معادل انگلیسی منطقه بی کشند ، منطقه پیراگرهی
یک منطقه اقیانوسی که خطوط کشنه نما آن از یک نقطه amphidromic من

زمين شناسی
منطقه بی کشند ، منطقه پیراگرهی
یک منطقه اقیانوسی که خطوط کشنه نما آن از یک نقطه amphidromic منشا می گیرد (منشعب می شود)
amphidromic region
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی منطقه بی کشند ، منطقه پیراگرهی
یک منطقه اقیانوسی که خطوط کشنه نما آن از یک نقطه amphidromic من
منطقه بی کشند ، منطقه پیراگرهی یک منطقه اقیانوسی که خطوط کشنه نما آن از یک نقطه amphidromic منشا می گیرد (منشعب می شود)
amphidromic region|amphidromic|amphidromic
نقطه بی کشند ، نقطه پیراگرهی
یک نقطه جغرافیایی در اقیانوس به صورت نظریه که هیچ محدوده جزر و مدی ای وجود ندارد واز آن نقطه خطوط cotidal (کشنه نما ، برای نشان دادن جزر ومد) ، با بزرگی جزر و مد که به طور فرضی بزرگ می شود با فاصله گرفتن از این نقطه ، به سمت و جهت های مختلف منشعب می شوند
همچنین ببینید: ampidromic region؛
مترادف: نقطه گرهی
amphidromic point
نقطه بی کشند ، نقطه پیراگرهی یک نقطه جغرافیایی در اقیانوس به صورت نظریه که هیچ محدوده جزر و مدی ای وجود ندارد واز آن نقطه خطوط cotidal (کشنه نما ، برای نشان دادن جزر ومد) ، با بزرگی جزر و مد که به طور فرضی بزرگ می شود با فاصله گرفتن از این نقطه ، به سمت و جهت های مختلف منشعب می شوند همچنین ببینید: ampidromic region؛ مترادف: نقطه گرهی
amphidromic point|amphidromic|amphidromic
سامانه بی کشند ، سامانه پیراگرهی
یک سیستم از فعالیت های جزر و مدی که در آن موج جزر و مدی به دور یک نقطه یا مرکز حرکات بسیار کم می چرخد و یا عدم وجود حرکات جزر و مدی
مقایسه شود با:Amphidro mic Point ، سامانه پیراگرهی یک سیستم از فعالیت های جزر و مدی که در آن موج جزر و مدی به دور یک نقطه یا مرکز حرکات بسیار کم می چرخد و یا عدم وجود حرکات جزر و مدی مقایسه شود با:Amphidro mic Point
amphidromic syste
ناحیه شاخکی
بخش حاشیه ای شکمی لاک بعضی از ده پایان ، که با حاشیه ناحیه مدور به طور پهلویی یا جانبی هم مرز است و همچنین با pterygostomital و hepatic در تماس است و در بعضی اشکال ، با اونواع جلویی
antennal region
مناطق سردسیر ، نواحی قطبی ، مناطق نزدیک قطب های شما و جنوب
arctic regions|arctic region|arctic region
ناحیه قلبی/ میانی
بخش میانی لاک تعدادی از ده پایان که پشت شیار گردنی یا خط درز و بین ناحیه های اوراگاستریک و روده ای قرار دارد (ص92 ، 1969 ، tip) است ، ناحیه قلبی/ میانی بخش میانی لاک تعدادی از ده پایان که پشت شیار گردنی یا خط درز و بین ناحیه های اوراگاستریک و روده ای قرار دارد (ص92
cardiac region
ناحیه کاردیوافتالمیک
فضای بین ستیغ های وابسته به چشمی در مروستوم ها
cardiophthalmic region
ناحیه اقلیمی ، منطقه آب و هوایی
کره زمین را از نظر آب و هوا به چهار منطقه عمده حاره ، معتدله و قطبی تقسیم می شود ، منطقه آب و هوایی کره زمین را از نظر آب و هوا به چهار منطقه عمده حاره
climatic region
ناحیه سرد
ناحیه ای که در آن درجه حرارت به قدر کافی برای تاثیر بر طراحی مهندسی سازه و عملیات سرد می باشد ، ناحیه سرد ناحیه ای که در آن درجه حرارت به قدر کافی برای تاثیر بر طراحی مهندسی سازه و عملیات سرد می باشد
cold region
ناحیه هم ماگما ، ایالت سنگ شناسی
comagmatic region
ناحیه صحرایی ، منطقه صحرایی
desert region
منطقه جلویی
بخش میانی پوسته برخی از خرچنگهای ده پا که حاوی پوزه یا دماغه موجود و قسمتهای موجود در پشت آن است ، منطقه جلویی بخش میانی پوسته برخی از خرچنگهای ده پا که حاوی پوزه یا دماغه موجود و قسمتهای موجود در پشت آن است
frontal region
منطقه جگری
بخشی از سرپوش برخی از خرچنگ های ده پا که به نواحی شاخکی قلمی و پتریگوستومیال Poterygostomial متصل است ، منطقه جگری بخشی از سرپوش برخی از خرچنگ های ده پا که به نواحی شاخکی قلمی و پتریگوستومیال Poterygostomial متصل است
hepatic region
مناطق کارستی
karst regions|karst region|karst region
ناحیه منابع اراضی
land resource region
منطقه ریخت زادی
یک زون آب و هوایی که در آن فرآیندهای زمین ریختی غالب باعث تولید مشخصات ریختی منطقه ای متمایزی نسبت به مشخصات ریختی نواحی با شرایط آب و هوایی مختلف و متفاوت با ناحیه مزبور می شوند پلیتیر (1950) بر اساس شرایط آب و هوایی و رطوبتی ، نه (9) منطقه ریخت شناسی را معرفی کرده است
morphogenetic region
منطقه ریخت زادی
ناحیه ای که بر اساس مشخصات ریختی متمایز آن از قبیل ساختار سنگی یا تاریخچه تکاملی ، از نواحی دیگر ، تشخیص داده می شود
morphologic region
ناحیه کوهستان ، منطقه کوهستانی
mountainous region
ناحیه دوار ، بخش مداری
بخشی از پوسته برخی از خرچنگهای ده پا که در پشت چشم ها واقع بوده و توسط نواحی شاخکی و پیشین ، در بر گرفته شده است ، بخش مداری بخشی از پوسته برخی از خرچنگهای ده پا که در پشت چشم ها واقع بوده و توسط نواحی شاخکی و پیشین
orbital region
ناحیه جداری
(الف) سطح مبنایی صدف یک شکم پا که در لبه دهانه آن قرار گرفته است
(ب) بخشی در کف جمجمه یک گناتوستوم که در پشت حلقه های آن قرار دارد ، ناحیه جداری (الف) سطح مبنایی صدف یک شکم پا که در لبه دهانه آن قرار گرفته است (ب) بخشی در کف جمجمه یک گناتوستوم که در پشت حلقه های آن قرار دارد
parietal region
منطقه فازی اولیه
در یک نمودار فازی ، مکان هندسی تمامی ترکیباتی که دارای فاز اولیه مشترک هستند
، منطقه فازی اولیه - در یک نمودار فازی ، مکان هندسی تمامی ترکیباتی که دارای فاز اولیه مشترک هستند -
primary phase region
منطقه تریگوستومیال
بخش جلویی‌جانبی کاسه‌ سنگ پشت روی سطح شکمی برخی‌ ده‌پایان ، واقع‌شده روی بخش‌های مقابل حفره دهانی
pterygostomial region
ناحیه شیب راهه
ناحیه ای را گویند که بین قاعده و راس یک شیب راهه قرار دارد و در تمام حول آن گسترش یافته است ، ناحیه شیب راهه - ناحیه ای را گویند که بین قاعده و راس یک شیب راهه قرار دارد و در تمام حول آن گسترش یافته است
ramp region
ناحیه ، منطقه ، منطقه
ناحیهای پیوسته با مقداری عدم هماهنگی از نظر ویژگیهای انتخاب شده ، منطقه - ناحیهای پیوسته با مقداری عدم هماهنگی از نظر ویژگیهای انتخاب شده
region
ریگزار زمین پوشیده از ریگ
sandy region
ناحیه نمونه ، ناحیه تیپ ، ناحیه شاخص
type region
منطقه منابع آب
یک حوزه زهکشی طبیعی یا منطقه هیدرولیکی که حاوی حوزه زهکشی یک رود اصلی یا مناطق ترکیب شده زهکشی یک سری از رودخانه ها می باشد 18 منطقه منابع آب در همسایگی ایالات متحده و 1 منطقه در آلاسکا ، هاوایی و کارائیب وجود دارد ، منطقه منابع آب - یک حوزه زهکشی طبیعی یا منطقه هیدرولیکی که حاوی حوزه زهکشی یک رود اصلی یا مناطق ترکیب شده زهکشی یک سری از رودخانه ها می باشد 18 منطقه منابع آب در همسایگی ایالات متحده و 1 منطقه در آلاسکا
water resources region

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن