجار یا آزاد شدن انرژی - ب) در لرزه شناسی زلزله ، از هر دو رخداد طبیعی و مصنوعی ‏می شود - مترادف: ‏record [seis]‎‏ (نگاشت [لرزه شناسی]) ‏

seismic record

بارتاب لرزه ای ، انعکاس لرزه ای
روش انعکاس لرزه ای با امواج صوتی شناور کار می کند این امواج در مرز بین انواع مختلف سنگها تولیدمی شود انعکاس های ثبت شده به صورت خطوط سیاهرنگ در در مقطع لرزه ای به نمایش در می آیند مقطع لرزه ای مشابه مقاطع زمین شناسی رسم می شود ، اما نیازمند تفسیر می باشد ، انعکاس لرزه ای - روش انعکاس لرزه ای با امواج صوتی شناور کار می کند این امواج در مرز بین انواع مختلف سنگها تولیدمی شود انعکاس های ثبت شده به صورت خطوط سیاهرنگ در در مقطع لرزه ای به نمایش در می آیند مقطع لرزه ای مشابه مقاطع زمین شناسی رسم می شود

seismic reflection

پیکربندی بازتاب لرزه ای
الگوهای هندسی و روابط بازتاب های لرزه ای که برای نشان دادن ترکیب چینه های ایجاد کننده بازتاب تفسیر می شوند (میچام ، 1977 ، ص209) مترادف: reflection configuration (پیکربندی بازتاب)

seismic reflection configuration

پیکربندی بازتاب لرزه ای - الگوهای هندسی و روابط بازتاب های لرزه ای که برای نشان دادن ترکیب چینه های ایجاد کننده بازتاب تفسیر می شوند (میچام ، 1977 ، ص209) مترادف: reflection configuration (پیکربندی بازتاب)

seismic reflection configuration|seismic reflection|seismic reflection

نیمرخ بازتاب لرزه ای
یک روش مشاهده ساختار سنگ زیر لایه ای رسوبی به وسیله کاربرد موج قوی صوتی کم بسامد می باشد ، که دررسوبات نفوذ کرده و مرز بین لایه های سنگی و مناطق گسلی را منعکس می کند

seismic reflection profile

نیمرخ بازتاب لرزه ای - یک روش مشاهده ساختار سنگ زیر لایه ای رسوبی به وسیله کاربرد موج قوی صوتی کم بسامد می باشد ، که دررسوبات نفوذ کرده و مرز بین لایه های سنگی و مناطق گسلی را منعکس می کند

seismic reflection profile|seismic reflection|seismic reflection

شکست لرزه یی ، انکسار لرزه ای
انکسار لرزه ای حرکت امواج صوتی در محیط بالایی و در سطح مشترک لایه هاست امواج صوتی مانند امواج سبک ، از قانون انکسار اسنل تبعیت میکند اکتشافات انکسار لرزه ای معمولاً برای تعیین ضخامت مواد سستی که در بالای سنگ بستر (ضخامت لایه رویی) قرار گرفته اند و برای تعیین عمق سطح ایستابی و تعیین خصوصیات چهارچوبهای زمین شناسی مطالعات آلوگی آبهای زیرزمینی و ارزیابی خطرات زمین شناسی مورد استفاده قرار میگیرد ، انکسار لرزه ای - انکسار لرزه ای حرکت امواج صوتی در محیط بالایی و در سطح مشترک لایه هاست امواج صوتی مانند امواج سبک

seismic refraction

سایه لرزه یی

seismic shadow

سرچشمه لرزه ای ، مبداء زلزله
الف) دستگاهی برای تولید امواج لرزه‌ای
ب) نقطه ای که در آن امواج لرزه ای تولید می شوند
ج) نقطه شروع یا سرچشمه زلزله ، مبداء زلزله - الف) دستگاهی برای تولید امواج لرزه‌ای - ب) نقطه ای که در آن امواج لرزه ای تولید می شوند - ج) نقطه شروع یا سرچشمه زلزله

seismic source

چشمه های لرزه ای

seismic sources

چینه شناسی لرزه یی

seismic stratigraphy

موج سطحی لرزه یی

seismic surface wave

منطقه گذار لرزه یی

seismic transition zone

زمان گذر لرزه یی ، زمان سیر لرزه یی

seismic travel time

امواج لرزه ای
موج انرژی ارتعاشی که از مرکز زمینلرزه به سمت خارج حرکت می کند و باعث یک آشفتگی کشسان در سنگهایی می شود که از آن عبور می کند

seismic wave

امواج لرزه ای - موج انرژی ارتعاشی که از مرکز زمینلرزه به سمت خارج حرکت می کند و باعث یک آشفتگی کشسان در سنگهایی می شود که از آن عبور می کند

seismic wave|seismic waves|seismic waves

امواج لرزه ای

seismic waves

وابسته به زمینلرزه ، مرتعش ، متزلزل - همچنین نرم افزاری برای کار با داده های لرزه ای

seismic|earthquake|earthquake

لرزه خیزی ، شدت زلزله ، شدت لرزش

seismicity

چینهنگاری لرزهای

seismicstratigraphy

چینهنگاری لرزهای

seismicstratigraphy|seismic stratigraphy|seismic stratigraphy

ناپیوستگی 20 درجه
شکستی در منحنی زمان سیر امواج لرزه ای P که برای اولین بار چنین توصیف شد که در فاصله زاویه ای حدود 20 درجه و در عمق 413 کیلومتری ظاهر می شود مطالعات بعدی تعیین کردند که فاصله زاویه دار 15 درجه می باشد این اصطلاح همچنین بصورت ناپیوستگی 20 درجه نیز نوشته می شود

twenty degree discontinuity

ناپیوستگی 20 درجه - شکستی در منحنی زمان سیر امواج لرزه ای P که برای اولین بار چنین توصیف شد که در فاصله زاویه ای حدود 20 درجه و در عمق 413 کیلومتری ظاهر می شود مطالعات بعدی تعیین کردند که فاصله زاویه دار 15 درجه می باشد این اصطلاح همچنین بصورت ناپیوستگی 20 درجه نیز نوشته می شود

twenty degree discontinuity|discontinuity|discontinuity

ناپیوستگی سرعت ، در لرزه شناسی ، ناپیوستگی

velocity discontinuity

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی ناپیوستگی لرزه یی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ناپیوستگی لرزه یی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما