معادل انگلیسی نجومی

زمين شناسی

نجومی

astro

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نجومی

اخترشناسی ، ستاره شناسی

astronomy

ارتفاع نجومی

astro altitude

آستروبلم ، سوراخ یا دهانه آتشفشانی که در اثر برخورد متئوریت ها با سطح زمین به وجود می آید ، برخوردگاه شهابسنگ ، گودالی قدیمی بر روی سطح زمین که در اثر برخورد شهابسنگ یا ستاره دنباله دار ایجاد شده باشد

astrobleme

آستروفیلیت ، در سیستم مونوکلینیک متبلور می شود ، آستروفیلیت
فرمول شیمیایی :K2 ، Na2 ، Ca) (Fe 2+ ، Mn)4 (Ti ، Zr) [OH|Si2O7]2)
سیستم تبلور: تری کلینیک
رده بندی:سیلیکات
رخ:کامل
جلا: صدفی ، فلزی
شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف
اشکال ظاهری :بلور ، آگرگاتورقه ای
ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; نروژ ، URSS ، کانادا ، امریکا ، گروئنلند و
خواص شیمیایی : حل شونده در HCl ، H2SO4
رنگ کانی : قهوه ای ، قهوه ای قرمز
رنگ خاکه: قهوه ای ، زرد
تشابه کانی شناسی : لامپروفیلیت
پاراژنز :آمفیبول ، میکا ، زیرکن
منشا تشکیل :ماگمایی ، پگماتیتی ، دگرگونی
شکل بلورها: ورقه ای (پهن و کوتاه) ، فلسی
محل پیدایش: روسیه
نام آن از کلمات یونانی astron یعنی ستاره و phullon به معنای برگ یا ورق گرفته شده است
سختی : 3 5
چگالی :3 3 -3 4
کانیهای همراه: کوارتز فلدسپات میکا نفلین و اژیرن
آستروفیلیت یکی از کانیهای کمیاب تیتانیوم دار است و در بعضی از گرانیتها و سینیتها یافت می شود این کانی در حالات متنوعی از جلا قابل مشاهده است ، آستروفیلیت - فرمول شیمیایی :K2 ، Zr) [OH|Si2O7]2) - سیستم تبلور: تری کلینیک - رده بندی:سیلیکات - رخ:کامل - جلا: صدفی ، فلزی - شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف - اشکال ظاهری :بلور ، آگرگاتورقه ای - ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; نروژ ، گروئنلند و - خواص شیمیایی : حل شونده در HCl ، H2SO4 - رنگ کانی : قهوه ای ، قهوه ای قرمز - رنگ خاکه: قهوه ای ، زرد - تشابه کانی شناسی : لامپروفیلیت - پاراژنز :آمفیبول ، زیرکن - منشا تشکیل :ماگمایی ، دگرگونی - شکل بلورها: ورقه ای (پهن و کوتاه) ، فلسی - محل پیدایش: روسیه - نام آن از کلمات یونانی astron یعنی ستاره و phullon به معنای برگ یا ورق گرفته شده است - سختی : 3 5 - چگالی :3 3 -3 4 - کانیهای همراه: کوارتز فلدسپات میکا نفلین و اژیرن - آستروفیلیت یکی از کانیهای کمیاب تیتانیوم دار است و در بعضی از گرانیتها و سینیتها یافت می شود این کانی در حالات متنوعی از جلا قابل مشاهده است

astrophyllite

تفکر واندیشه نظامی که بر قدرت نظامی تاکید دارد

astrocentric

در اسفنجهای استخوانی ، واستروماتوپورئیدها ساختمانهای بالا آمده وستاره ای شکل قسمت فوقانی اطراف oscula

astrorhizae

زمین شناسی سیاره ها
علمی است که از اصول و تکنیکهای زمین شناسی ، ژئوشیمی و ژئوفیزیک برای مطالعه طبیعت ، منشا و تاریخ مواد فشرده وگازها در منظومه شمسی استفاده می کند (معمولا کره زمین در این مطالعه نیست)؛ وشامل مشاهدات دورسنجی واکتشافات درجا درخصوص سیارات(ماه ، مریخ)؛ مطالعه شیمیایی ، کانی شناسی و تاریخ اجرام که بر روی زمین دیده می شوند ولی دارای منشا کیهانی شناخته شده و محتمل هستند (مانند شهاب سنگها و تکتیتها اجرام کوچک و سیاه و زرد متمایل به سبز که در برخی نقاط یافت می شوند و برخی معتقدند که بقایای شهاب سنگها هستند) ویا اینکه به زمین بازگردانده می شوند (مانند نمونه های ماه)؛ مطالعه اثرات فرآیندهای کیهانی (مانند بمباران شهاب سنگی ، تغییرات انرژی خورشیدی و جزرومد) بر روی زمین درعهد حاضر و زمان های گذشته این اصطلاح اولین بار توسط lesevid در سال 1977 برای شاخه ای از نجوم استفاده شد ، زمین شناسی سیاره ها علمی است که از اصول و تکنیکهای زمین شناسی

astrogeology

سنگ شناسی شهاب‌ها
اصطلاحی منسوخ شده برای علمی که با سنگهای شهابی (شهاب سنگها) سر و کار دارد ، سنگ شناسی شهاب‌ها اصطلاحی منسوخ شده برای علمی که با سنگهای شهابی (شهاب سنگها) سر و کار دارد

astrolithology

astronomical longitude

عرض جغرافیایی نجومی
عرض جغرافیایی یا زاویه بین صفحه استوای نجومی وخط شاقول در یک نقطه مورد نظر بر روی سطح کره زمین؛ زاویه بین صفحه افق و محور چرخش کره زمین این زاویه نشان دهنده عرض جغرافیایی است که حاصل مستقیم مشاهدات بر روی اجرام آسمانی می باشد وقتی که ازلحاظ اشتباهات ایستگاهی تصحیح شود ، تبدیل به عرض جغرافیایی ژئودزی می شود ، عرض جغرافیایی نجومی عرض جغرافیایی یا زاویه بین صفحه استوای نجومی وخط شاقول در یک نقطه مورد نظر بر روی سطح کره زمین؛ زاویه بین صفحه افق و محور چرخش کره زمین این زاویه نشان دهنده عرض جغرافیایی است که حاصل مستقیم مشاهدات بر روی اجرام آسمانی می باشد وقتی که ازلحاظ اشتباهات ایستگاهی تصحیح شود

astronomic latitude

عکسبرداری نجومی ، عکسبرداری از ستارگان

astrophotography

مدارنجومی
خط یا دایره ای بر روی سطح کره زمین که دارای عرض نجومی مشابه در هر نقطه می باشد این یک خط نامنظم است که بر روی هیچ صفحه منفردی قرار ندارد ، مدارنجومی خط یا دایره ای بر روی سطح کره زمین که دارای عرض نجومی مشابه در هر نقطه می باشد این یک خط نامنظم است که بر روی هیچ صفحه منفردی قرار ندارد

astronomic parallel

موقعیت نجومی (ستاره شناسی) عرض و طول جغرافیایی یک نقطه بر روی سطح زمین که از اندازه گیری های نجومی استوار بر موقعیت ستاره ها تعیین می شود

astronomical position|astronomical|astronomical

موقعیت نجومی
(ستاره شناسی) عرض و طول جغرافیایی یک نقطه بر روی سطح زمین که از اندازه گیری های نجومی استوار بر موقعیت ستاره ها تعیین می شود

astronomical position

ناوبری ستاره ای

astronavigation

نصف النهار نجومی
خطی برروی سطح کره زمین که دارای طول جغرافیایی یا نجومی مشابه در هر نقطه است این یک خط نامنظم است که در یک صفحه منفرد قرار ندارد مترادف: terrestrial meridian ، نصف النهار نجومی خطی برروی سطح کره زمین که دارای طول جغرافیایی یا نجومی مشابه در هر نقطه است این یک خط نامنظم است که در یک صفحه منفرد قرار ندارد مترادف: terrestrial meridian

astronomic meridian

نوعی کانی
فرمول شیمیایی : Cu2(Ce ، Nd ، La)2(UO2)(CO3)5(OH)2•1 5(H2O)
وجه تسمیه : اترکیبی از کلمات یونانی به معنای "star" و "blue" ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی : Cu2(Ce ، La)2(UO2)(CO3)5(OH)2•1 5(H2O) - وجه تسمیه : اترکیبی از کلمات یونانی به معنای "star" و "blue"

astrocyanite

واحد نجومی یک واحد فاصله سیاره ای برابر با میانگین فاصله کره زمین تا خورشید: 1 496×108 کیلومتر یا به طور تقریبی 39 میلیون مایل قانونی؛ این فاصله همچنین برابر با طول نیم محور اصلی مدار کره زمین است ) سنجش از دور) ، فاصله زمین تا خورشید بطور میانگین خورشید 149599000 کیلومتر از زمین فاصله دارد

astronomical unit|astronomical|astronomical

واحد نجومی
یک واحد فاصله سیاره ای برابر با میانگین فاصله کره زمین تا خورشید: 1 496×108 کیلومتر یا به طور تقریبی 39 میلیون مایل قانونی؛ این فاصله همچنین برابر با طول نیم محور اصلی مدار کره زمین است
) سنجش از دور) ، فاصله زمین تا خورشید بطور میانگین خورشید 149599000 کیلومتر از زمین فاصله دارد

astronomical unit

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

ارزان و با کیفیت

می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن

همراه با ضمانت و گارانتی

ارزان، با کیفیت، با مجوز رسمی و گارانتی، با بیش از 7 سال تجربه

معادل انگلیسی نجومی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نجومی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما