معادل انگلیسی زاویه حامل
زاویه افقی اندازهگیری شده شرق از نصفالنهار مبدأ
کوچکترین زاویه ای است که امتدا

زمين شناسی

زاویه حامل
زاویه افقی اندازهگیری شده شرق از نصفالنهار مبدأ
کوچکترین زاویه ای است که امتداد گسل یا هر صفحه ساختاری با جهت شمال یا جنوب می سازد
دستگاه cbr بارگذاری (در مکانیک خاک)

bearing

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی زاویه حامل
زاویه افقی اندازهگیری شده شرق از نصفالنهار مبدأ
کوچکترین زاویه ای است که امتدا

اتصال تماسی ، اتصال برشی

bearing type connection

بالشتک

bearing block

تکیه گاه تحمل بار

bearing support

تنش اتکایی ، تنش لهیدگی ، تنش فشاری ، تنش تماسی ، تنش تکیه گاهی -تنش تماس مستقیم ، تنش منگنه ای و برندگی ، تنش فشاری تماسی

bearing stress

تنش اتکاییدر خم

bearing stress in bend

حالت برشی

bearing type

دیوار باربر -دیوار حمال

bearing wall

زاویه حامل زاویه افقی اندازهگیری شده شرق از نصفالنهار مبدأ کوچکترین زاویه ای است که امتداد گسل یا هر صفحه ساختاری با جهت شمال یا جنوب می سازد دستگاه cbr بارگذاری (در مکانیک خاک)

bearing|cbr|cbr

سامانه تزریق روغن یاتاقان

bearing oil injection system

سخت کننده فشاری

bearing stiffener

شمع پایه ، شمع قائم

bearing pile

ضریب باربری

bearing value

ظرفیت باربری ، قدرت تحمل ، تاب فشاری
حداکثر بار بر واحد سطح که زمین می تواند به راحتی و در امنیت ، بدون ایجاد برش ، تحمل کند
همچنین ببینید: ultimate bearing capacity/ نسبت باربری کالیفرنیا California bearing ratio ، تاب فشاری حداکثر بار بر واحد سطح که زمین می تواند به راحتی و در امنیت ، تحمل کند همچنین ببینید: ultimate bearing capacity/ نسبت باربری کالیفرنیا California bearing ratio

bearing capacity

عرض اتکا ، عرض تکیه گاه

bearing width

فشار لهیدگی

bearing pressure

لایه’ باربر

bearing stratum

مقاومت اتکایی ، مقاومت تکیه گاهی

bearing strength

یک صفحه استفاده شده برای یک بار داده شده ، در پیچ و مهره کردن سقف ، صفحه بین سر پیچ و سقف به کار می رود

bearing plate

یاتاقان مرکب مجموعه یاتاقان های کفگرد و هادی ژنراتور

combined bearing

مس دار

copper bearing

تکیه گاه انبساطی

expansion bearing

تکیه گاه ثابت

fixed bearing

فوییددار
در طبقه بندی IUGS ، این واژه به عنوان یک پیشوند در کنار عناوین سنگهای مختلف (سینیت ، مونزونیت و ) مورد استفاده قرار گرفته و نشان دهنده این است که سنگ مزبور ، یک سنگ آذرین عمیق با مقدار معادل با 0 تا 10 می باشد چنین سنگهایی بر اساس مقدار عبارت (p/(A+P و در برخی مواقع نیز ترکیب پلاژیوکلاز موجود ، در آنها شناسایی می شوند برای یک سنگ خاص ، نام فلدسپاتوئید موجود در آن ، جایگزین واژه فویید می شود ، برای مثال یک گابروی نفلین دار ، در حقیقت گابرویی است که حاوی نفلین بوده و در آن مقدارf بین 0 و 10 و مقدار عبارت (p/(A+P در آن بیش تر از 90 بوده و پلاژیوکلاز آن نسبت به An50 ، کلسیتی تر می باشد مقایسه شود با: foid ، فوییددار در طبقه بندی IUGS

foid bearing

یاتاقان راهنما ، یاتاقان هادی

guide bearing

یاتاقان کف گرد پره های هادی
یاتاقانی است برای تحمل وزن پره های هادی و اهرم آن و همچنین در مقابل هر گونه فشار هیدرولیکی وارد به پره های هادی مقاومت می کند ، یاتاقان کف گرد پره های هادی یاتاقانی است برای تحمل وزن پره های هادی و اهرم آن و همچنین در مقابل هر گونه فشار هیدرولیکی وارد به پره های هادی مقاومت می کند

guide vane thrust bearing

آهن دار

iron bearing

یاتاقان گرد

journal bearing

جهت امتداد طبقه

line of bearing

باربر

load bearing

نفت دار ، نفت خیز ، دارای نفت

oil bearing

یاتاقان بالشتکی

pad type bearing

تکیه گاه گهواره ای

rocker bearing

یاتاقان ناسایشی غلتان -تکیه گاه غلتان

roller bearing

یاتاقان کفگرد

thrust bearing

یاتاقان شاه مفصل (ثابت) ، یاتاقان شاه مفصل ، یاتاقان لولای ثابت ، میله لولا

trunnion bearing

آبدار

water bearing

سفره آبدار-لایهء سخت و قابل نفوذ که آب را در خلل و خروج خود نگه میدارد

water-bearing

زاویه حامل کامل

whole circle bearing

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی زاویه حامل
زاویه افقی اندازهگیری شده شرق از نصفالنهار مبدأ
کوچکترین زاویه ای است که امتدا

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی زاویه حامل
زاویه افقی اندازهگیری شده شرق از نصفالنهار مبدأ
کوچکترین زاویه ای است که امتدا

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی زاویه حامل زاویه افقی اندازهگیری شده شرق از نصفالنهار مبدأ کوچکترین زاویه ای است که امتدا

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی زاویه حامل زاویه افقی اندازهگیری شده شرق از نصفالنهار مبدأ کوچکترین زاویه ای است که امتدا

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی زاویه حامل
زاویه افقی اندازهگیری شده شرق از نصفالنهار مبدأ
کوچکترین زاویه ای است که امتدا

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی زاویه حامل
زاویه افقی اندازهگیری شده شرق از نصفالنهار مبدأ
کوچکترین زاویه ای است که امتدا