معادل انگلیسی زاویه انحراف
زاویه دقیق بین یک صفحه ساختاری (ساختمانی)و صفحه عمودی مقطع عرضی زمین شناسی که ساخ

زمين شناسی
زاویه انحراف
زاویه دقیق بین یک صفحه ساختاری (ساختمانی)و صفحه عمودی مقطع عرضی زمین شناسی که ساختار را به صفحه عمودی مرتبط می کند ، مانند آنچه زاویه شیب را به صفحه افقی مرتبط می کند این زاویه در یک صفحه عمود (قائم) به خط نشانه ی صفحه ساختاری در مقطع عرضی ، اندازه گیری می شود (Knutson 1958)
مقایسه شود با: زاویه نفوذ ، زاویه انحراف زاویه دقیق بین یک صفحه ساختاری (ساختمانی)و صفحه عمودی مقطع عرضی زمین شناسی که ساختار را به صفحه عمودی مرتبط می کند ، اندازه گیری می شود (Knutson 1958) مقایسه شود با: زاویه نفوذ
angle of departure
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی زاویه انحراف
زاویه دقیق بین یک صفحه ساختاری (ساختمانی)و صفحه عمودی مقطع عرضی زمین شناسی که ساخ
نبشی ، زاویه ، گوشه
angle
پروفیل نبشی
angle bar
پروفیل نبشی
angle bar|angle section|angle section
زاویه شیب ، شیب
angle of dip
زاویه کشش
در فرو نشست معدن زغال سنگ ، این زاویه به نیمساز زاویه بین خط عمود و زاویه شیب طبیعی مواد در نظر گرفته می شود و برای رگه های نازک پهن 25 درجه است
angle of draw
زاویه کشش در فرو نشست معدن زغال سنگ ، این زاویه به نیمساز زاویه بین خط عمود و زاویه شیب طبیعی مواد در نظر گرفته می شود و برای رگه های نازک پهن 25 درجه است
angle of draw|draw angle|draw angle
زاویه بروز
(ظهور ، پیداش ، تکوین): یک زاویه ساخته شده بین پرتوی انرژی ، مثلاً یک پرتوی لرزه ای و افقی این زاویه مکمل زاویه تلاقی است مقایسه شود با: شیب ظاهری(لرزه شناسی)
مترادف: Emergence Angle ، زاویه بروز (ظهور ، مثلاً یک پرتوی لرزه ای و افقی این زاویه مکمل زاویه تلاقی است مقایسه شود با: شیب ظاهری(لرزه شناسی) مترادف: Emergence Angle
angle of emergence
زاویه تابش ، زاویه تلاقی
الف) زاویه ای که یک پرتوی انرژی ، نوری ، صوتی و یا الکترومغناطیسی ، با یک سطح نرمال یا مرزی می سازد این زاویه مکمل زاویه بروز می باشد
همچنین ببینید: زاویه بحرانی
مترادف: زاویه Brewster
ب) در SLAR ، زاویه بین عمودی و خطی که یک آنتن سرون را با یک هدف متصل می کند
مترادف: Aspect Angle (سنجش از راه دور)
angle of incidence
زاویه تابش ، زاویه تلاقی - الف) زاویه ای که یک پرتوی انرژی ، نوری ، صوتی و یا الکترومغناطیسی ، با یک سطح نرمال یا مرزی می سازد این زاویه مکمل زاویه بروز می باشد - همچنین ببینید: زاویه بحرانی - مترادف: زاویه Brewster - ب) در SLAR ، زاویه بین عمودی و خطی که یک آنتن سرون را با یک هدف متصل می کند - مترادف: Aspect Angle (سنجش از راه دور) -
angle of incidence|aspect angle|aspect angle|brewster
زاویه نفوذ
حداقل زاویه بین یک صفحه ساختمانی و صفحه یک مقطع عرضی زمین شناسی ، که با زاویه میل یک نقشه ، قابل مقایسه است(Knutson -1958)
مقایسه شود با: زاویه انحراف ، زاویه نفوذ حداقل زاویه بین یک صفحه ساختمانی و صفحه یک مقطع عرضی زمین شناسی ، قابل مقایسه است(Knutson -1958) مقایسه شود با: زاویه انحراف
angle of penetration
زاویه انعکاس ، بازتاب ، زاویه براگ
angle of reflection
زاویه شکست
در علم نوری ، زاویه بین یک پرتوی شکسته شده نور ، که از یک عمود به سطحی که از آن نور شکسته شده است ، اندازه گیری می شود
مترادف: Refractionangle ، زاویه شکست در علم نوری ، اندازه گیری می شود مترادف: Refractionangle
angle of refraction
زاویه سکون ، زاویه قرار ، زاویه ریزش
