معادل انگلیسی مساحی یا نقشه برداری آزیموتی
یک پیمایش مقاومت ویژه یا پولاریزاسیون القایی که در آن یک ناحیه بو

زمين شناسی

مساحی یا نقشه برداری آزیموتی
یک پیمایش مقاومت ویژه یا پولاریزاسیون القایی که در آن یک ناحیه بوسیله یک جفت الکترود ولتاژ سنج در امتداد آزیموتها دور ازیک الکترود جریان ثابت ومعین که ممکن است در چاه حفاری و یا در تماس با یک کانسنگ فلزی باشد بررسی می شود دومین الکترود جریان آنقدر دور است که اثری بر روی اندازه گیری ها ندارد
مقایسه شود با: radial array ، مساحی یا نقشه برداری آزیموتی یک پیمایش مقاومت ویژه یا پولاریزاسیون القایی که در آن یک ناحیه بوسیله یک جفت الکترود ولتاژ سنج در امتداد آزیموتها دور ازیک الکترود جریان ثابت ومعین که ممکن است در چاه حفاری و یا در تماس با یک کانسنگ فلزی باشد بررسی می شود دومین الکترود جریان آنقدر دور است که اثری بر روی اندازه گیری ها ندارد مقایسه شود با: radial array

azimuthal survey

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مساحی یا نقشه برداری آزیموتی
یک پیمایش مقاومت ویژه یا پولاریزاسیون القایی که در آن یک ناحیه بو

نقشه برداری هوایی

aerial survey

سمتی

azimuthal

نظام تصویر هم فاصله صفحه ای

azimuthal equidistant projection

نظام تصویر صفحه ای ، نظام تصویر آزمونی
نوعی نظام تصویر نقشه که از ان طریق می توان یک سطح کره ای از زمین را روی یک سطح صاف ترسیم کرد ، نظام تصویر آزمونی نوعی نظام تصویر نقشه که از ان طریق می توان یک سطح کره ای از زمین را روی یک سطح صاف ترسیم کرد

azimuthal projection

توازن یا تعادل فرآیند توزیع و پخش سیستماتیک و منظم تصحیحات در خلال انجام عمل انتقال که به منظور حذف خطا و به دست آوردن موقعیت سازگار و تعدیل شده برای هر ایستگاه انتقال یافته انجام می شود این واژه به صورت balancing a survey نیز به کار می رود

balancing|balancing a survey|balancing a survey

بررسی رسوب پایه

base sedimentation survey

سازمان زمین شناسی بریتانیا (british geological survey)

bgs|british geological survey|british geological survey

مطالعه زمین شناسی ، بررسی زمین شناسی

geologic survey

سازمان زمین شناسی

geological survey

نقشه برداری زمینی

ground survey

برداشت ارتفاعی

level survey

پیمایش محلی ، بازدید در محل ، پیاده کردن

location survey

کاوش میکروگاز ، کاوش نفت بوسیله آزمایش خاک ها برای پی بردن بوجود گازهای متان ، پروپان واتان در آنها

micro gas survey

نشانه گذاری معدن
مشخص کردن مرزهای رسمی و قانونی نهشته های کانساری یا سازندهای کانی سازی شده در حالتیکه مرزهای مزبور بر مرزهای تعیین شده حین تفکیک اراضی معمولی منطبق نیستند ، نشانه گذاری معدن مشخص کردن مرزهای رسمی و قانونی نهشته های کانساری یا سازندهای کانی سازی شده در حالتیکه مرزهای مزبور بر مرزهای تعیین شده حین تفکیک اراضی معمولی منطبق نیستند

mineral survey

سازمان نقشه برداری آمریکا (ngs)

national geodetic survey

اداره بررسی های زمین شناسی

office of geological survey

موسسه ای که مسئول نقشه برداری وتهیه وبررسی نقشه ها در یک کشور می باشد

ordnance survey

نقشه برداری عمومی
پیمایش زمین‌های عمومی ، به ویژه سیستم پیمایش زمین عمومی ایالات متحده(USPLS) که توسط آن بیشتر ایالات متحده پیمایش شده و به کمک شهرستان‌ها ، بخش‌ها و قطعات بخش ها به یک سیستم شبکه‌ای مستطیلی تقسیم می‌شود ، نقشه برداری عمومی - پیمایش زمین‌های عمومی

public land survey

شناسایی خاک

soil survey

نقشه برداری ، بررسی ، پیمایش ، آمارگیری

survey

آمارگیری تلفنی

telephone survey

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی مساحی یا نقشه برداری آزیموتی
یک پیمایش مقاومت ویژه یا پولاریزاسیون القایی که در آن یک ناحیه بو

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مساحی یا نقشه برداری آزیموتی
یک پیمایش مقاومت ویژه یا پولاریزاسیون القایی که در آن یک ناحیه بو

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی مساحی یا نقشه برداری آزیموتی یک پیمایش مقاومت ویژه یا پولاریزاسیون القایی که در آن یک ناحیه بو

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مساحی یا نقشه برداری آزیموتی یک پیمایش مقاومت ویژه یا پولاریزاسیون القایی که در آن یک ناحیه بو

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی مساحی یا نقشه برداری آزیموتی
یک پیمایش مقاومت ویژه یا پولاریزاسیون القایی که در آن یک ناحیه بو

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مساحی یا نقشه برداری آزیموتی
یک پیمایش مقاومت ویژه یا پولاریزاسیون القایی که در آن یک ناحیه بو