پرشیب ترین زاویه ای که در آن مواد آزاد (نرم) بدون لغزیدن به پایین دامنه شیبدار ، ساکن باقی می مانند
حداکثر زاویه از افق که یک ماده داده شده بر یک سطح بدون لغزش یا غلتیدن باقی می ماند ، زاویه ریزش پرشیب ترین زاویه ای که در آن مواد آزاد (نرم) بدون لغزیدن به پایین دامنه شیبدار ، ساکن باقی می مانند حداکثر زاویه از افق که یک ماده داده شده بر یک سطح بدون لغزش یا غلتیدن باقی می ماند
angle of repose
زاویه شیب آزاد ، زاویه آرامش
angle of rest
زاویه اصطکاک داخلی
angle of shearing resistance
زاویه لغزش
زاویه شیب حداقل(معمولاً از یک صفحه افقی اندازه گیری می شود) ، که در آن هر ماده شل و غیر متصل (مانند خاک کشاورزی یا تالوس) آغاز به لغزش می کند این زاویه به مقدار کمی بزرگتر از زاویه آرامش است ، زاویه لغزش زاویه شیب حداقل(معمولاً از یک صفحه افقی اندازه گیری می شود)
angle of slide
زاویه شیروانی ، زاوبه شیب
angle of slope
زاویه دید
angle of view
زاویه راستگرد
angle right
آنگلزیت
ترکیب شیمیایی : PbSO4
درصد مواد: PbO73 6% SO326 4%
سیستم تبلور:ارترومبیک
رده بندی: سولفات
رخ:ناقص
جلا:الماسی ، ابریشمی
شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف
اشکال ظاهری:بلور دانه ای ، استالاکتیت ، آگرگات درخشان
ژیزمان:تقریباْ کمیاب ; آلمان غربی ، اطریش ، ایتالیا ، بریتانیای کبیر ، مکزیک و URSS
خواص شیمیایی:حل شونده در HNO3 گرم
رنگ کانی : بیرنگ ، سفید ، خاکستری
رنگ خاکه: سفید
تشابه کانی شناسی : فسژنیت ، سروزیت ، اسچلیت
پاراژنز :گالن ، لیمونیت
منشا تشکیل : ثانوی ، هیدروترمال
شکل بلورها: منشور ، ورقه ای ، پهن و کوتاه ، بی پیرامید
محل پیدایش: ایتالیا
نام آن از نام جزیره ای در انگلستان (Anglesey) گرفته شده است
سختی : 3
چگالی : 6 3
anglesite
آنگلزیت - ترکیب شیمیایی : PbSO4 - درصد مواد: PbO73 6% SO326 4% - سیستم تبلور:ارترومبیک - رده بندی: سولفات - رخ:ناقص - جلا:الماسی ، ابریشمی - شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف - اشکال ظاهری:بلور دانه ای ، استالاکتیت ، آگرگات درخشان - ژیزمان:تقریباْ کمیاب ; آلمان غربی ، اطریش ، ایتالیا ، بریتانیای کبیر ، مکزیک و URSS - خواص شیمیایی:حل شونده در HNO3 گرم - رنگ کانی : بیرنگ ، سفید ، خاکستری - رنگ خاکه: سفید - تشابه کانی شناسی : فسژنیت ، سروزیت ، اسچلیت - پاراژنز :گالن ، لیمونیت - منشا تشکیل : ثانوی ، هیدروترمال - شکل بلورها: منشور ، ورقه ای ، پهن و کوتاه ، بی پیرامید - محل پیدایش: ایتالیا - نام آن از نام جزیره ای در انگلستان (Anglesey) گرفته شده است - سختی : 3 - چگالی : 6 3
anglesite|lead spar|lead spar|lead vitrol
عدول ، انحراف
تصویر یک خط در محور شرقی ـ غربی مرجع عدول یک خط ، اختلاف فواصل نصف النهار یا طول های جغرافیایی انتهاهای خط می باشد این عدول برای خطی که آزیموت یا بیرینگ آن در ربع شمال شرقی یا جنوب شرقی است ، مثبت یا شرقی (برخی اوقات به نام شرقی easting خوانده می شود) و برای خطی که آزیموت یا بیرینگ آن در ربع شمال غربی یا جنوب غربی است ، منفی یا غربی (برخی اوقات غربی westing) خوانده می شود مترادف: اختلاف طول جغرافیایی ، انحراف تصویر یک خط در محور شرقی ـ غربی مرجع عدول یک خط
departure
نقشه انحراف رخساره ای یک نقشه رخساره ای بر پایه درجه شباهت با بعضی از ترکیبات سنگهای رسوبی ویژه (رخساره بهینه یا عضو انتهایی تک مولفه ای) این اصطلاح که توسط فورگوستون (ص94 ، 1960) پیشنهاد شده برای جایگزینی نقشه تابع فاصله بکار رفته است
facies departure map|facies departure|facies departure

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن